NTENT="IR" />
کلارآباد دات کام |
پای درس باران... شهرما اینجادارد باران می بارد وچقدر صاف وبی ادعا وبی دریغ... می آیدوهمه چیز را می شویدوهیچ انتظاری ازدرخت وسنگ وگل وخارو... ندارد! اینگونه است که باران میشود نمایشی برای فهمیدن ولمس مبدا کرامت وبخشندگی... این صحنه های پرجاذبه آنقدرمجذوبم کرد تا دلم خواست وچندایستگاه مانده به مقصد پیاده شدم ویقه نفس خفته را گرفتم ور سر سفره یقظه وبیداری نشاندم... بی توجه به عابران درعبور سردرگریبان اندیشه فروبرده ومعرفت وحکمت گدایی میکردم... آه.... ادامه مطلب... [ شنبه 94/7/25 ] [ 8:5 عصر ] [ م.ص ]
[ نظر ]
خیلی شعر محشریه
"السابقون السابقون" ، صحرا ، عطش ، دریای خون نی ، نینوا ، لیلا ، جنون ، "نون و القلم" ، "ما یسطرون"
شمشیر در شمشیر شد ، دستان حق زنجیر شد طفل سه ساله پیر شد ، "آمنت ربّی فاسمعون"
طفلی به روی دست شد ، تیر سه شعبه مست شد آن لحظه عالم پست شد ،"یا قوم ماذا تعبدون ؟"
اشبه به ذات مصطفی ، من فرط نوره اختفی بعدک، علی الدنیا عفی ، "ما هؤلاء ینطقون"
فانیّ ِ باقی ، دیدهای؟! بیچشم راوی ، دیدهای؟! بی دست ساقی ، دیدهای؟! "انّا الیه راجعون"
تا بیرمق شد پیکرت ، دعواست بالای سرت پیراهنت ، انگشترت ، "مما رزقنا ینفقون" [ شنبه 94/7/25 ] [ 7:50 عصر ] [ م.ص ]
[ نظر ]
بگذریم از این که در کنار این جریان مریض و معیوب، بودند بخشی دیگر از هموطنانمان؛ که در فضای مجازی هم احترام کردند به غم ها و عزاداری های مردم، و تسلیت میگفتند و با خانواده های قربانیان ابراز همدردی می کردند.
[ یکشنبه 94/7/5 ] [ 10:36 صبح ] [ م.ص ]
[ نظر ]
شهیدی که پیام داد«به امام و مادرم بگویید که شیاه کوه لرزید اما انشایی نلرزید» و شهید شد...
جملاتی تامل برانگیز درباره شهدا ارتش جمهوری اسلامی ایران: - شهیدی که مقام معظم رهبری پشت سر او نماز خواند و به او اقتدا کرد. (شهید خلبان علی اکبر قربان شیرودی) - شهیدی که خلبانان عراقی در محل شهادتش در بغداد به احترام او یک دقیقه سکوت کردند. (شهید خلبان عباس دوران) ادامه مطلب... [ یکشنبه 94/7/5 ] [ 10:26 صبح ] [ م.ص ]
[ نظر ]
|
|