NTENT="IR" />
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

کلارآباد دات کام
قالب وبلاگ
روزنامه کیهان نوشت:
درست در همان شبی که آرملیا به خواستگاری دختر یکی از دوستان دوم خردادی پدرش رفته بود در خانه آقای چیز بحث مهمی در گرفت:
آقای چیز: خانم! برو این وروجک ها را صدا کن ببینم. زود باش.
خانم چیز: سر آوردی مگر؟
آقای چیز: گفتم زودباش.
خانم چیز: بچه ها! زود باشید ببینم؛ آقای چیز کارتان دارد.
چیز کوچولو و چیزه کوچولو: سلام بابا.
آقای چیز: سلام ببینم؛ چطور است شما اوقات فراغت خودتان را هدفمندی یعنی ببخشید؛ چیز کنید.
چیز کوچولو: منظور شما حکما بهینه سازی اوقات فراغت است.
آقای چیز: بله خب پسرم.
چیزه کوچولو: یعنی می خواهید ما را ببرید فیلم ملک سلیمان؟
آقای چیز: اولاً که فیلم باید عشقولانه باشد. در ثانی از این خبرها نیست. می خواهم شما را ببرم چیزنا. در بنگاه من چیزپراکنی کنید؛ خبر کار کنید، گزارش بروید.
خانم چیز: جان خودت پای این 2 تا طفل معصوم را به آن قبرستان باز نکن.
آقای چیز: از کی تا حالا خبرگزاری چیزنا شده قبرستان؟
چیزه کوچولو: مگر آرملیا نیست؟
آقای چیز: آرملیا یک مشکلی برایش پیش آمده بود، مرخصی دادم رفت شهرستان!
خانم چیز: ولی تلفنی که به من گفتی؛ این ننه مرده را اخراج کردی!
آقای چیز: بله منتهی نخیر! یعنی چیز! چیز دیگه!
چیزه کوچولو: با این اخلاقی که شما دارید، حکما من و داداش چیز کوچولو را هم اخراج می کنید.
خانم چیز: بچه ها را ببری چیزنا، من شکایت تو را به یونیسف می کنم ها. گفته باشم.
آقای چیز: این ذلیل مرده ها از همین حالا باید مخالفت با جمهوری اسلامی را یاد بگیرند.
چیز کوچولو: ولی ما عاشق انقلاب هستیم.
آقای چیز: اتفافاً من هم عاشق انقلابم ولی انقلاب مخملی.
چیزه کوچولو: و لابد به رهبری زهره کوهنورد.
چیز کوچولو: ای ول، کلی خندیدیم!
خانم چیز: بچه ها!
آقای چیز: گفته باشم؛ یا چیزنا می آیید و یا پول تو جیبی خبری نیست.
خانم چیز: مگر این کارملیا را نبردی چیزنا؟
آقای چیز: هنوز چم و خم کار دستش نیامده یک مقدار شوت است؛ جخت بلا این هم مثل آرملیا به کروبی می گوید شیخ بیسواد.
چیز کوچولو: ما به چیزنا می آییم به یک شرط. در مسیر اهداف اسلام و انقلاب اسلامی کار کنیم. یعنی چیزنا را متحول کنیم.
خانم چیز: ای بابا! چیزنا با بخشی از رشوه حرام شهرام به شیخ بیسواد تاسیس شده. چطوری می تواند در این مسیر حرکت کند؟
آقای چیز: رشوه حرام نبوده، هدیه بوده!
چیزه کوچولو: چرا شهرام از این هدایا به توده های ملت نمی دهد؟
آقای چیز: توده های ملت؟ هـهـهـهـهـهـهه؟
چیزه کوچولو: انقلاب اسلامی ریشه در ولایت فقیه داشته و دارد و ولایت فقیه هم ولایتی جاری و ساری در قلوب ماست. به همین دلیل انقلاب اسلامی هر روز دارد به ثمر جدید می رسد و متوقف نیست که بشود علیه اش با کاریکاتوری از انقلاب اسلامی مبارزه کرد.
چیز کوچولو: عجب نکته ای گفتی آبجی جون.
آقای چیز: حالا برای من همان حرفهای کیهان را می زنید؟ الان که با کمربند افتادم به جان تان، می فهمید انقلاب اسلامی ریشه در چه دارد.
خانم چیز: باز که از کوره در رفتی مرد! تو تحمل حرف حساب بچه ها را در خانه نداری، آن وقت می خواهی در آن قبرستان برایت چیز پراکنی کنند؟
آقای چیز: اصلاً که همچین شد، پول هدفمندی یارانه ها را به شما نمی دهم تا آدم شوید.
چیز کوچولو: جمهوری اسلامی الان 30 سال است که تحریم شده، دشمن هیچ غلطی نتوانسته بکند، این پول هدفمندی یارانه ها هم روش!
آقای چیز: الان به حساب تو می رسم. خانم! آن کمربند مرا بیاور.
چیزه کوچولو: زدن بچه با کمربند مخالف حقوق بشر است!
آقای چیز: اصلاً همه تان بروید بیرون. بر آرزودار اولاد لعنت!
«امضا؛ بی امضا!»
توضیح ضروری: «آقای چیز» نام کاراکتری است که در روزگار موسوم به اصلاحات در ستون تلخند روزنامه کیهان باب شد و هر چند که بعضاً و به تناسب زمان و سوژه در جلد سران فتنه فرو می رود اما لزوماً با یکی از سران فتنه که زیاد چیز چیز می کند، یکی نیست. مهندس هنوز سالها به نامزدی اش در انتخابات مانده بود و هنوز سالها به اینکه داماد فلان جا شود مانده بود که آقای چیز در خبرگزاری چیزنا داشت چیزچیز می کرد.
[ سه شنبه 89/8/11 ] [ 7:13 صبح ] [ م.ص ] [ نظر ]
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

موضوعات وب
لینک های مفید
لینک دوستان
لینک های مفید
امکانات وب
عمارنامه : نجوای دیجیتال بصیرت با دیدگان شما 		AmmarName.ir

بازدید امروز: 18641
بازدید دیروز: 1506
کل بازدیدها: 5124930