NTENT="IR" />
کلارآباد دات کام |
خبرنگار روزنامه، با تفنگ فروشان ناصرخسرو، قرار و مدار برای خرید اسلحه هم می گذارد: "شاهکش را تا دو ساعت دیگر تحویل می دهم... برای کلاش پس فردا بیا. رضا می گوید. اما پس فردا چطور پیدایش کنم؟ رسول بی آنکه آثاری از ترس توی چهره اش باشد، می گوید: "جای ما همینجاست، من نباشم، رضا هست. به مردی که کنارش ایستاده است اشاره می کند. ادامه مطلب... [ یکشنبه 90/3/29 ] [ 8:43 صبح ] [ م.ص ]
[ نظر ]
|
درباره وبلاگ
موضوعات وب
آخرین مطالب
لینک دوستان
پیوندهای روزانه
آرشیو مطالب |