NTENT="IR" />
کلارآباد دات کام |
همان جا که دل از سوز فراغش شده بی تاب ، همان جا که زده دست به دامان زمین خوشه مهتاب ، همان وادی سوز و عطش و درد ، همان وادی شرمندگی آب ، همان وادی پاک حرم حضرت ارباب و گفتم به خدا بین دعایم که دلتنگ اذان حرم کرب و بلایم...همان جا که زمینش همه نور است ، پر از شور و شعور است ، حماسه است ، غرور است ، شرمنده تر از وادی طور است و فرش حرمش از پر حور است و بر مهدی زهرا همه شب راه عبور است و گفتم به خدا بین دعایم که دلتنگ اذان حرم کرب و بلایم... همان جا که حرم خانه دلهاست و عشقش همه در آب و گل ماست ، زیارتگه زهراست ، عبادتگه موسی است ، دخیل حرمش حضرت عیسی است و زیباست ، خدا محو تماشاست ، که یک سو حرم شاه و یک سو حرم حضرت سقاست و گفتم به خدا بین دعایم که دلتنگ اذان حرم کرب و بلایم... مکانی که قدم رنجه نمودست گل یاس ، طوافش کند از عشق و احساس ، به لبهاش بود ذکر ابالفضل و دریای دو چشمش همه الماس ، همان کعبه کوچک کف العباس و گفتم به خدا بین دعایم که دلتنگ اذان حرم کرب و بلایم... مکانی که در آن عشق زند موج ، همان جا که زند پر به هوایش دل من هر دم و هر شب ، همان جا که به هر جای زمینش هست نشان از قدم محترم حضرت زینب ، همان خاک که هم بدر و احد ، خندق و احزاب و حنین است ، که دل از عالم هستی برباید ، خیابان بهشتی که معروف به بین الحرمین است و گفتم به خدا بین دعایم که دلتنگ اذان حرم کرب و بلایم... با تشکر از وبلاگ عطر ریحانhttp://atrereihan.parsiblog.com [ چهارشنبه 89/9/17 ] [ 3:21 عصر ] [ م.ص ]
[ نظر ]
|
|