NTENT="IR" />
کلارآباد دات کام |
معمولاً در چادرهای تخریب وقتی بچهها جمع بودند، شور و ولوله برقرار بود و صدای خنده که حاکی از نشاط و حرف های بامزه بود، زیاد به گوش می رسید.
به گزارش فارس، درحسینیه ی تخریب، روزی سه بار، می شد تمام بچه های گردان را دید. درتابستان 63، حسینیه از داربست و برزنت بود و تا آن زمان، از آجر و سیمان ساخته نشده بود. هنگام قرائت حمد و سوره ی نماز ظهر و عصر- که باید پیشنماز آهسته می خواند- با وجودی چند صد نفر سر پا ایستاده بودند، ولی سکوت کامل برقراربود. گویی هیچ کسی حضور نداشت. فقط صدای برخورد باد گرم با برزنت به گوش می رسید. هر چند ثانیه یک بار گوشه های آزاد برزنت دراثر باد، مانند شلاق به هم می خورد و صدای بلندی تولید می شد. البته صدای چند پنکه سقفی کم رمق که ازسقف آویزان بود و برای خود تلو تلو می خورد نیز شنیده می شد.
در این وقت، کمتر پیش می آمد کسی در چادر باقی مانده باشد و خودش را به نماز جماعت نرسانده باشد. جلوی حسینیه یک منبع آب خنک با چند لیوان پلاستیکی قرمز رنگ بود که قبل و بعد از نماز، دورش شلوغ می شد. ادامه مطلب... [ چهارشنبه 91/1/23 ] [ 12:51 عصر ] [ م.ص ]
[ نظر ]
|
درباره وبلاگ
موضوعات وب
آخرین مطالب
لینک دوستان
پیوندهای روزانه
آرشیو مطالب |