NTENT="IR" />
کلارآباد دات کام |
ریشههای اشرافیت:
هاشمی در حمایت از کرباسچی میگوید: اینقدر بحث از اختلاس و دزدی نکنید و روحیه مردم را خراب نکنید. وقتی که ما یک سدی را میسازیم و مثلاً ده میلیارد خرج میکنیم، ممکن است از قبل آن، پانصد میلیون هم اختلاس شود،
![]() در قرائت گردش کار پرونده که توسط منشی دادگاه قرائت شد، غلامحسین کرباسچی شهردار معلق تهران متهم به مشارکت در اختلاس 14 میلیارد 530 میلیون شد. همچنین شهرداری تهران در قالب کمیسیونهای واهی با اخذ مبالغ هنگفت مجوز صادر میکرده و این اقدام معضلات زیادی را در ابعاد شهری و ابعادی که در آینده ظهور بیشتری پیدا خواهد کرد، ایجاد کرده است، اما در نهایت در حکم قطعی دادگاه کرباسچی به دو سال حبس، 10 سال انفصال از خدمات دولتی و یک میلیارد و 600 میلیون ریال جریمه نقدی محکوم شد.
این نوع مدیریت اشرافی در دولت هاشمی رفسنجانی به وفور یافت میشد و 16 سال بعد، همزمان با روی کار آمدن دولت روحانی، اغلب مدیران دوران هاشمی رفسنجانی به رأس قدرت بازگشتند و مدیریت اشرافی و فیشهای حقوقی بار دیگر از سوی این مدیران تکرار شد.
رسانههای اصلاحطلب در دهه هفتاد به به حمایت از کرباسچی پرداختند و سعی کردند این مفسد اقتصادی را فردی موجه و مدیری کارآمد جلوه دهند، همانگونه که نعمتزاده، وزیر صنعت روحانی، در نشستی با فعالان اقتصادی در اتاق بازرگانی یاسوج در خصوص فیشهای حقوقی نجومی در دولت اعتدال گفته است: وجود برخی فیشها با حقوقهای بالا در دنیا طبیعی است. به نظر ما نیازی به این همه سر و صدا نبود و وجود چنین فیشهایی هم مرسوم است. بانکهای سراسر دنیا قوانین خاص خود را دارند و کشور ما نیز قوانین خود را دارد. ما معتقدیم نیازی به این همه سر و صدا نبود . حمایتهای اصلاحطلبان و اعتدالیون از کرباسچی در چهار مقطع انجام انجام شد. این چهار مقطع عبارت است از: دستگیری اولیه کرباسچی در فروردین 1377، برگزاری دادگاه در خرداد تا مرداد 1377، زندانی شدن وی در اردیبهشت 1378 و عفو و آزادی وی در بهمن 1378.
مرحله اول: هیاهوی رسانههای دوم خردادی در هنگام دستگیری کرباسچی با انتشار خبر بازداشت شهردار تهران، خیلی زود موجی از جنجال و هیاهو، رسانهها و فضای عمومی سیاست کشور را در بر گرفت. رسانههای وابسته به دولت و جریانهای حامی و عضو جبهه دوم خرداد، شانتاژ خبری خود را شروع کردند و با «سیاسی» خواندن اقدام قوه قضائیه آن را تقبیح کردند. این فشارها به اندازهای بود که آیتالله یزدی، رئیس وقت قوه قضائیه، درباره تحولات دوران مسئولیت خود مینویسد: «فقط همین یک پرونده بود که بیش از همه بر دوش قوه قضائیه فشار آوردند و از همه ابزارها برای منحرف کردن دستگاه قضاء کشور گفتند و نوشتند و عمل کردند و افکار عمومی را درگیر نمودند.»[1] به طور مثال اعلامیه کارگزاران سازندگی، کرباسچی را «شهردار فداکار، دلسوز و توانای تهران بزرگ» میخواند که «دیناری از بیتالمال در عرصه زندگی شخصی او راه نیافته.» هیئت دولت خاتمی هم در اولین جلسه خود، همه مباحثات را به این دستگیری اختصاص داد و کارنامه کرباسچی را «کارنامهای درخشان و افتخارآمیز» و او را «مدیر موفق و ممتاز جمهوری اسلامی» دانست.[2] ![]() در تمجید و تطهیر کرباسچی، گاهی هم استدلالهای عجیبی به گوش میرسید. عبدالله نوری در این زمینه میگوید: «آقای کرباسچی که امروز نه تنها در سطح ایران –بلکه در سطح بینالمللی- به عنوان یک چهره ملی و جاافتاده باشخصیت نظام جمهوری اسلامی مطرح است، توسط یک قاضی بازداشت موقت شود و لباس زندان به تنش کنند؟ البته جای تشکر دارد که هنوز سر ایشان را نتراشیدهاند!»[3]
![]()
اقدام بعدی، الصاق ماجرای دستگیری کرباسچی به رویکارآمدن دولت خاتمی بود. در این ارتباط، جریان تندرو و مطالبهگر اصلاحات، از یک سو اقدام قانونی و عادلانه قوه قضائیه را تاب نمیآورد و از سوی دیگر، با الصاق آن به قوه مجریه و دولت سید محمد خاتمی، میکوشید که تلاش برای محاکمه کرباسچی و بررسی موارد اتهامی او را به فرضیه «تلاش جناح شکستخورده در انتخابات ریاست جمهوری» بچسباند. این مسئله را آیتالله طاهری اصفهانی مطرح میکند. به گفته او، «بازداشت آقای کرباسچی نه مسئله اختلاس، نه ارتشا و نه سوءمدیریت است، بلکه بازداشت ایشان در ارتباط با حماسه دوم خرداد است.» ![]() سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی، جریان بعدی بود که کوشید هدف از اقدام قوه عدلیه جمهوری اسلامی را «دولت و رئیس جمهوری منتخب مردم» القاء کند «که باید ساقط شود.» بهزاد نبوی، عضو کادر مرکزی سازمان هم در ادعایی تند و عجیب گفت: «دستگیری شهردار تهران بخشی از یک استراتژی جناح راست است که پس از حماسه دوم خرداد به این سو، و برای جبران شکست فاحش در انتخابات ریاست جمهوری شروع شده و هدف بانیان این حرکات، خنثی کردن نتایج انتخابات، ایجاد تشنج و انجام حرکات شبهکودتا است.» ![]() کار به جایی رسید که محسن مخملباف –و به تعبیر آن روز روزنامه همشهری «هنرمند متعهد و صدیق انقلاب»- در نامهای خطاب به خاتمی اعلام کرد: «اکنون در مورد زندانیشدن آقای کرباسچی، ایران، به سمت یک بحران پیش میرود و این بیست میلیون ایرانی منتظر نظر شما هستند. اما شما علیرغم این توقع ملی سکوت کردهاید.» او در دنباله نامه خود اظهار داشته بود که «من به شخصه در روز آزادی کرباسچی چراغ اتومبیل خود را به نشانه شادی تهران و میهن روشن خواهم کرد.» و «تا آزادی آقای کرباسچی فیلم نخواهم ساخت.» ![]() مرحله دوم: حمایت از فساد و رشوه کرباسچی در دادگاه توسط دومخردادیها دادگاه کرباسچی در خرداد تا مرداد 1377 برگزار شد و حجتالاسلام اژهای قاضی این دادگاه جنجالی بود. در این دوره نیز روزنامههای دوم خردادی به حمایت تام و تمام از مفسد اقتصادی برآمدند و سعی در توجیه کارهای کرباسچی را داشتند. روزنامه جامعه در یادداشتی به قلم مدیر مسئول خود، حمیدرضا جلاییپور، در حمایت از رشوه دادن شهردار تهران مینویسد: «یکی از اتهامات آقای شهردار اخذ غیرمستقیم رشوه است. طبق ادعای دادگاه با وساطت ایشان مبلغ 260 میلیون تومان توسط برجسازان، در برابر امتیازاتی که برجسازان از شهردار گرفتهاند، به ستاد انتخاباتی آقای خاتمی کمک مالی شده است. در واکنش به این اتهام به صراحت میتوان گفت که این کمک مالی رشوه نبوده، بلکه هزینهای برای بهبود توسعهنیافتگی سیاسی کشور بوده است. حالا چرا؟ چون: در یک نظام توسعهیافته سیاسی، برای هدایت انتخابات مهمترین ارگان شناخته شده حضور فعال احزاب سیاسی متنوع و مستقل در صحنه سیاسی است. هزینة مالی این احزاب عمدتاً از ناحیه اعضای حزب، شرکتهای خصوصی و کمکهای رسمی دولت به احزاب صورت میگیرد، اما در جمهوری اسلامی، که طبق قانون اساسی برگزاری انتخابات از ارکان آن است، اولاً احزاب سیاسی تشکیل نشدهاند، اگرچه حضور گرایشات سیاسی تا حدودی به رسمیت شناخته شده است. ثانیاً منابع تأمین هزینههای این گرایشات سیاسی به صراحت معلوم نیست و از چشمانداز سازمان حزبی سیاستِ ایران هنوز با توسعهنیافتگی دست و پنجه نرم میکند. در چنین وضعیتی شهرداری دو خدمت بزرگ کرده است. یکی اینکه در فضای بستة سیاسی سال 75 جسارت کرده و خطر پذیرفته گرایش سیاسی کارگزاران سازندگی را تشکیل داده است؛ گرایشی که در دو انتخابات مجلس پنجم و انتخابات ریاست جمهوری در دوم خرداد از گرایشات سیاسی فعال در صحنه بوده و رقابت سیاسی را تقویت کرده است. دیگر اینکه کوشش نموده از اقشار سازنده این کشور بخشی از هزینههای مالی انتخابات سرنوشت دوم خرداد را تأمین کند.» این بخش از یادداشت جلاییپور این انگاره را به ذهن انسان متبادر میکند که اصلاحطلبان برای توسعه سیاسی حاضر هستند از هر گونه فساد اقتصادی و رشوه حمایت کنند و برای توسعه سیاسی و به دست گرفتن قدرت حاضرند از رشوه استفاده کنند و این اقدام غیرقانونی خود را توجیه نیز میکنند. ![]() در مطلب دیگری که روزنامه جامعه در 20 تیر 1377 منتشر کرده با با تیتر درشت «ناگفتههای کرباسچی در آخرین دفاع» با استفاده از عکسی مثبت از کرباسچی و محمدعلی نجفی مینویسد: «در هر جلسه محاکمه کرباسچی شهردار معلق تهران یکی از گروه کارگزاران حضور یافته است. در جلسه پنجشنبه گذشته محمدعلی نجفی، رییس سازمان برنامه با کرباسچی خوشوبش میکند. از نظر خبرنگاران کرباسچی چهره خبرساز سال 77 گرفته است.» در اینگونه خبرها و تیترها میتوان «قهرمانسازی و جنجال» را به خوبی مشاهده کرد. ![]() مرحله سوم: زندان رفتن کرباسچی و اشک تمساح اصلاحطلبان سومین مقطعی که اصلاحطلبان به حمایت از یک محکوم اقتصادی پرداختند و اشک تمساح ریختند، مربوط به هنگامی است که حکم زندان رفتن کرباسچی اجرا شد. روزنامه صبح امروز به مدیر مسئولی سعید حجاریان در تیتری درشت مینویسد: «وداع کرباسچی با مردم» این تیتر قصد القای این ذهنیت را دارد که کرباسچی در کنار مردم بوده است، در صورتی که کرباسچی به خاطر اتهامات خود به دو سال حبس، 10 سال انفصال از خدمات دولتی و 160 میلیون تومان جریمه نقدی محکوم شده بود. در توضیح این تیتر آمده است: «خبرنگار ما از کرباسچی پرسید: چرا تقاضای عفو نکردید؟ کرباسچی گفت: کسی تقاضای عفو میکند که محکوم شده باشد. من که محکومیت خود را قبول ندارم، زیرا حکمی که برای من صادر شده تنها به خاطر تخفیف 5 پلاک زمین باغوحش تهران بوده که با دستور وزیر کشور صورت گرفته است.» ![]() «صبح امروز» دست از سر مفسد اقتصادی برنمیدارد و برای لحظات آخر به زندان رفتن کرباسچی نیز برنامه دارد. این روزنامه با انتشار گزارشی احساسی در پی القای محبوبیت و کارآمدی کرباسچی است و وی را نماد سازندگی در کشور میداند و مینویسد: «اکنون شهردار تهران از روی پلها و جادههایی که خود ساخته بود به زندان میرفت. او نماد سازندگی در ایران بود، اما چه سود که سردار سازندگی تنها او را ستود، اما شهردار چه راحت راه زندان پیمود.» در همین عبارت کوتاه نیز، روزنامههای دوم خردادی ناراحتی و انتقاد از هاشمی رفسنجانی را فراموش نمیکنند و به عدم حمایت از هاشمی از کرباسچی انتقاد میکنند. [ پنج شنبه 95/5/7 ] [ 10:23 عصر ] [ م.ص ]
[ نظر ]
|
|