NTENT="IR" />
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

کلارآباد دات کام
قالب وبلاگ

کیهان:

خاتمی با انتشار توضیحی درباره شرکت خود در انتخابات نوشت: با وجود سختی و پیچیدگی این مسئله انتظار ندارم همه از توضیحات من قانع شوند.
وی پیش از انتخابات گفته بود «اصلاح طلبان نمی توانند و نباید در انتخابات شرکت کنند چرا که بی معناست». خاتمی اما ساعت 30/15 بعدازظهر روز جمعه در روستای وادان- از توابع دماوند- و در حالی که در ویلای شخصی برادرش علی خاتمی اقامت داشت، اقدام به دادن رأی کرد. این کار سرسخت ترین حامیان وی در احزابی چون مشارکت را شوکه کرد.
خاتمی در توضیح نه چندان شفاف خود می نویسد: «اقدام من از منش و بینش سیاسی و فکری من و آن چه به آن باور دارم و پایبندم ریشه می گیرد. من از موضع اصلاحات و در جهت نگاه داشت روزنه های اصلاح طلبی که آن را مهم ترین و بلکه تنها راه سربلندی کشور و دست یابی به آرمان های اصیل انقلاب و تامین حقوق مردم و مصالح ملت می دانم و نیز برای دفع مخاطرات و تهدیدهای درونی و بیرونی اقدام کرده ام. هدف ممکن و مطلوب، بازگرداندن امور به موقعیتی است که در آن مصلحت کشور و خواست های اساسی و تاریخی مردم اصل قرار گیرد. من براساس راهبرد اصلاح طلبانه به آشتی ملی و بازگشت به آرمان های اصیل انقلاب و قانون اساسی و ایجاد فضای همدلی و مشارکت همگان دعوت کرده و می کنم و انتظار داشته و دارم که همه با اسیر نماندن در گذشته و با نگاه به آینده روند تازه ای را در کشور آغاز کنند.»
وی می افزاید: «در مورد انتخابات، مشارکت فعال و معرفی نامزد طبعا در گرو وجود شرایط مناسب است. مصالح بزرگ تر کشور و اصلاحات مقدم بر ملاحظات شخصی است و اقتضائات خاص خود را دارد. تعیین استراتژی عدم معرفی نامزد و ارائه لیست هیچگاه به معنی تحریم انتخابات نبود و می بایست این امر را در عمل اثبات کنیم تا با گرفتن هرگونه بهانه ای از بدخواهان روزنه ای برای امکان مفاهمه بیشتر با تکیه بر حقوق و مصلحت مردم و پیشرفت واقعی کشور باز شود.»
خاتمی روشن نکرده که چرا همین موضع را به روشنی و شفافیت، پیش از انتخابات مطرح نکرده و تلاش داشته به شکل ناگهانی و مخفیانه رأی بدهد.
اما در واکنش به اقدام غیرمترقبه خاتمی، تحلیل های مختلفی از سوی محافل مدعی اصلاح طلبی و رسانه های همسو با فتنه سبز منتشر شده که در نوع خود قابل تأمل است. عباس عبدی عضو مستعفی حزب مشارکت دراین باره به بی بی سی گفت: رأی آقای خاتمی دو جنبه اخلاقی و سیاسی دارد. به لحاظ اخلاقی کار آقای خاتمی مورد سوال است که انتظاراتی را در جمعی به وجود آورد و بدون هیچ پیش زمینه ای خلاف آنرا اجرا کرد. عبدی اضافه کرد: «محمد خاتمی» پیش از این نشان داده که با فشار اطرافیان تصمیماتش قابل تغییرند و این فشارها، غیراخلاقی است. من پیش از این نیز توصیه کردم که به ایشان فشار نیاورند تا خودشان با مشورت به یک جمع بندی برسند. آقای خاتمی با این رای، مواضع چندماه گذشته اش را اصلاح کرد و خاتمی تغییر ماهیت داد.
عبدی همچنین گفت: قضاوت من این است که آقای خاتمی مشی درستی از لحاظ سیاسی انتخاب کرد ولی تا حالا سه چهار بار این اشتباه را کرده است و به نظر من آقای خاتمی باید با مشورت تصمیم بگیرد و نه تحت فشار دوستانش رفتارهایی چون خروج از حاکمیت با دعوا بر او القاء شود.
اما لیلی پورزند (دختر سیامک پورزند و مقیم تورنتو کانادا) با بیان اینکه خانواده ضد انقلاب وی برای اولین بار در طول پس از انقلاب، در سال 76 در انتخابات شرکت کرده و امیدوارانه به خاتمی رأی دادند، نوشت: از آن روز حدود 15 سال می گذرد و اصلاحات تنها یک پروژه شکست خورده و پرهزینه است که رد داغ آن هنوز بر پیشانی سرنوشت سیاسی ما خودنمایی می کند. آقای خاتمی! دیروز که خواندم در انتخابات یا انتصابات مجلس شرکت کرده اید، دچار احساسات متضاد شدم. احساساتی از قبیل حیرت، شرم و البته خوشحالی، متحیر شدم که چگونه توانستید برای چندمین بار پشت کنید. البته شاید اگر احساسات را کنار می گذاشتم و لحظه ای منطقی می اندیشیدم جایی برای حیرت برایم باقی نمی ماند. چرا که شما همان کاندیدای اصلاح طلب بودید که در سال هفتم اعلام نمودید تنها یک تدارکاتچی هستید... با شنیدن خبر رأی دادن شما احساس شرم هم کردم از همه آنها که در بازداشت به سر می برند، واقعا دوست دارم بدانم در دلتان چه گذشت آنگاه که پا به یک حوزه دور افتاده انتخاباتی گذاشتید و فکر کردید دور از چشم دوربین های رسانه ای در خفا رأی خود را به صندوق می اندازید؟ از کاری شرم داشتید که از رسانه ها گریزان بودید؟ آیا تصور کردید اگر خودتان مانند کبک سرتان را زیر برف کنید و دیگران را نبینید، دیگران هم شما را نمی بینند؟
اکبر گنجی نیز در سایت بی بی سی فارسی این گونه رأی دادن خاتمی را تحلیل کرده است: به گمان خاتمی حداقل بخشی از نظام قصد دارد او و اصلاح طلبان را به مخالفان برانداز مبدل سازد، اما او به روش های گوناگون می خواهد پنجره ای به سوی گفت وگو با حاکمیت بگشاید. نهاد انتخابات با همه اشکالاتی که دارد، مهم است و برخی ظرفیت ها را در هر صورت بروز می دهد. کسانی که مورد حمایت های قوی بودند در همین انتخابات اخیر رای نیاوردند... تحریم انتخابات تاکنون جواب نداده و نظام همیشه توانسته است بالای پنجاه درصد مردم را پای صندوق های رأی بیاورد. این میزان رأی، حتی از آرایی که در نظام دموکراتیکی چون آمریکا به صندوق ها ریخته می شود، بیشتر است. با عدم شرکت در انتخابات، خود را از فرایند سیاسی نظامی که خود ساخته ایم، حذف می کنیم. نظام متعلق به خود ماست. او دوباره به جمهوری اسلامی رأی داده است؛ منتها جمهوری اسلامی به روایت خاتمی.
از سوی دیگر مرتضی کاظمیان از اعضای گروهک ملی- مذهبی (مقیم پاریس) در روز آن لاین تأکید کرد: اعتراف می کنم از شنیدن خبر دچار شوک شدم. نه دلیل قانع کننده برای مشارکت آقای خاتمی می یابم و نه از چگونگی اش سر در می آورم و بس بعید می دانم توضیحات جناب خاتمی نیز بتواند گره گشای دو پرسش و ابهام من باشد.
وی در عین حال تأکید کرده که اپوزیسیون نباید نخبه کشی کند و بیش از آنچه اکنون وجود دارد به یأس و نا امیدی دامن بزند.
شبکه بالاترین نیز این تحلیل ها را منتشر کرده است:
- بالاخره خاتمی را گوشه رینگ گیر آوردیم که هیچ جور راه در رو نداشت. رأی دادنی که هر جور نگاه کنی قابل گذشت نیست. می توانیم جای او را له کنیم و از زاویه سیاسی هم می شود تابوت اصلاح طلبی را تا دم گور بدرقه کرد. ما خائن را با اصرار به صحنه می کشانیم، به او رأی می دهیم و نهایتاً سنگسارش می کنیم. ما سخت فراموشکاریم. شهامت نداریم باور کنیم که او نماینده همه بزدلی های خود ما بوده و هست. ما چه گلی به سر موسوی و کروبی زدیم که مثل خاتمی نبودند؟ قرار نبود در صورت دستگیری شان ایران قیامت بشه؟ پس چی شد؟ در هر فراخوان چرتکه می اندازیم و به این نتیجه می رسیم که الان وقت قیامت نیست! دست بردار رفیق!
- خاتمی را ببخشیم؟ من تنها یک سری سؤال دارم که بی پاسخ مانده است 1- چرا خاتمی در تهران رأی نداد؟ 2- چرا خاتمی رای داد؟ 3- اگر خاتمی به انتخابات اعتقاد داشت چرا مردم را تشویق به اینکار نکرد؟ 4- یک رأی خاتمی چه اثری داشته در حالی که او طرفداران خود را از رای دادن بازداشته است؟ 5- آیا خاتمی فکر می کرد رأی او از همه مخفی می ماند؟
- خاتمی پایان یک توهم بود.
- آن قدر دروغ گفت که روح چوپان دروغگو هم در حضورش لنگ انداخت. اولش گفت پیش شرط هایی دارد که کیهان نشینان خندیدند و گفتند اصلاً تو چه کاره ای که حالا شرط می گذاری. آخرش هم انگشتش آبی شد.
صدیقه بیهقی هم در جرس نوشت: خاتمی پس از انتخابات سال 88 کوشیده در صف اول جنبش سبز نقش آفرینی کند و پرچم در دست بگیرد. شاید او هنوز نمی داند ما چه می خواهیم و چه سختی هایی در پیش است من به عنوان یک دوست به خاتمی می گویم که بفرمایید ته صف!
گفتنی است که خاتمی اگرچه در جریان فتنه آمریکایی- اسرائیلی 88 خیانت های بزرگی مرتکب شده ولی ظاهراً قدرت نمایی های پی درپی جمهوری اسلامی ایران و حضور حماسی و ده ها میلیونی مردم در این قدرت نمایی ها که حماسه های 22 بهمن و 12 اسفند امسال تازه ترین آنهاست، به خاتمی فهمانده است که طی چند سال گذشته، آب در هاون کوبیده و تمامی سرمایه ای را که در بستر نظام اسلامی اندوخته بود به پای دشمنان نظام ریخته و از دست داده است و از سوی دیگر در داخل کشور نیز تا آنجا افول کرده است که حتی نزدیکترین یارانش نیز به فراخوان وی برای تحریم انتخابات کمترین توجهی نمی کنند. بنابراین شرکت خاتمی در انتخاباتی که خود آن را تحریم! کرده بود از یکسو نشانه غیرقابل تردیدی از آن است که وی به بن بست رسیده و از سوی دیگر حکایت از آن دارد که خاتمی رسیدن به این بن بست را باور کرده و در پی یافتن راه خروج از آن است. اگر چنین باشد- که به نظر می رسد چنین است- باید گفت، خاتمی اگرچه بدهی های فراوانی به مردم و نظام دارد ولی ظاهراً تلاش می کند اولین گام را برای بازگشت بردارد. عصبانیت شدید گروه ها و محافل ضد انقلاب از خاتمی و فحاشی پی درپی به او نشان می دهد که آنها نیز از شرکت غیرمنتظره خاتمی در انتخابات همین برداشت را دارند و در حالی که به پرچمداری او در فتنه های احتمالی بعدی دل بسته بودند، خاتمی را رفیق نیمه راه و خود را در میانه میدان تنها یافته اند! این برداشت از ماجرای مورد اشاره اگر با واقعیت انطباق داشته باشد- که امید است داشته باشد- خاتمی باید برای خروج از کانون فتنه و بن بست خودساخته با شجاعت آماده برداشتن گام های بعدی باشد و به این نکات حیاتی نیز توجه کند که؛
1- دشمنان بیرونی خاتمی را برای قربانی کردن می خواهند و تاکنون نیز چنین کرده اند.
2- عصبانیت جریانات و محافل ضد انقلاب از خاتمی و فحاشی آنها علیه او به نمایندگی از قدرت های استکباری صورت می پذیرد که احساس می کنند طعمه خود را از دست داده اند.
3- برخی از اطرافیان خاتمی برای پیشگیری از گام های بعدی وی تلاش می کنند او را پس از شرکت در انتخابات، در موضع طلبکاری از نظام و مردم معرفی کنند و با توسل به این ترفند موذیانه و القای این توهم که حالا نوبت نظام است! مانع گام های بعدی وی برای دور شدن از کانون فتنه شوند.
4- برخی دیگر از اطرافیان دوست نمای خاتمی با القای این گزاره جعلی که «خاتمی خلاف آنچه که گفته بود عمل نکرده است»! در پی آنند که شرکت وی در انتخابات را- علی رغم تحریم قبلی- کم اهمیت جلوه داده و خاتمی را در مواضع قبلی خود پابرجا نگاه دارند!
5- و بالاخره خاتمی باید دریافته باشد که در جریان فتنه 88 دشمنان بیرونی نظام سرمایه دو دوره ریاست جمهوری او را به نفع خود و علیه مردم و نظام مصادره کرده اند. بنابراین آنها به خاتمی بدهکارند و نه خاتمی به آنها. گروه های ورشکسته اپوزیسیون و کاسه لیس بیگانگان که چند درجه زیر «هیچ» اند.

[ سه شنبه 90/12/16 ] [ 1:42 عصر ] [ م.ص ] [ نظر ]
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

موضوعات وب
لینک های مفید
لینک دوستان
لینک های مفید
امکانات وب
عمارنامه : نجوای دیجیتال بصیرت با دیدگان شما 		AmmarName.ir

بازدید امروز: 812
بازدید دیروز: 2795
کل بازدیدها: 4426950