NTENT="IR" />
کلارآباد دات کام |
حمیدبن مسلم، وقایع نگار روز عاشورا که در سپاه عمرسعد بود نیز نگاشته: وقتی خیمهها را آتش زدند، دیدم زنی خود را در خیمه آتش زده انداخت و بدنی را که پاهایش روی زمین کشیده میشد، بیرون کشید، وقتی پرسیدم کیست؟ گفتند زینب (سلام الله علیها) دختر امیرمومنان(علیه السلام) است که سیدالساجدین(علیه السلام) را (که بیمار بودند) این چنین بیرون میکشد!
به گزارش جهان، قدس آنلاین نوشت: به مناسبت فرا رسیدن سالروز وفات حضرت زینب(سلام الله علیها) و تأثیر بی بدیل ایشان بر جاودانگی پیام عاشورا، با حجت الاسلام والمسلمین سیدحمید میرباقری، پژوهشگر تاریخ اسلام، کارشناس مباحث معارفی و خطیب و سخنران درباره برخی ابعاد زندگانی آن حضرت (سلام الله علیها) به گفت و گو پرداخته ایم که مشروح آن به حضورتان عرضه میشود: مصرع معروفی است که میگوید: «کربلا در کربلا میماند اگر زینب نبود» این مصرع و سخنانی از این دست به چه رازی در وجود مقدس حضرت زینب(سلام الله علیها) اشاره دارد و چرا ماندگاری عاشورا و شور حسینی را دارای ارتباطی عمیق با ایشان میداند؟ سیدالشهدا(علیه السلام) قیامی را با انگیزه الهی از مدینه آغاز کردند و ظاهراً در کربلا به پایان رساندند، اما تبلیغ جهانی و ثبت آن در تاریخ نبود، مگر با فداکاری و رشادتهای حضرت زینب (سلام الله علیها). البته نقش امام سجاد (علیه السلام) در این باره غیرقابل انکار است، اما جدا از نقش ایشان به عنوان حجت الهی، خطبههای حضرت زینب(سلام الله علیها) در این ماندگاری نقشی بی بدیل داشت. باید توجه داشت، وضعیت مردم شام و کوفه در آن زمان با هم متفاوت بود، کوفیان محضر امیرمؤمنان (علیه السلام) را درک کرده و امام(علیه السلام) و حضرت زینب(سلام الله علیها) را میشناختند، اما شامیان کاملاً متأثر از فرهنگ اموی بودند و بنی امیه را جانشین و وارث پیامبر(صلی الله علیه و آله) میدانستند که تصریح تاریخ درباره رفتار آنها با کاروان اسرا بویژه پیرمرد شامی با حضرت سجاد(علیه السلام) این ادعا را تأیید میکند. برای همین هم وقتی کاروان اسرا وارد شام شد، جشن گرفتند در حالی که کوفیان از رفتار خود با فرزند پیامبر(صلی الله علیه و آله) نادم و گریان بودند. متأسفانه عده ای میخواهند این گونه جلوه دهند که سیدالشهدا(علیه السلام) را شیعیانش کشتند، اما باید بدانیم که کوفیان شیعه ناب نبودند، بلکه ارادت و علاقه کم و بیش به اهل بیت(علیهم السلام) داشتند، آن هم نه به عنوان حجت خدا! برای همین امیرمؤمنان(علیه السلام) مشکلات بسیار داشتند و وقتی درصدد رفع بدعتها (مثل خواندن نماز مستحبی به جماعت که حرام است) برآمدند، شورش هایی با این ادعا که سنت خلفا در حال برداشته شدن است، رخ داد؛ بنابراین دعوت آنها از سیدالشهدا(علیه السلام) هم به عنوان فرزند پیامبر(صلی الله علیه و آله) بود، نه امام و حجت خدا، در مقابل آنان شیعیان واقعی کسانی چون حبیب بن مظاهر و مسلم بن عوسجه بودند که جانشان را فدای حضرت(علیه السلام) کردند. در مقابل کوفیان سست عقیده و شامیان جاهل، حضرت زینب(سلام الله علیها) سبب شد یزیدی که ابتدا به سرها جسارت کرد و جشن گرفت، در نهایت مستی پیروزی اش زائل شد و به عذرخواهی افتاد و تقصیر واقعه عاشورا را به گردن ابن زیاد انداخت! و کاروانی که با دست بسته وارد شام شده بود، اجازه عزاداری یافت و با احترام رهسپار کربلا و از آنجا مدینه شد؛ اینها نبود مگر با تحولی که حضرت زینب(سلام الله علیها) درپی انجام صحیح مأموریت الهی رقم زدند و نه تنها بازی به ظاهر باخته را به بُرد بزرگ تاریخ تبدیل، بلکه شورآفرینی منابر حسینی را هم برای همیشه تضمین کردند. حضرت زینب(سلام الله علیها) در لسان معصومان(علیهم السلام) چه شأنی و جایگاهی دارند؟ دربــاره شـخصـیـت هـــایی غــیر از ائـمه(علیهم السلام) همچون قمر بنی هاشم(علیه السلام) و حضرت معصومه(سلام الله علیها) تاریخ اجازه نشو و نما نداده، بنابراین متأسفانه اقوال درباره آنها محدود است؛ درباره حضرت زینب(سلام الله علیها) نیز چنین فرازهایی معدود در دست است، امام سجاد(علیه السلام) درباره ایشان فرموده اند: «عمه جان! شما به لطف خدا عالمه ای هستید که استاد ندیده و فهمیه ای هستید که بدون آنکه کسی بخواهد به شما تفهیم کند.» این یعنی علم ایشان لدّنی و جنبههای عصمت و عبودیت در ایشان در حد بالایی بوده، چنانکه نقل شده سیدالشهدا(علیه السلام) در روز عاشورا و هنگام وداع، به آن حضرت فرمودند: «خواهرم! من را در نافله شبت فراموش نکن» و در نقلی دیگر آمده هر گاه حضرت زینب(سلام الله علیها) بر برادر وارد میشدند، امام(علیه السلام) مقابلشان میایستادند و آن بانو(سلام الله علیها) را جای خود مینشاندند؛ همه اینها گواه بر عظمت و شأنیت مقام عقیله بنی هاشم(سلام الله علیها) نزد امام معصوم (علیه السلام) است. حمیدبن مسلم، وقایع نگار روز عاشورا که در سپاه عمرسعد بود نیز نگاشته: وقتی خیمهها را آتش زدند، دیدم زنی خود را در خیمه آتش زده انداخت و بدنی را که پاهایش روی زمین کشیده میشد، بیرون کشید، وقتی پرسیدم کیست؟ گفتند زینب (سلام الله علیها) دختر امیرمومنان(علیه السلام) است که سیدالساجدین(علیه السلام) را (که بیمار بودند) این چنین بیرون میکشد! اینها همه ناشی از قوت ایمان حضرت زینب(سلام الله علیها) است تا جایی که وقتی کنار پیکر سیدالشهدا(علیه السلام) آمدند، به خدا عرض کرد: «خدایا! این قربانی کم را از ما بپذیر.» وقتی صحبت از شخصیتهای بزرگ و اثرگذاری آنها بر تاریخ میشود، به ویژگیهای خاص اخلاقی و رفتاری در آنان بر میخوریم؛ وجود چه نقاط عطفی در سبک زندگی حضرت زینب(سلام الله علیها) چنین جایگاهی را به ایشان بخشیده است؟ مسأله نخست صبر و تحمل در رسیدن به اهداف بزرگ است؛ وقتی جامعه ای هدفی بزرگ دارد تا از سختیها عبور نکند به قله نمیرسد، اما متأسفانه امروزه این روحیه صبر و مقاومت در جامعه ما کمرنگ شده، در حالی که اهداف عالیه انقلاب اسلامی همواره باید مد نظر باشد. بسیاری از انقلابهای دنیا صرفاً برای آب و نان است، گرچه تأمین نیازهای مادی هم مهم و به نوعی ضامن دین است (زیرا فقر بعضاً انسان را به تبهکاری میکشاند) اما اگر اهداف عالیه مدنظر باشد، تحمل تحریمها و مشکلات مادی برای انسان آسان تر میشود. این بُعد در زندگی حضرت زینب (سلام الله علیها) خاص است، ایشان از مدینه تا مکه، از مکه تا کربلا، در جریان واقعه عاشورا و از دست دادن عزیزان و اسارت، هیچ گاه صبر را از دست نداد و اگر نبود آن صبر، جاودانگی عاشورا و مصباح الهدایه بودن حضرت سیدالشهد (علیه السلام) در طول تاریخ رخ نمیداد. آن صبر و تحمل سبب شد که به تعبیر امروزی، حضرت زینب(سلام الله علیها) نبرد به ظاهر باخته را تبدیل به بُردی تاریخی کرد، یعنی گرچه در ظاهر واقعه عاشورا به شهادت امام(علیه السلام) و یارانشان انجامید، اما با آنچه حضرت زینب(سلام الله علیها) کرد، آن شهادت به پیروزی بزرگ تاریخ مبدل شد و بنی امیه در گورستان تاریخ فراموش شدند و نامشان در تاریخ منفور است؛ اینها نبود مگر صبر در تحمل سختیها و لحظه ای از یاد خدا غافل نشدن، چنانکه امام سجاد(علیه السلام) فرمود: «عمه جان! ما در طول مسیر کوفه تا شام همه نوافل و فرایض را انجام میداد و نمازی از ایشان قضا نشد و تنها در برخی منازل از شدت ضعف، گرسنگی و خستگی نماز را نشسته میخواند؛ زیرا سهم نان خود را در میان کودکان تقسیم میکرد.» اما امروز با کمی خستگی نماز صبحمان قضا میشود، در حالی که نقل است حتی شب یازدهم محرم، نافله شب ایشان ترک نمیشود. بنابراین، هر جامعه ای اگر سختیها را تحمل کرد و از کوره در نرفت، به اهداف عالیه میرسد وگرنه در مقابل دشمن به زانو در میآید. برای مثال زوجهای جوان که وارد زندگی میشوند، با مشکلاتی همچون اجاره نشینی و بی پولی مواجهند و اگر صبر نداشته باشند، قطعاً دچار مشکل شده و موفق نمیشوند، چنانکه بعضاً دیده میشود که همسران در مشکلات با یکدیگر راه نمیآیند. چه ویژگیهای خاص دیگری در سبک زندگی حضرت زینب(سلام الله علیها) جلوه گری میکند و توانسته ایشان را به یکی از شخصیتهای منحصر به فرد تاریخ اسلام تبدیل کند؟ عفاف و حجاب از شاخصههای ممتاز ایشان است؛ یحیی مازنی میگوید، سالها همسایه حضرت زینب(سلام الله علیها) در مدینه بودم، به خدا سوگند موردی نشد که چشم من به اندام ایشان بیفتد یا صدایشان را بشنوم، شبها به زیارت پیامبر (صلی الله علیه و آله) میرفت، در حالی که پدر و برادرانش ایشان را همراهی میکرد و حتی در حرم امیرمومنان(علیه السلام) نور چراغ را کم میکرد تا چشم نامحرم به ایشان نیفتد! چنین رفتاری باید در جامعه ما لحاظ شود تا زنان بدانند شرط اصلی حضورشان در جامعه پاکی و عفاف است وگرنه جامعه به فساد مبتلا میشود. در برخی تواریخ است که چون کسی چهره ایشان را ندیده بود، نتوانسته اند ایشان را تصویر کنند و علامه ممقانی میگوید:«...در عفاف و حجاب اضافه ای داشتند بر دیگران و در طول زندگی مردان نامحرم چه در زمان پدر و چه برادرانشان، احدی تا روز عاشورا نتوانسته بود چهره ایشان را ببیند...». شاید برخی بگویند، امروز با آن زمان متفاوت است، در پاسخ باید گفت، آیات و روایـات نشـان میدهد، آن زمان هم بی بند و باری و فساد رایج بوده، برای مثال آیه 59 سوره مبارکه احزاب دلالت دارد به متلک پراکنی و مزاحمت جوانهای هرزه برای زنانی که به مسجد میرفتند و میفرماید: «اى پیامبر! به زنان و دخترانت و به زنان مؤمنان بگو پوششهاى خود را بر خود فروتر گیرند، این براى آنکه شناخته شوند و مورد آزار قرار نگیرند [به احتیاط] نزدیکتر است و خدا آمرزنده مهربان است»؛ بنابراین در آن زمان نیز فساد و اختلاط محرم و نامحرم وجود داشته، چنانکه امیرمؤمنان(علیه السلام) در این باره اعتراض کرد، اما در همـان شـرایط حضرت زهرا و زینب(سلام الله علیهما) الگو میشوند، الگویی که امروز هم کاربرد دارد و گرد کهنگی نگرفته است. افزون بر این، درس بزرگ سبک زندگی زینبی بویژه برای سیاسیون و فعالان فرهنگی، رسانه ای ما این است که برای نام و نان آبروی دیگران را نبرند (امری که متأسفانه رایج شده و کار برای خدا کاهش یافته است) اما رمز جاودانگی و توفیق بزرگان این است که از اول تا آخر کارشان برای خدا بوده است، چنانکه در سوره مبارکه الرحمن میفرماید: «هر که روی زمین است، دستخوش مرگ و فناست و خدای باجلال و عظمت باقی میماند» به تعبیر برخی از اهل معنا مراد از «وجه رب» یعنی هر چه به سمت خداست. راز حضور دایمی مفاتیح در خانهها هم همین است که گفته شده تا محدث قمی خود به همه آن عمل نکرد، اجازه چاپش را نداد! [ شنبه 95/2/4 ] [ 11:10 عصر ] [ م.ص ]
[ نظر ]
|
|