NTENT="IR" />
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

کلارآباد دات کام
قالب وبلاگ
مجنون سحرها؛ به کجا چنین شتابان؟!
"ربنا" بی قید "شجریان" لطفی ندارد!
بگذریم از اینکه چگونه برای وی "ربنا" صرفا با قید " شجریان" شهد شیرین است و بدون آن "ما خدا" بی خاصیت و بی لطف می گردد؛ امّا در عجبیم که واعظمان به چه لقمه ای نمگیر شده است که اسطوره ها ی هنری فتنه - که اوج همتشان در براندازی نظام و سیاهی نمایی علیه آن بوده است- به یکباره محبوب دل راه بلد "ماه خدا" می شوند؟! مانده ایم که ستاره نورش را از دست داده است یا تحریمهای اقتصادی منجر به روی آوردن به ظلمت گردیده است!مهدی صاحبی: ما ایرانیها در کنار هزاران خصلت نیکو و قابل تقدیرمان ، چند عیب بزرگ و مشهود داریم که بعضا رنگ و لعاب و ماهیت تمام محاسنمان را تحت تاثیر قرار می دهد.
شاید بارها با چشم خود دیده باشید که مردم با محبت ایران، دور خدمتگزاران و نخبگانشان چو پروانه می گردند و با شور و هیجان غیرقابل وصفی، برایشان شعار و احساسات قربانی می کنند. با سلام و صلوات به استقبالشان می روند و با آروزی طول عمر و سلامتی بدرقه شان می کنند. امّا این لطف بیش از حد و ولخرجی در عاطفه از جانب مردم خوب کشورمان، بارزترین اشکال و عیبش، سرعت بخشیدن به تولید رذیلتی به نام " توهم " است. توهم سازی نه برای مردم و نه برای کسانی که بیش از توصیه به دیگران، توصیه شنیده و عمل نموده اند؛ بلکه توهم سازی برای آنانکه رسایی کلامشان، رنگین تر از حسن اعمال شان شده است. از همین رو در راستای آفت " توهم سازی"، برخی خود را خدای عشق می بینند و محبوبیت تام و مستمدامی را در سر می پرورانند. غافل از اینکه صدِ محبت ملت را به تمامه حس کرده اند امّا صفرش را صرفا شنیده اند و خود را مصون از آن پنداشته اند.
بی رودربایستی و بدون تعارف باید اعتراف کنیم که ایران سرزمین صفر و صدهاست. یا در قله عزتی و یا در زباله دان ذلت، از همین رو به جاست که نخبگان در راستای این خصلت ایرانی، هیچگاه برای خود محدوده سازی نکنند که مردم با چشم به هم زدنی، محاسبات شیفتگان توهم را به هم خواهند ریخت. برای مردم این سرزمین، جفای در حق آرمانها و ارزشها، پذیرفتنی نیست و در جواب خطای نخبگان، تنها "یک" را از " 100" خواهند گرفت. و این همان عقوبتی است که از پی نفاق و دوریی، گریبانگیر مشاهیر کوچک و بزرگ خواهد شد و جز عزلت و ذلت چیزی عائدشان نخواهد گشت.
بیش از این مقدمه سرایی روا نباشد. ماجرا از این قرار است که فرزاد جمشیدی یا همان ستاره لالیگای سحرهای ماه مبارک رمضان که تور دورازه ی بسیاری از دلهای زنگار گرفته را باز می کرد و از برکت همین هنر مقدسش بود که نامش بر لبان سکونشینان به نیکی یاد می شد، چنین به نظر می آید که گریبانگیر همان آفت " توهم" ی شده است که سابقا عده ای از بد نفس دچارش گشتند.
بعد از اینکه تصاویری از حضور جمشیدی در محفلی دور از شان جایگاه وی منتشر شد که در متنش تجلیل از کارگردان فتنه با زبان و ایماء و اشاره ی مجری "ماه خدا" صورت گرفت و انگشت حیرت در دهان "تازه از زنگار رهایی یافتگان" گزیده شد، اینک خبر رسیده که شوک شرکت واعظ سحرهایمان در چنین مراسمی و تجلیل وی از خدمتگزار صهیونیست، تنها گوشه ای از آماده سازی قلبی(!) این مجری برای حضورش در سحرهای ماه مبارک رمضان بوده است.
شنیده ایم که در برنامه یادمان محمد نوری در تالار وحدت، فرزاد جمشیدی مجری این برنامه به روی صحنه رفت و در سخنانی اظهار داشته است: "من مجری برنامه های سحرگاهی ماه رمضان هستم و باید بگویم رمضان بدون شهد شیرین ربنای استاد شجریان لطفی ندارد و امیدوارم آقای شاه آبادی با رایزنی هایی که می کند امکان پخش مجدد ربنای شجریان دراین عرصه را فراهم کند تا شیرینی رطب ربنای شجریان را درماه رمضان بچشیم" و باز شنیده ایم که او در ادامه تصریح کرده است که "شجریان را به مردم (!) بازگردانید!"
بگذریم از اینکه مردم در انتخابات به وضوح نشان دادند که چه کسی را می خواهند و چگونه برای مجری سحرهای رسانه ملی، "ربنا" صرفا با قید " شجریان" شهد شیرین است و بدون آن "ما خدا" بی خاصیت و بی لطف می گردد؛ امّا در عجبیم که واعظمان به چه لقمه ای نمگیر شده است که اسطوره ها ی هنری فتنه - که اوج همتشان در براندازی نظام و سیاه نمایی علیه آرمانها و ارزشهای ملت بوده است- به یکباره محبوب دل راه بلد "ماه خدا" می شوند؟! مانده ایم که ستاره نورش را از دست داده است یا تحریمهای اقتصادی منجر به روی آوردن به ظلمت گردیده است! سر و رازش هرچه است خدا بهتر می داند و قضاوت شتابزده ی ما، احتمال اسراتمان را در دام غیرخدا تقویت می کند. امّا تنها می توانیم به یاد سحرهای " ماه خدا" دستهایمان را بالاتر از سرمان ببریم و به نیابت از خود و واعظ سحریهایمان بلند بگوییم:
 مولای یا مولای انت المولی و انا العبد و هل یرحم العبد الا المولی ... مولای یا مولای انت القوی و انا الضعیف و هل یرحم الضعیف الا لقوی ... مولای یا مولای انت الدائم و انا الزائل و هل یرحم الزائل الا الدائم ... مولای یا مولای انت الهادی و انا الضال و هل یرحم الضال الا الهادی ...
به گزارش بی باک،  در سالهای اخیر دامنه مصاحبه های شجریان با رسانه های ضد انقلاب هر روز وسیعتر و گسترده تر گردیده است تا جایی که پای جناب شجریان حتی به شبکه اس.بی.اس استرالیا هم باز شد و  پا را از سیاست هم فراتر نهاد و مستقیما دین ملت مسلمان ایران را نشانه گرفت و خواستار جدایی دین از سیاست شد. همان شعاری که سالهای سال است دشمنان بیرونی و برخی فریب خوردگان داخلی آن را تکرار می کردند.
شجریان در تلویزیون استرالیا گفت: «30 سالی است که مذهب در سیاست وارد شده و حکومت را به دست گرفته و نتیجه بسیار بدی داشته است! و همه! به این باور رسیده اند که باید دین و مذهب از سیاست جدا شود...»
شجریان در پاسخ به سؤال خبرنگار شبکه تلویزیونی اس.بی.اس استرالیا درباره این که با خواندن آواز دخترش در برابر مردان و ترانه های سیاسی خود آیا قصد دارد با این کارها به جمهوری اسلامی دهن کجی کند، گفته است: «آنها راه خودشان را می روند و می گویند قوانین الهی است و قابل تعویض نیست ... آنها کار خودشان را می کنند و ما هم کار خودمان را می کنیم.»

 


[ شنبه 90/4/18 ] [ 8:13 صبح ] [ م.ص ] [ نظر ]
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

موضوعات وب
لینک های مفید
لینک دوستان
لینک های مفید
امکانات وب
عمارنامه : نجوای دیجیتال بصیرت با دیدگان شما 		AmmarName.ir

بازدید امروز: 11800
بازدید دیروز: 45846
کل بازدیدها: 5163937