NTENT="IR" />
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

کلارآباد دات کام
قالب وبلاگ

11983

طنر سیاسی: شنیده بود که بنابر نقل تاریخ، زلیخا عاشق یوزارسیف اهل ایمان شده بود، گفت؛ من که زلیخای دیپلماسی غربی‌ها هستم و اگر از باب خودبرتربینی تلقی نشود بروزتر از زلیخای پوتیفار بوده و کم برای اربابان خوش خدمتی نکرده‌ام، تازه هر از چندی اربابان صهیونیست و صهیونیست مسلکها هر طور خواسته اند به من بد نگاه کرده‌اند (صرفا بد نگاه کرده‌اند مثل همین تصویر ذیل!)، با این حساب چرا خودم را برای سرزمین سرشار از یوزارسیف‌ها نرسانم و یکی از آنها را به بردگی نخرم و چرخ هسته‌هایشان را از کار نیندازم تا سالها آنها را بدنبال خود بکشانم و چون گدایان به پایم بیفتند؟

94182 4411

شنیده بود یوزارسیف‌های ایرانی‌ها از زنان ... بیزارند، گفت؛ خوب یه مدت فرصت بدهید تغییرات محسوس را خواهید دید. باور ندارید؟! پس تا سه را خارج از کشور بشمارید مابقی‌اش را در ایران.

4444444

حالا به بازار آمده تا یکی از یوزارسیف‌ها را بخرد! اشتون، یوزارسیف هسته‌ای ملت ایران را زیر چشم دارد.

IMAGE635007652706775451

وقتی ادب و متانت و عدم خشونتش را می بیند، فکر می کند که کار تمام شده است و اینگونه می تواند خودمانی شود و سر نماینده ملتی بزرگ کلاه بگذارد و درخواست توقف پیشرفتهای هسته‌ای‌مان را روی میز بگذارد.

154977 608

اما از یوزارسیف هسته‌ای می شنود؛ دور زدن ممنوع! بازی با احساسات ممنوع! سر ایرانی کلاه گذاشتن، ممنوع! هر فکر شومی که در ذهن حضرات غربی می گذرد، ممنوع! مثل آدم و بدون حقه بازی بشینید سر میز مذاکره تا با هم بحرفیم.

1169

در داستان آمده است که بر سر میز مذاکره هیچ وقت انتظارات زلیخای دیپلماسی غرب برآورده نمی شود، آخه مذاکره برای اهل مذاکره و گفتگو مفید می باشد، نه اهل تجاوزگری و دست درازی. بشمار یک دو سه چهار پنج و ...، نخیر؛ این یوزارسیف کوتاه بیا نیست.

اشتون: آقا اجازه! میشه سرمیز نباشه؟ یعنی ایستاده گفتگو کنیم؟

22

دکتر یوزارسیف: اشکال نداره، به شرطی که فکر شومی تو سرت نباشه

اشتون: آخ جوووون

AMIR POURMAND-11-1

اشتون: میگم تو این سی و چند سال پس از انقلاب اینهمه راههای سخت و دشوار را رفتید، خسته نشدید؟!

دکتر یوزارسیف: ما تو ایران می گیم؛ کی خسته است؟ همه با هم داد میزنن؛ اشتون و دارو دسته‌اش! ببخشید؛ دشمن!

اشتون: تو رو خدا حداقل یه کم ملاحظه حال منو بکن، نفسم بند اومد.

Movahedi20130515111748520

اشتون: میگم، چرا پرچم شما همش باید برافراشته باشه

دکتر یوزارسیف: زیاد خودمونی نشو!

اشتون: من حوصله داستانهای طولانی ندارم، سریع بریم سر اصل مطلب. یوزارسیف، داخل شود!

36095 983

در بخشی از این داستان آمده است؛ پس از ورود یکی از میلیونها یوزارسیف ایرانی، غربیها دستاهایشان را، ببخشید؛ اعصاب و روانشان را بریدند و برای همیشه به اشتون حق دادند که در مقابل مردان واقعی سرزمین پارس خود را ذلیل و حقیر کند.

حالا که همرزمان شهید احمدی روشن از کار برکنار شده اند و یوزارسیف‌های ایرانی به زندان عزل و نصب‌های دولت یازدهم افتاده‌اند، اشتون به بهانه سفری کاری، از یوزارسیف تقاضای ملاقات می کند اما قبل از دیدار با یوزارسیف مجذوب هنر خلق شده توسط اهالی سرزمین پارس می شود.

xI1394358370

کاری‌ماما، ندیمه و مشاور زلیخا: جناب اشتون، من به شما حق می دهم که به یوزارسیف‌های ایران زمین علاقمند شوید اما اینطور که بویش می آید، از این مردمان حقیقی سرزمین پارس جز سوختن و تحقیر شدن آبی برایمان گرم نمی شود.

اشتون: پس شما می گوید چه کنیم کاری ماما؟

کاری‌ماما: من می گویم؛ بی‌خیال یوزارسیف‌ها و مردان حقیقی ایرانی‌ بشویم و به سراغ همان دوستان کارگزاران و اصلاح‌طلبان خودمان برویم.

13921218153636987 PhotoL


[ یکشنبه 92/12/18 ] [ 10:2 عصر ] [ م.ص ] [ نظر ]
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

موضوعات وب
لینک های مفید
لینک دوستان
لینک های مفید
امکانات وب
عمارنامه : نجوای دیجیتال بصیرت با دیدگان شما 		AmmarName.ir

بازدید امروز: 35812
بازدید دیروز: 1506
کل بازدیدها: 5142101