NTENT="IR" />
کلارآباد دات کام |
آقا رفت بالای سر تقی؛ دستی روی پیشانیاش کشید و ذکری گفت؛ تقی چشمانش را باز کرد و او را تماشا کرد. آقا گفت «در آستانه بهشت، دم در بهشت، بین دنیا و بهشت قرار داری شما؛ خوشا به حالت». ادامه مطلب... [ دوشنبه 89/10/6 ] [ 1:40 عصر ] [ م.ص ]
[ نظر ]
|
درباره وبلاگ
موضوعات وب
آخرین مطالب
لینک دوستان
پیوندهای روزانه
آرشیو مطالب |