NTENT="IR" />
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

کلارآباد دات کام
قالب وبلاگ

 زمان جنگ وقتی ما «مهران» را از دست دادیم، جنس‌های داخل انبارش دوبرابر گران شد. وقتی «مهران» را پس گرفتیم باز هم جنس‌هایش گران شد. دوباره «مهران» را از دست دادیم، «یاردان قلی» کلی زمین خرید. دوباره «مهران» را پس گرفتیم... اما «یاردان قلی» زمین‌ها را پس نداد. وجب به وجبش را خدا تومان فروخت.

یکی بود، یک نبود بگوید به تو چه مربوط؟ این همه مردم صبح تا شب بابای‌شان می‌میرد، تو هم یکی مثل همه. تو هی گریه می‌کنی. تو خیلی جدی گریه می‌کنی. تو که خیر سرت باسوادی! تو مثلاً پسر بزرگ‌تری، کمی وقار داشته باش! بابایت مرده، مردم جمع شده‌اند و طبق معمول بحث سیاسی می‌کنند. چرا با مردم دعوا داری؟
- آخر مردک می‌گوید، در این مملکت آزادی بیان نیست!
- مگر دروغ می‌گوید؟ مگر هست؟ ادامه مطلب...

[ دوشنبه 90/6/28 ] [ 12:5 عصر ] [ م.ص ] [ نظر ]
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

موضوعات وب
لینک های مفید
لینک دوستان
لینک های مفید
امکانات وب
عمارنامه : نجوای دیجیتال بصیرت با دیدگان شما 		AmmarName.ir

بازدید امروز: 5028
بازدید دیروز: 2795
کل بازدیدها: 4431166