NTENT="IR" />
کلارآباد دات کام |
ممکن است بفرمائید آیا همین قدرتهای صنعتی برای حصول چنین فناوری پیشرفته ای هزینه ای پرداخته اند، یا اینکه بی دردسر و بی هزینه احیاناً وِردی خوانده اند و همه دم و دستگاه عظیمی که برای آن لازم است خود به خود علَم شده و شروع به بازدهی کرده است؟
به گزارش جهان، نویسنده وبلاگ "سیب سرخ" نوشت: سلام علیکم جناب آقای دکتر زیباکلام اظهارات و موضعگیریهای شما مدتی است خبرساز شده و نام شما را بیش از گذشته در رسانه ها مطرح ساخته است. در مطالب اخیر شما مواردی شایسته پرسش یافتم و از جایگاه منتقدی که در دولت مطلوب شما به عنوان "کمسواد" ملقب شدهایم، آنها را محضر شما عرضه میدارم، امید که حداقل از منظر استادی صادق نگاهی به مطالب اینجانب که در حد و اندازه های دانشجویان شما به حساب میآیم، داشته باشید. نخست اشاره بنده به نامه هایی است که خطاب به آقای شریعتمداری مرقوم داشته اید، در نامه های مذکور با اشاره به هزینه های صرف شده برای حصول دانش هسته ای، از عواید و منفعتی که تا کنون برای کشور در برداشته سؤال فرموده و پرسیده اید: «در قبال این همه هزینه واقعا سنگین که ما متجاوز از ده سال است داریم برای برنامه های هستهای مان متحمل میشویم، مابه ازاء آن برای پیشرفت و توسعه اقتصادی کشور کدام بوده؟ هسته ای چه گلی برسراقتصادمان زده است و کدام دستاورد را برای مملکت به ارمغان آورده؟» استاد محترم سؤالی از محضر جنابعالی داشتم، ممکن است بفرمائید بازه زمانی آغاز فرآیند تحقیقات در دانش هسته ای، تا عملیاتی شدن این تحقیقات در مقیاس صنعتی، و تا ثمردهی و کاربردی شدن آن در کشورهای صنعتی که امروزه از این دانش بهره می گیرند، چه مدت بوده است؟ ممکن است بفرمائید آیا همین قدرتهای صنعتی برای حصول چنین فناوری پیشرفته ای هزینه ای پرداخته اند، یا اینکه بی دردسر و بی هزینه احیاناً وِردی خوانده اند و همه دم و دستگاه عظیمی که برای آن لازم است خود به خود علَم شده و شروع به بازدهی کرده است؟ استاد محترم شما که با محاسبه هزینه تولید اورانیوم غنی شده در کشور و مقایسه آن با قیمت تمام شده بین المللی آن، با استناد به بیشتر بودن هزینه تولید، نتیجه گرفته اید تصمیم ما برای بومی کردن این صنعت خطاست، ممکن است بفرمائید غیر از تولید بومی چه راهی پیش روی ماست؟ و اگر روزی نیاز کشور به اورانیوم غنی شده افتاد، این نیاز از چه راهی باید مرتفع شود؟ یقین دارم که با اشراف حضرتعالی به گروکشی غربیها در امتناع از در اختیار گذاشتن اورانیوم 20 درصد برای رآکتور تحقیقاتی تهران- که خود همین امر انگیزه دانشمندان متعهد ما در اقدام برای تولید اورانیوم 20درصد گردید- برآوردن این نیاز را به قدرتهای صنتعی حوالت نخواهید داد و در این مورد خوشبینی های مرسوم روشنفکرانه مستمسک شما نخواهد بود، مگر نه اینکه به حکم عقل آزموده را آزمودن خطاست، پس درغیر اینصورت ممکن است بفرمائید این نیاز چگونه می بایست تأمین شود؟ در آینده ای نه چندان دور که سوختهای فسیلی به اتمام رسید و نفتی هم برای فروش نماند، چه کنیم؟ جناب زیباکلام بنده حکم دانشجوی شما را دارم، اما همین دانشجوی "کمسواد" این اندازه میفهمد که دانش هسته ای گندم نیست که پائیز بکاریم و انتظار داشته باشیم بهار آینده برداشت نمائیم! انرژی هستهای ممکن است دیربازده باشد- هرچند در برخی حوزهها در همین دوران ثمردهی آن آغاز شده- اما در عوض افق نامحدودی را شامل میشود، و اگر کمی سعه صدر داشته باشیم شاهد ثمرات بیاندازه آن بهوسعت یک آینده بی انتها خواهیم بود. استاد محترم این دانشجوی کمسواد شما این اندازه میفهمد که همه آنچه را شما به عنوان اولویتهای اصلی کشور شایسته توجهی بیش از دانش هستهای میدانید، در پرتو به بار نشستن همین دانش به نیکوترین صورتی محقق خواهند شد؛ اگر دغدغه حضرتعالی بهحق توجه به «تعلیم و تربیت، بهداشت، محیط زیست، کشیدن خط آهن، اصلاح جاده های، ایجاد اشتغال، و...» است، آنچه از دانش ناقص اینجانب برمی آید آن است که با ثمردهی انرژی پاک هسته ای و جایگزین شدن سوخت سالم به جای سوختهای فسیلی دیگر معضلی به نام آلودگی هوا نخواهیم داشت... با کاربردی شدن نتیجه تحقیقات دانشمندان هسته ای بخش عظیمی از نیازهای داروئی کشور مرتفع خواهد شد و با بومی شدن دانش تولید رادیوداروهای بیماریهای خاص دیگر شیاطین بزرگ و کوچک نمیتوانند به دلیل حمایت از حزب الله، یا مردم فلسطین و سوریه، یا اعدام فلان قاچاقچی مواد مخدر و بهمان تجاوز کننده به عنف، گروکشی کرده و با امتناع از ارسال دارو به کشور ما را در تأمین سلامت شهروندان در تحریم و مضیغه نگاه دارند، ضمن اینکه خودکفایی در این عرصه به خودبخود سبب بهبود سرانه بهداشت و درمان کشور خواهد گردید... به بار نشستن این دانش پیشرفتها در عرصه کشاورزی را صد چندان خواهد کرد و نیاز کشور به واردات محصولات کشاورزی را تقریباً به طور کامل مرتفع خواهد نمود... با ثمردهی این دانش استراتژیک خواهیم توانست به جای سوزاندن نفت و گازی که میتوان از آن صدها استفاده صنعتی برد، از انرژی حاصل از هسته های اتم به منظور تأمین سوخت بهره بگیریم و در عوض درِ چاههای نفتمان را ببندیم و به جای آنکه این طلای سیاه را به ثمن بخس در حلقوم دیگران بریزیم، آن را برای استفاده های کاربردیتر و نیز برای نسلهای آینده محفوظ بداریم- امری که رهبری معظم انقلاب همواره از آن به مثابه یک آرزو نام برده اند- حتماً حضرتعالی به عنوان یک فرد علمی تصدیق می فرمائید که فروختن نفت در ازای تأمین نیازهای روزمره هنر نمی باشد! با کاربردی شدن فناوری هسته ای اشتغال گسترده ای برای دانش آموختگان و فارغ التحصیلان فنی در رشته های گوناگون ایجاد خواهد شد و به تبع اشتغال تشکیل خانواده و مصون ماندن بخش عظیمی از جوانان مملکت از آسیبهای اجتماعی ناشی از بیکاری... این دانشجوی کمسواد شما این اندازه میداند که اگر فایده ای بر این دانش و صنعت برآمده از آن مترتب نبود، آنهایی که به زعم شما قدرتهای جهانی هستند درصدد این برنمی آمدند که آن را برای خود انحصاری کنند، و از اینکه می بینند ایران اسلامی به همت دانشمندان متعهد و جهادگرش بدون هیچ همیاری از سوی دارندگان این شاخه از علم توانسته به آن دست یابد، تا این حد برنمی آشفتند و به هر بهانه و ترفندی برای متوقف ساختن این دستاورد توسل نمی جستند و اینهمه هیاهو و قیل و قال به راه نمی انداختند! این مختصر حاصل دانش ناقص فردی بود که اندک تخصصی هم در این حوزه ندارد و صرفاً با مطالعه ای اجمالی و توجه به بحثهایی که هر از گاهی در رسانه ها طرح می شود، به آن دست یافته، اما همین اندک هم بنده و امثال بنده را مجاب میکند که پرداخت هر هزینه ای برای حصول چنان دستاوردی معقول و منطقی میباشد، و این در صورتی است که به زعم شما معتقد باشیم این هزینهها که پرداخت کرده ایم به این سبب است، ورنه ما قاطعانه بر این باوریم این موضوع بهانه ای بیش برای این شرایط نیست، و اصل موضوع چیز دیگریست و دعوا بر سر موضوع دیگریست. اگر هم زمانی به دانسته هایی بیش از این نیاز بود، بی هیچ درنگ و تردیدی به حکم «وسئلوا أهل الذکر إن کنتم لا تعلمون» نیاز خویش به دانستن را به محضر خبرگان و پیشگامان این عرصه عرضه میداریم! استاد محترم بر کسی پوشیده نیست که شما و بسیاری از همفکران شما، دکتر مصدق را به سبب نقشی که در ملی کردن صنعت نفت داشت، تا چه اندازه بزرگ میدارید و ستایش میکنید، حال سؤال این است که دلیل رفتار متفاوت شما در برابر دانش و صنعتی که مزایا و محسناتش به مراتب بیشتر از فواید نفت است، چیست؟ و سؤال دیگر اینکه اگر این فناوری مثلاً در دوران اصلاحات تثبیت شده بود و توافق ژنو در دولت احمدی نژاد منعقد میگردید آیا در آن شرایط برخورد شما با این قضیه همانی بود که امروز است، یا به اعتبار ادعاهای روشنفکرانه در خصوص ارزش و قداست علم، به عوض پایکوبیها و دست افشانیهای امروز، در سوگ ذبح دستاوردهای علمی و نتیجه تلاشهای جهادگونه برخی از اهل علم، مجلس ترحیم به پا میکردید؟ و اما دومین نکته ای که به سبب آن دست به قلم برده ام پرسش از ادعای اخیر شما در خصوص «به رسمیت شناختن اسرائیل است»، بنده در حوزه علوم سیاسی اطلاعات به غایت ناقصی دارم، اما به لطف روشنگری اساتید این رشته میدانم که به رسمیت شناختن یا نشناختن حکومتها و دولتها، امریست در حیطه مسئولیت حکومتها و دولتها، و نظر افراد حقیقی در این خصوص محلی از اعراب ندارد! این علاوه بر آن است که فردی به حکم داشتن عنوان شهروندی یک دولت موظف به رعایت قوانین آن دولت میباشد. گذشته از آن این سؤال را چگونه پاسخ میگوئید که به چه اعتباری میتوان برای جمعیتی اجارهای و جعلی، بی هیچ پیوند ملیتی در سرزمینی غصبی و اشغالی موجودیتی به مثابه یک کشور قائل شد، و صرف پذیرش سازمانهای بین المللی که به گواهی تاریخ ملاحظاتی از جنس زر و زور و تزویر مناسبات آن را شکل میدهد، معیار برای نادیده گرفتن حقایق مسلم تاریخی خواهد بود، یا خیر؟ سومین نکته هم ناظر به مطلبی است که چند روز پیش در مناظره ای که در دانشگاه صنعتی اصفهان داشتید، بیان فرمودید؛ در پایان برنامه حضرتعالی به اسناد به اینکه در سؤالهای 5، 6 دانشجویی که فرصت طرح سؤال در تریبون آزاد دانشجویی داشتند اشاره ای به موضوع نسبت انقلاب اسلامی با استکبار و مصداق تام و تمام آن یعنی آمریکا نشده بود، نتیجه گرفتید «پس مسأله آمریکا، مسأله امروز مردم ما نیست»! حضرتعالی چنین مطلبی را از اظهارات تنها 5، 6 نفر استنتاج کردید، اما صدای دهها میلیونی مردمی را نشنیدید که کمتر از یک هفته قبل از آن در راهپیمائی شکوهمند و غرورآفرین 22بهمن «مرگ بر آمریکا» را فریاد کردند! آیا این ادعای شما مصداقی آشکار از مغالطه «تعمیم شتابزده» به حساب نمیآید؟ جناب آقای دکتر زیباکلام بنده برنامه های متعددی از حضرتعالی چه در رسانه و چه در دانشگاهها دیده ام، شبیه همین برنامه اخیر حضرتعالی عمدتا با ادعای نداشتن تریبون و مغتنم دانستن فرصت پیش آمده، در بسیاری از اوقات از پاسخ دادن به پرسشهای طرح شده سر باز زدهاید و بحثی را که خود صلاح دانستهاید به صورت یکسویه به پیش بردهاید، گذشته از اینکه این بی توجهی های شما آشکارا توهین به طرف دیگر مناظره است که با ذهنیت داشتن گفتگویی دوسویه با شما حضور در چنین برنامه ای را پذیرفته، به راحتی میتواند نشان از تهی بودن گنجینه ی ادعاهای شما در مواجهه با این پرسشهای بنیادین باشد! این جستار تعریضی بود مختصر صرفاً برای بیان این مقصود که این شیوه حضرتعالی حتی برای "کمسواد"هایی نظیر بنده نیز قانعکننده نمیباشد، چه رسد به بزرگان اهل فضل و دانش. با تقدیم احترام [ یکشنبه 92/12/11 ] [ 9:53 عصر ] [ م.ص ]
[ نظر ]
|
|