وی به خاتمی گفته است: من آمده‌ام تا جواب‌ نامه آقای کروبی را بگیرم.
 خاتمی با عصبانیت گفته است: من همیشه کروبی را از میرحسین موسوی جدا می‌دانستم، الان هم جدا می‌دانم، کروبی زجر کشیده قبل و بعد از انقلاب است و شاگرد امام است.
 میرحسین برای من نامه نوشت و من گفتم کاری نکنید که دهان من باز شود، از نجابت من سوءاستفاده نکنید. شما قبل و بعد از انتخابات چه کاری کردید؟ کاری کردید که حالا ما در حال جمع کردن اشتباهات شما هستیم، اینها دوباره به دنبال مطرح کردن خود هستند.
هر چه باشد من خود را متعلق به نظام می‌دانم حتی علی‌رغم انتقاداتی که به نظام است، همین که رهبری آمد و نظام پارلمانی را مطرح کرد، یعنی پذیرفت که بن‌بستی است و این حرف مهمی بود که ما در دوران اصلاحات بیان می‌کردیم.
 نظام بالاخره به مرحله‌ای رسیده که احساس می‌کند دچار مشکلات عدیده است. بحث مدیران و پوست‌انداختن آنها و نسل چهارم که در راه هستند، چرا ما باید غائب باشیم و دیگران برای ما برنامه‌ریزی کنند؟ چرا کروبی صریح موضع‌گیری نمی‌کند که دنبال اصلاحات است یا دنبال براندازی؟ به خدا انتخابات تمام شد، او هنوز در توهم انتخابات است، من نمی‌خواهم به این نامه جواب بدهم.