NTENT="IR" />
کلارآباد دات کام |
خطیب جمعه تهران کدام فیلم را خطرناک دانست؟
باید ماند و دید فیلمی که حرکت و جهتگیری آن تا این اندازه در مسیر ولنگاری فرهنگی توصیف شده است و فیلمهای دیگری از این دست کنار گذاشته خواهند شد یا مسؤولان بازهم بیتفاوت خواهند بود.
سرویس فرهنگ و هنر مشرق- حجتالاسلام و المسلمین کاظم صدیقی، در خطبههای نماز جمعه این هفته تهران به چند سرفصل مهم اشاره کردند که ازقضا خیلیها ترجیح دادند به سرعت از آنها رد شوند و امان ندهند تا مخاطبان درباره این سرفصلها به تحلیل و جمع بندی برسند. با این احوال شاید حالا و در شرایطی که امروز قرار است فیلم "ارادتمند نازنین بهاره تینا " برای شورای جدید پروانه نمایش نشان داده شود، خالی از لطف نباشد. به ربط این فیلم و سخنان امام جمعه تهران در همین مجال اشاره خواهم کرد. سه سرفصل فرهنگی مهمی که در خطبه های نمازجمعه این هفته به آنها اشاره شد عبارتند از:
1- ولنگاری فرهنگی خون جگر شده است حجهالاسلام صدیقی با اشاره به بیانات رهبری، درباره ولنگاری فرهنگی در کشور اظهارکرد: موضوع ولنگاری فرهنگی امروز خون جگری شده است و بارها و در مقاطع مختلف با بیانات حکیمانه و پیغمبرگونه رهبری مورد تاکید و هشدار قرار گرفته است، و ایشان به صراحت فرمودهاند که احساس میکنم هم در دولت و هم خارج از آن یک نوع ولنگاری فرهنگی وجود دارد. 2- شبکههای بنیان افکن ماهوارهای وی ادامه داد: وجود بیش از صد شبکه خارجی به زبان فارسی، که شبانه روز علیه اعتقادات ما برنامه پخش میکنند و آنها را زیر سوال میبرند یکی از مصادیق تهاجم فرهنگی است که به صورت یک رودخانه در حال حرکت بوده و هر لحظه حالت یک سیل بنیانافکن را به خود میگیرد، مردم را به لذت جویی دعوت میکند و حدود و مرزهای شرعی را زیر پا میگذارد. 3-فیلمهایی که از سرطان و بمب اتم خطرناکترند خطیب موقت نماز جمعه تهران، با بیان اینکه «برخی از فیلمهایی که امروز در پرده سینما اکران میشود، به درستی کنترل نشدهاند» اظهار کرد:گاهی فیلمهایی در سینماها به نمایش در می آید که کنترل شده نیستند یا گاهی شاهد چاپ کتابهایی هستیم که یا قبلا چاپ شدهاند و مجددا مجوز میگیرند و یا به تازگی چاپ شدهاند که در هر دو حالت میبینیم که ارزیابی دقیقی از محتوای آنها به عمل نیامده است. وی با بیان اینکه «برخی مجلات، فیلمها و مقالههای نشریات خطرناکتر از میکروب و سرطان هستند» اظهار کرد: برخی از این مجلهها ، فیلمها و خوراکهای فرهنگی مانند سم هستند، حتی اثرشان بدتر از میکروب و سرطان است؛ چراکه خانوادهها را از هم میپاشاند ، دین را به هم میریزد، و جامعه را از درون میپکاند و خاطره اندلس را برای مسلمانان تکرار میکند. پس مسئولان در توجه و ارزیابی کنترل این قبیل محصولات کوتاهی نکنند که اثر این محصولات فرهنگی از بمبهای اتم و خمپارهها بدتر است و تهاجم فرهنگی را علیه ملت ایجاد میکند. زمینه هایی برای تولید محصولات مخرب
به نظر میرسد در این مجموعه بیانات، خطیب موقت نماز جمعه تهران ابتدا با ذکر دو بستر اصلی انحراف فرهنگی کشور قصد داشته اند تا مورد سوم را به عنوان محصول وجود این دو بستر معرفی کنند. دو بستری که یکی شیوه حرکت متولیانی است که زمینه ولنگاری فرهنگی را فراهم کردهاند (و حالا هم ظاهرا تلاش میکنند تا خود را دلسوز فرهنگ و ساعی برای رفع ولنگاری فرهنگی نشان دهند) و دیگری شبکههای ماهوارهای است که حالا متاسفانه بعضیها حتی وقیحانه از همکاری با آنها سخن میگویند. دو موردی که درنهایت موجب تولید محصولاتی میشوند که از بمب اتم و سرطان خطرناکترند. محصولات خطرناکتر از بمب اتم و سرطان کدامند؟ در حوزه کتاب که اوضاع بدتر از آن است که بخواهی بگویی. انواع کتابهای غیراخلاقی (به قدری فاجعه اند که امکان شرح و توصیفشان در این مجال نیست) لابلای کتابهای بدون مشکل هر روز وارد بازار میشوند و نه تنها ارادهای برای بهبود این وضعیت نیست که مسولان محترم صرفا این قبیل آثار را گزینش شده و حاصل دشمنی عده ای با آنها و با غرایض سیاسی و ...میدانند و سررشته کار به قدری از دست در رفته است که تازه، میخواهند ممیزی را هم به خود ناشران بسپارند تا لابد بساط ولنگاری فرهنگی کاملا برچیده شود!! اما محصول اصلی که شاید تاکید حجهالاسلام صدیقی بر آن مشخص بود فیلم است. فیلمهایی که احتمالا در جمع فیلمهای مورد بحث چند ماه اخیر هستند و قاعدتا موجب اعتراضات زیادی شدهاند. در میان فیلمهای مورد بحث یا اکران شده چند ماه اخیر شاید سه فیلم را بشود در ردیف فیلمهای پرحاشیه دانست اولی یک فیلم اکران شده است با نام 50 کیلو آلبالو. فیلم ظاهرا کمدی اما واقعا بدون ژانری که مانند تئاترهای مبتذل بازاری صرفا تلاش داشت با ایهام و کنایه های جنسی مخاطب را هیجان زده کند. دومی فروشنده اصغر فرهادی است که ظاهرا کم حاشیه ندارد اما بدون کمترین ممیزی و با حمایت مافیای پخش ایران قرار است اکران شود. آخری که شاید از بقیه مهمتر باشد فیلمی است با نام "ارادتمند.نازنین،بهاره تینا" حاشیههای مخرب یک فیلم
آخرین اثر کاهانی از همان آغاز کم حاشیه نداشت. از سه بازیگر نقش اصلی فیلم او یکی مانکن بود. مانکنی که عکسهای عجیب و بدون حجاب و با لباسهای آنچنانی او پیش از قطعی شدن حضورش در فیلم در فضای مجازی پخش شده بود و کمتر کسی فکر میکرد در سیستم فرهنگی نظام جمهوری اسلامی ایران شخصی با این پیشینه بتواند به سادگی به عنوان نقش اول یک فیلم سینمایی انتخاب شود و صدایی هم از کسی بلند نشود. بعد از این حاشیه، عوامل فیلم ترجیح دادند چراغ خاموش کار را به ثمر برسانند و دست آخر، ماحصل کار به شورای پروانه نمایش ارائه شد. شورا اگرچه تلاش داشت تا هرطور شده فیلمها با کمترین اصلاح اکران بگیرند، اما در مورد این فیلم امکانش نبود. فیلم طوری بود که شورا مجبور شد قاطعانه آن را رد کند. اما مگر زور آنها و اصلا زور همه معاونت سینمایی به زور مافیای سینما میچربید؟ ( مافیایی که اگر کلمه مافیا به گوش هرکدام از سردسته هایش برسد پوزخند میزنند که کدام مافیا؟ با این وضع سینما و فروش و ...مافیا کجا بود؟ ما همه کوچکتر از آنیم که....) مافیای قدرتمند پخش و اکران، بهسرعت و تنها چند روز پس از اعلام نظر قطعی شورا درباره این فیلم کاری کرد تا اعضای شورای نمایش و ازجمله دو نفر که بیشترین مخالفت را با این فیلم داشتند ( دری و لطیفی)، با ظاهر مسالمت آمیز بروند و جایشان را به شورای جدید بدهند. شورای جدیدی که امروز و دو روز پس از بیانات خطیب جمعه تهران قرار است این فیلم را ببینند و درباره آن نظر بدهند. فیلمی که رسانه ها به نقل از یک مسول سابق درباره آن نوشته بودند: این دلیل نمیشود که فیلمی ساخته شود که سه دختر به تصویر کشیده شوند که برای مردها لَهلَه میزنند. فیلم کاهانی یک فیلم غیراخلاقی شفاهی است. به جرات نمیتوان این فیلم را توی سینما همراه با خانواده دید. سانسور در تمام دنیا وجود دارد. در سینمای آمریکا فیلمها درجه سنی دارند و به بهانه آموزش مسائل بهداشتی به بچههای در آستانه سن بلوغی موضوعاتی را نشان میدهند. در سینمای ایران هم این مسائل وجود دارد، اما شوخی با این مسائل و نشان دادن کاندوم در مدرسه و به سخره گرفتن این موضوعات کار درستی نیست.
از سوی دیگر برآیند نظرات شورای سابق درباره فیلمی با این اوصاف چنین بود که: "ارادتمند؛ نازنین، بهاره، تینا" داستان سه دختر است که روابط نامتعارفی با مردان مختلف دارند و مجموعهای از دیالوگها و ریاکشنها را در این بستر داستانی به نمایش میگذارند و تا فینال فیلم نیز این روند ادامه مییابد .بدین ترتیب، این کل اثر را در برمیگیرد و در چند دیالوگ یا چند سکانس خلاصه نمیشود که با حذف این سکانسها فیلم را به نمایش درآورد. بنابراین طرح این موضوع که فیلم کاهانی با اعمال اصلاحیه پروانه نمایش دریافت میکند، واقعیت ندارد و اینکه فیلم به دلیل بازی آیدا ماهیانی (یک مدل زن) توقیف شده نیز با حقیقت نسبتی ندارد. در واقع این فیلم به گونهای از سوی شورای پروانه نمایش به بایگانی سپرده شده و کلیت اثر -حتی نوع پوشش بازیگران- از سوی اعضای این شورا با نقد جدی روبه رو شده که امکانی برای صدور پروانه نمایش نگذاشته است. حالا باید ماند و دید فیلمی که حرکت و جهت گیری آن تا این اندازه در مسیر ولنگاری فرهنگی توصیف شده است و فیلم های دیگری از این دست کنار گذاشته خواهند شد یا مسولان فرهنگی کشور به سخنان خطیب محترم جمعه تهران هم بی تفاوت خواهند بود. * محمدرضا پارسا
[ یکشنبه 95/5/10 ] [ 11:49 عصر ] [ م.ص ]
[ نظر ]
|
|