NTENT="IR" />
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

کلارآباد دات کام
قالب وبلاگ

در همان سال‌هایی هم که پدر در کنارمان بود، غافل نبودم از رازگشایی عزت و سربلندی او که به شهادت هر آن کس که او را ـ ولو اندک ـ می‌شناخت، بزرگ بود و عزیز/ پدرم مؤمن و وفادار به اسلامی بود که بر رحمت و کرامت انسانی و رعایت حقوق شهروندی مبتنی است و از دروغ و ریا و نفاق بیزار و بری استشهید بزرگوار حاج داود کریمی از سرداران رشید هشت سال دفاع مقدس، از بنیانگذاران سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و جانباز شیمیایی سرانجام پس از سال ها تحمل درد و رنج، بامداد روز 16 شهریور سال 1383 در بیمارستان ساسان تهران به آرزوی دیرین خود رسید و دست در دست یاران شهیدش تا عرش الهی پرواز کرد.
به گزارش «تابناک» او در روزهای اول انقلاب به دلیل آشفتگی اوضاع و حملات ضد انقلاب، نقش موثری را در تاسیس سپاه پاسداران ایفا کرد و یک هفته پس از حملات ضد انقلاب، زمانی که توپخانه‌های دشمن به شهرها حمله می‌کردند، راهی کردستان شد و بعد که جنگ آغاز شد، او از اولین کسانی بود که داوطلبانه به جبهه رفت و نیروهای داوطلب را نیز سازماندهی می‌کرد تا از حمله به سایر شهرها جلوگیری شود.

این اسوه استقامت و ولایتمداری همواره در مقاطع مختلف دفاع مقدس، از پیش کسوتان جهاد و شهادت بود و 6 سال پیش، پس از سال ها تحمل درد و رنج ناشی از جراحات شیمیایی رفت تا در کنار  آرام بگیرد، چنانکه مادرش در مراسم تشییع پیکر پاکش با لحنی بغض آلود گفت: «خدایا، این قربانی را از من بپذیر.»
متن زیر دل نوشته ای است که خانم مریم کریمی فرزند ارشد ایشان درباره پدر نوشته و برای "تابناک" ارسال نموده است:
پدرم آن گونه که بود...
در این شش سالی که پدرم را ـ البته در عالم ظاهر ـ از دست داده‌ام، بسیار در شخصیت و منش و سیره او اندیشیده‌ام تا ریشه و اساس زندگی سراسر عزت و سرفرازی‌اش را کشف کنم.
 در همان سال‌هایی هم که پدر در کنارمان بود، غافل نبودم از رازگشایی عزت و سربلندی او که به شهادت هر آن کس که او را ـ ولو اندک ـ می‌شناخت، بزرگ بود و عزیز.

اما از وقتی که او رفت، دقیق‌تر شدم و دیدم در یک مورد همگان درباره پدرم متفق‌القولند و بر سر آن کسی سر سوزن شک و تردیدی ندارد و آن، این‌که: «پدرم فریب دنیا را نخورد!»
پس راز عزت او را در همین نکته اساسی یافتم که هر آنچه پدر دارد، بنیانش بر همین استوار است که دنیا نتوانست از پس فریب او برآید.
حال چگونه می‌شود کسی را که دنیا و جذابیت‌های شیرین و فریبنده‌اش نتوانسته آلوده خود کند و تغییرش دهد، پس از مرگ، دیگران بتوانند او را تغییر دهند و چهره‌ای دلخواه و روایتی سازگار با آنچه خود هستند، از او بسازند؟ نه! آب در هاون می‌کوبند این قبیل کسان!

پدرم مؤمن و وفادار به اسلامی بود که بر رحمت و کرامت انسانی و رعایت حقوق شهروندی مبتنی است و از دروغ و ریا و نفاق بیزار و بری است.
در حقیقت او دل‌باخته و شیفته اسلام ناب محمدی(ص) بود که منادی‌اش در روزگار ما، حضرت امام خمینی(ره) بود.
پدرم تا پایان عمرش در این چهارچوب حرکت کرد و بی‌مهری‌های فراوان نیز دید اما ذره‌ای تزلزل در اراده‌اش به وجود نیامد و دست آخر جان پاکش را نیز بر سر همین اسلام از دست داد.
بگذریم. پدرم آن‌گونه بود که زیست. زیستنی که هیچ‌گاه فریب دنیا و زخارف و مناصبش را نخورد. دنیایی که فریب‌خوردگانش حالا شاید روایتی از او به دست دهند که با «داود کریمی» حقیقی، هزاران سال نوری فاصله داشته باشد. چه باک که گفته‌اند؛ آن‌که غربال به دست دارد، از عقب کاروان می‌آید.
فرزند ارشد شهید داود کریمی
ـــ گوشه ای از زندگی نامه حاج داود کریمی:
حاج داود کریمی متولد ?? بهمن ماه سال ???? در محله سلسبیل تهران است، در ? سالگى پدرش را بر اثر حادثه اى از دست داد. چنین بود که مسئولیت خانه به دوش داود کوچک افتاد. با وجود نمرات ممتاز در مدرسه، ناچار ترک تحصیل کرد و مشغول کار شد.
 هشت سال بعد، حاج داود از طریق شهید عراقى با امام خمینى(ره) آشنا شد. در سال هاى نخستین دهه ?? با گروهى از دوستانش، گروه «فجر اسلام» را به راه انداخت. یک گروه چریکى و سیاسى نیمه مخفى که با علمایى همچون شهید مظلوم بهشتى و آیت الله مهدوى کنى از روحانیت مبارز تهران ارتباط داشت.
حاج داود تراشکارى و فعالیت سیاسى اش در تهران را تا سال ?? ادامه مى دهد تا در این مقطع، باز هم به رسم آن زمان گروه هاى چریکى که اعضاى خود را به لبنان و فلسطین و الجزایر مى فرستادند، به لبنان مى رود.
«میثم کریمى» پسر ارشد حاج داود مى گوید که او در آنجا با شهید «مصطفى چمران»، شهید «محمد منتظرى»، «سید محمد غرضى» و «رحیم صفوى» هم رزم بوده است. حاج داوود در آنجا مربى نیروهاى چریکى لبنان مى شود تا تجربه فعالیت هاى نظامى اش بیشتر و جدى تر شود.
دوران فعالیت چریکى حاج داود تا اواخر سال ?? در لبنان ادامه یافت؛ اما فرا رسیدن امواج انقلاب، حاج داود را همچون بسیارى دیگر از چریک ها، دانشجویان و مهاجران به کشور بازگرداند. چنین بود که بچه نازى آباد بار دیگر به نزد هم محل هایش بازگشت تا به همراه جوانان جنوب شهر، چهار هیأت مذهبى را براى مبارزه با شاه تأسیس کنند و در پیروزى انقلاب نقش آفرین شوند؛ اما این تازه آغاز کار جوانان و مبارزان جنوب شهر بودند.
 چنین بود که حاج داود در اولین فعالیت دوران انقلابى خود، در همان روزهاى نخست پس از پیروزى مسئول کمیته انقلاب در نازى آباد شد. در همان سال ?? و در اوج درگیرى هاى کردستان راهى این استان شد تا سپاه منطقه کردستان را به راه بیندازد. جنگ که شروع شد، به منطقه جنوب و سپس غرب رفت. او در همین مدت که تا سال ?? ادامه یافت، برپایه آموخته هاى خویش در لبنان مسئول آموزش نظامى سپاه شد. سپس مدتى کوتاه تر از یک سال فرمانده سپاه تهران بود. مدتى هم در بنیاد شهید مشغول شد تا سال پایانى جنگ که روزهاى اوج آن بود، فرارسید.
 حاج داود در این دوره در دو عملیات مهم فاو و مرصاد (پس از پذیرش قطعنامه) حضور یافت. او در آنجا مسئولیت گردان هاى رزمى ـ مهندسى جهاد را داشت. در فاو بود که مصدوم شیمیایى شد و از مرصاد، ترکشى در قلبش به یادگار ماند. در فاصله سال هاى ?? تا ،?? حاج داود در شرق کشور بود. او در این دوره با سمت فرماندهى قرارگاه مرکزى محمد رسول الله و قرارگاه هاى تاکتیکى تابعه شرق کشور در قالب طرح «والعادیات» مسئول مبارزه با قاچاقچیان مواد مخدر بود.

 پس از جنگ حاج داوود در حالى که مى توانست به عنوان سردارى نظامى چهره کند، به کارگاه تراشکارى اش بازگشت که در جاده باقر آباد قرار داشت. از سال ?? تا زمان شهادت، حاج داوود تنها یک کارگر ساده قالب ساز بود. نه درجه خواست، نه دنبال بنیاد جانبازان رفت و نه مزایایی طلب کرد. در آن کارگاه کوچک به دستاورد خودش قناعت مى کرد.
 از حاج داود کریمى که در ? شهریور ماه ?? ازدواج کرد یک دختر به نام «مریم» و سه پسر با نام هاى «میثم»، «محمد صادق» و «محمود» به یادگار مانده است.
منزل حاج داوود کریمى در «میدان بهمن، بزرگراه شهید تندگویان، بعد از پل شهید لطیفى، جنب پارک بعثت، ضلع جنوبى پارک، کوچه هفتم، پلاک ??» واقع است. آرى، فرمانده بزرگ جنگ همچنان بچه جنوب شهر ماند.

رهبر انقلاب انقلاب در پیامی به مناسبت شهادت این عزیز فرمود:
 اینجانب آن مرد با ایمان و ایثارگر را در همه دوران پس از انقلاب دارای صدق و صفا شناختم و آزمایش دشوار الهی در دوران ابتلا به عوارض دردناک آسیب شیمیایی را برای او هدیه ای معنوی برای رشد و اعتلای روحی آن شهید عزیز می دانم. خداوند او را با شهدای صدر اسلام محشور فرماید.
مراسم سالگرد امسال
گفتنی است، مراسم ششمین سالگرد شهادت حاج داود کریمی روز پنجشنبه 25 شهریور ساعت 17 و با سخنرانی دریابان علی شمخانی بر سر مزار ایشان در قطعه 29 بهشت زهرا برگزار خواهد شد.

[ پنج شنبه 89/6/25 ] [ 8:47 صبح ] [ م.ص ] [ نظر ]
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

موضوعات وب
لینک های مفید
لینک دوستان
لینک های مفید
امکانات وب
عمارنامه : نجوای دیجیتال بصیرت با دیدگان شما 		AmmarName.ir

بازدید امروز: 131
بازدید دیروز: 245
کل بازدیدها: 4392471