NTENT="IR" />
کلارآباد دات کام |
پشت پرده بازنشر فایل صوتی شیخ حسینعلی منتظری:
به نظر میرسد اقدام سایت منتظری و پاسخهای کوبنده هم حزبیها و همفکرانشان به آن، میتواند فضای نقد و اعتراض به حقوقهای نجومی و ناتوانی در مذاکرات برجامی را به ریل دیگری منتقل کند و به عبارت دیگر حواس مردم را از مساله اصلی پرت کند و موضوع مردهای را که مربوط به 30 سال قبل است در دستور کار امروز قرار دهد.
سرویس سیاسی پایگاه 598 - حجت الاسلام قاسم روانبخش/ این روزها با انتشار فایل صوتی منتظری درباره اعدامهای منافقین از سوی دستاندکاران سایت وی، رسانههای مکتوب، در نزاع و جدال معناداری وارد شدهاند و در این مصاف، افکار عمومی را نیز درگیر کردهاند. درباره علل انتشار این فایل صوتی و محتوای آن نکاتی وجود دارد که به آنها اشاره میکنیم:
چرا این فایل صوتی در این زمان منتشر شد؟ بی تردید سال هاست که این فایل صوتی در اختیار دفتر آقای منتظری بوده و قبلا نیز به صورت خاطرات 900 صفحهای منتشر شده است ولی انتشار آن در چنین شرایطی میتواند دلایل مختلفی داشته باشد: الف) فراموش نمیکنیم که گروهک منافقین سالهاست در صدد براندازی بوده و هست و در هر شرایطی که فرصتی بیابد با جریان برانداز همراه میشود؛ خواه جریان برانداز خارجی باشد یا داخلی و خواه سیاسی باشد یا نظامی. همراهی این گروهک با گروهک نهضت آزادی در ابتدای انقلاب و ایجاد خط ترورهای کور، همراهی آنها با جریان برانداز در غائله کردستان و خلق ترک و خلق عرب در خوزستان و آذربایجان؛ همراهی با صدام حسین و حزب بعث عراق در 8 سال جنگ تحمیلی و همراهی آنها با جریان فتنه 88 با شعار «نترسید نترسید ما همه با هم هستیم» نشانگر عمق کینه این گروهک از اسلام و انقلاب است و اکنون نیز هر جریان و گروهکی که با ارزشهای اسلام ناب و انقلاب در تعارض باشد به همان نسبت به آنها نزدیک است. بنابراین اقدامات منطقهای این گروهک در نزدیک شدن به عربستان و محمود عباس و مزدوری برای امریکا و فرانسه را نباید جدا از جریان خط امریکا در داخل از جمله جریان سید مهدی هاشمی و وابستگانش در بیت منتظری دانست. ب) دولت مورد قبول جریان منتظری، در سال پایانی خود قرار گرفته و متاسفانه در این مدت تقریبا هیچ دستاورد مهمی برای کشور و مردم نداشته است؛ وعدههای انتخاباتی رئیس جمهور اعتدالی از وعده 100 روزه گرفته تا وعدههای برجامی محقق نشده است. سیاست خارجی کشور نیز احترام به پاسپورت ایرانی را به پایین مراتب خود یعنی رتبه 98 رسانده است و کار به جایی رسیده که دیگر کشورهایی مانند مالدیو و جیبوتی هم برای پاسپورت ایرانی احترامی قائل نیستند. گرانی و رکود و بیکاری نیز به اوج خود رسیده است. در این میان موضوع حقوقهای نجومی هم دولت تدبیر و امید را با چالش سنگینی مواجه کرده است. دخالت برادر رئیس جمهور نیز مزید بر علت شده و البته در چنین شرایطی انتخابات 96 هم نزدیک است و احتمال موفقیت رئیس جمهور را در سال 96 به شدت کاهش داده و در نقطه مقابل، احتمال موفقیت یک اصولگرا افزایش یافته است. در سال پایانی دولت، انداختن تقصیرها به گردن دولت قبل نیز رنگ باخته و دیگر کارایی ندارد. پس چه باید کرد؟ به نظر میرسد اقدام سایت منتظری و پاسخهای کوبنده هم حزبیها و همفکرانشان به آن، میتواند فضای نقد و اعتراض به حقوقهای نجومی و ناتوانی در مذاکرات برجامی را به ریل دیگری منتقل کند و به عبارت دیگر حواس مردم را از مساله اصلی پرت کند و موضوع مردهای را که مربوط به 30 سال قبل است در دستور کار امروز قرار دهد. بنابراین رسانهها باید مراقب باشند فریب اینگونه درگیریهای زرگری را نخورند و موضوع اصلی را همچنان زنده نگه دارند. پرسش اصلی این است که منافقین به هر دلیلی که اعدام شدهاند و هر تعداد که بودهاند گذشته است و خود مسؤولان وقت قضایی مانند آیت ا... موسوی اردبیلی و آقایان سید حسین موسوی تبریزی، موسوی خویینیها، بجنوردی و به عبارت دیگر اصلاحطلبان امروزی باید پاسخگوی آن باشند ولی پرسش اصلی امروز این است که چرا در دولت مدعی راستگویی از یک سو یارانه ناچیز مردم قطع میشود و از سوی دیگر با پرداختهای نجومی اموال عمومی به جیب مدیران نورچشمی ریخته میشود؟ و چرا دولت به رغم تاکید مقام معظم رهبری و شروط مجلس و شورای عالی امنیت ملی، د رموضوع برجام همه امتیازات را یکجا واگذار کرد؟ به راستی هزینههای سنگین این توافق یک طرفه را چه کسی باید پرداخت کند؟ آیا وقت آن نرسیده است که دستگاه قضایی عاملان را به دادگاه فرا بخواند و خسارتهای ناشی از خوشبینیهای مفرط و نابودی سرمایههای عظیم ملت را از آنها دریافت کند؟ ج) البته گاهی دشمن با یک تیر، چند هدف را میزند؛ در این مورد نیز اهداف گوناگونی ممکن است داشته باشد از این رو علاوه بر هدف فوق، به دنبال فضاسازی علیه جمهوری اسلامی در خارج کشور است تا بتوانند جمهوری اسلامی را رژیمی آدمکش معرفی کند و زمینههای فشارها و تحریمهای جدید را بر ضد ایران فراهم سازد. د) اسلام وهابیت و تکفیری سعودیها در سالهای اخیر با خلق داعش و طالبان و تجاوز به بحرین و حمله نظامی به یمن و کشتار کودکان و راه انداختن خط ترور و انفجار و قتل و کشتار به شدت منفور شده است و مردم جهان در مقایسه با اسلامی که جمهوری اسلامی منادی آن است به ناب بودن اسلام شیعی پیبردهاند از این رو وهابیان و همسویان با آنان با انتشار اینگونه صوتها و واردکردن اتهام قتل و کشتار به ایران و خلق آمار قتل تا مرز بیش از 35 هزار نفر میخواهند با آسیب زدن به آبروی نظام جمهوری اسلامی، آبروی از دست رفته سعودیها را بازسازی کنند و به خیال خام خود تعادل بر قرار نمایند. ه) گروهک منافقین به سرکردگی مریم رجوی، بیش از 40 سال است که رسوای خاص و عام در جهان شده است. فعال کردن این گروهک در شرایط کنونی با برگزاری همایش در فرانسه برای آنها و سخنرانی وزیر سابق اطلاعات سعودی در آن همایش و حمایت سعودی از آنها، و برقراری رابطه دوستانه میان سعودی و رژیم صهیونیستی و ملاقات محمود عباس با مریم رجوی نشان از توطئهای جدید بر ضد نظام جمهوری اسلامی دارد. ظاهرا آنها بنا دارند با فعال کردن این گروهک، خط انفجار و ترور را در داخل ایران راهاندازی کنند؛ زیرا حکومت سعودی در پروژه اعزام تروریست خارجی به داخل ایران شکست خورده و هر بار عناصرش قبل از موفقیت به جوخه اعدام سپرده شدهاند. آنها در صددند با تطهیر و مظلومنمایی این گروهک، خودشان را از آثار شوم این نزدیکی نجات دهند و در داخل ایران نیز با این مظلوم نماییها مشروعیتی برای آنها دست و پا کنند. ولی زهی خیال باطل! ملت ایران هرگز داغ بیش از 17 هزار انسان شهید و ترور شده توسط این عناصر خائن را فراموش نخواهد کرد و خدمات این عناصر آدمکش در 8 سال دوران دفاع مقدس به رژیم بعث را از یاد نخواهد برد. [ پنج شنبه 95/5/28 ] [ 11:9 عصر ] [ م.ص ]
[ نظر ]
|
|