در ابتداى این ماه خانواده امام حسین علیه السّلام و بازماندگان واقعه کربلا را به صورت اسیرى وارد شام نمودند و آنان را در فشار روحى و روانى و مورد تحقیر و توهین قرار دادند، به طورى که یکى از فرزندان خردسال امام حسین علیه السّلام، به نام رقیه (س)، بر اثر این سختى هاى طاقت فرسا، در دمشق به لقاءاللّه پیوست.
اول صفر : وارد کردن سر مطهر امام حسین علیه السلام به شام ، ورود اهل بیت علیهم السلام به شام ، شهادت زید بن علی بن الحسین علیهم السلام (به روایتی)، آغاز جنگ صفین (بنا بر روایتی)
دوم صفر : مجلس یزید لعنتالله علیه بنا بر نقلی، شهادت زید بن علی بن الحسین علیهم السلام ( به روایت دیگر)
سوم صفر : ولادت حضرت امام محمد باقر علیه السلام 57 هجری قمری به روایتی.
چهارم صفر : وفات آیتالله محمد علی شاه آبادی (1369 هجری)
پنجم صفر : شهادت حضرت رقیه سلام الله علیها و لعنةالله علی قاتلیها، 61 هجری.
ششم صفر : صدور توقیع امام عصر ارواحنا لتراب مقدمه الفداء به حسین بن روح.
هفتم صفر : ولادت امام موسی کاظم علیه السلام 128 هجری، شهادت امام حسن مجتبی علیه السلام بنابر نقل بحار، وفات آیتالله العظمی مرعشی نجفی 1411 قمری.
هشتم صفر : وفات حضرت سلمان فارسی (سلمان محمّدی ) رضیالله عنه 35 هجری قمری
نهم صفر : شهادت عمار یاسر رضیالله عنه در جنگ صفین 37 هجری، شروع جنگ نهروان 38 هجری قمری.
دوازدهم صفر : وفات هارون برادر حضرت موسی علیهماالسلام.
سیزدهم صفر : اختیار حکمین در صفین و حیله عمروعاص.
چهاردهم صفر : شهادت محمدبن ابوبکر به دست عمروعاص (بنابر روایتی)
شانزدهم صفر : شهادت آیتالله سید حسن اصفهانی فرزند آیتالله سید ابوالحسن اصفهانی 1349 قمری.
هجدهم صفر : شهادت اویس قرنی در جنگ صفین 37 هجری قمری.
بیستم صفر : اربعین حسینی.
بیست و دوم صفر : صدور توقیع شریف امام عصر ارواحنا لتراب مقدمه الفداء برای مرحوم شیخ مفید اعلی الله مقامه 420 قمری.
بیست و سوم صفر : پی کردن ناقه حضرت صالح نبی علیه السلام توسط قومش - گرفتار شدن حضرت یونس علیه السلام در شکم ماهی.
بیست و چهارم صفر : شدّت یافتن بیماری حضرت رسول اعظم صلی الله علیه و آله و سلّم.
بیست و پنجم صفر : شانه گوسفند و دوات طلبیدن پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله و سلّم برای نوشتن وصیّت نامه و منع عمر (لعنة الله علیه) از این کار.
بیست و ششم صفر : دستور پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله و سلم به لشکر اسامه جهت آماده شدن در جنگ با رومیان( بنابر نقل واقدی 11 هجری) ، سالروز انقراض حکومت امویان.
بیست و هشتم صفر : رحلت جانسوز رحمت للعالمین پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم در روز دوشنبه 28 صفر سال 11 هجری قمری - شهادت مظلومانه سبط اکبر امام مجتبی علیه السلام 50 قمری.
(سی ام / بیست و نهم ) صفر : شهادت امام رضا علیه السلام 203 هجری قمری
اعمال ماه صفر
در این ماه، به دادن صدقه اهتمام بیشتری شود و برای ایمنی از بلاها، دعای زیر هر روز ده مرتبه خوانده شود:
یا شَدیدَ الْقُوی وَیا شَدیدَ الْمِحالِ یا عَزیزُ یا عَزیزُ یا عَزیزُ ذَلَّتْ بِعَظَمَتِکَ جَمیعُ خَلْقِکَ فَاکْفِنی شَرَّ خَلْقِکَ یا مُحْسِنُ یا مُجْمِلُ یا مُنْعِمُ یا مُفْضِلُ یا لا اِلهَ اِلاّ اَنْتَ سُبْحانَکَ اِنّی کُنْتُ مِنَ الظَّالِمینَ فَاسْتَجَبْنا لَهُ وَنَجَّیْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَکَذلِکَ نُنْجِی الْمُؤْمِنینَ وَصَلَّی اللَّهُ عَلی مُحَمَّدٍ وَ الِهِ الطَّیِّبینَ الطَّاهِرینَ!
ای سخت نیرو، و ای سختگیر! ای عزیز، ای عزیز، ای عزیز! خوارند از بزرگیات همه خلقت. پس کفایت کن از من شرّ خلق خودت را، ای احسان بخش! ای نیکوکار! ای نعمت بخش! ای عطا دِه! ای که معبودی جز تو نیست! منزّهی تو! به راستی من از ظالمانم. اجابت کردیم برایش و نجاتش دادیم از غمّ و همچنین نجات دهیم مؤمنان را، و رحمت کند خدا بر محمّد و آل پاک و پاکیزهاش!
روز اول:
روز اول سنه سی و هفتم شروع به جنگ صفین شد و در این روز سنه شصت و یکم به قولی سر مبارک حضرت سید الشهداء علیه السلام را وارد دمشق کردند و بنی امیه آن روز را عید قرار دادند و آن روزی است که تازه میشود در آن احزان (کانت مآتم بالعراق تعدها أمویة بالشام من أعیادها) و در این روز و به قولی روز سوم سنه صد و بیست و یک زید بن علی بن الحسین شهید شده
اعمال روز سوم ماه صفر:
1. نماز گزاردن. دو رکعت نماز که در رکعت اوّل، سوره حمد و فتح، و در رکعت دوم، سوره حمد و اخلاص خوانده شود. پس از نماز:
الف) صد مرتبه صلوات.
ب) صد مرتبه «اَللَّهُمَّ الْعَنْ الَ اَبی سُفْیانَ».
ج) صد مرتبه استغفار گفته شود و از خداوند متعال، طلب حاجت شود.
اعمال روز بیست و هفتم صفر:
1. خواندن زیارت امام حسین (ع).
2. خواندن زیارت اربعین. در روایتی از امام عسکری (ع)، خواندن زیارت اربعین، از نشانههای مؤمن بر شمرده شده است.
ماه صفر در تاریخ قمرى
ماه صفر، دومین ماه سال قمرى است. تاریخ قمرى همانند سایر تاریخ هاى رایج، از دوازده ماه تشکیل یافته و اسامى آن ها بدین ترتیب است: محرم، صفر، ربیع الاوّل، ربیع الثّانى، جمادى الاولى، جمادى الثّانیه، رجب، شعبان، رمضان، شوّال، ذوالقعده و ذوالحجّه.
این تاریخ، پیش از اسلام، در میان مردم جزیرة العرب رواج داشت و تاریخ رسمى آنان بود.
پس از ظهور دین مبین اسلام، تاریخ قمرى به عنوان یک تاریخ مذهبى و ملى، مورد پذیرش مسلمانان قرار گرفت.
در عصر خلافت عمر بن خطاب (دومین خلیفه مسلمانان) با پیشنهاد حضرت على علیه السّلام و تصویب خلیفه وقت، هجرت پیامبر اکرم صلّى اللّه علیه و آله از مکه معظمه به مدینه منوره، مبداء تاریخ قمرى اسلامى قرار گرفت. بدین جهت، این تاریخ را، تاریخ هجرى قمرى نامیده اند.
گفتنى است که تاریخ قمرى بر اساس گردش ماه (قمر) بر دور زمین محاسبه مى گردد. به این صورت که ماه، هنگامى گردش خود را از هلال آغاز مى کند تا به پایان رساند و به هلال بعدى وصل شود، یک ماه پدید مى آید و با دوازده بار تکرار این گردش، یک سال قمرى شکل مى گیرد.
هر ماه قمرى، مدتش 29 روز و 12 ساعت و 43 دقیقه است و تعداد روزهاى یک سال قمرى، 354 روز است.
اما تاریخ هاى دیگر، مانند: هجرى شمسى، فرس قدیم، میلادى و غیره، بر اساس گردش زمین بر دور خورشید محاسبه مى گردد و تعداد روزهاى آن ها، 365 روز و 6 ساعت است. به همین جهت میان تاریخ قمرى و تاریخ شمسى، در حدود یازده روز در هر سال فاصله است.
علل نامگذارى ماه هاى قمرى
ابن عساکر در کتاب گرانسنگ «تاریخ دمشق» به نقل از ابوعمروبن علاء درباره علل نام گذارى ماه هاى قمرى گفته است: إنّما سُمّى المحرّم لا ن القتال حرم فیه، و صفر لا ن العرب کانت تنزل فیه بلادا یقال لها صفر، و شهرا ربیع کانوا یربعون فیها، و جمادیان کان یجمد فیها الماء، و رجب کانوا یرجبون فیه النّخل، و شعبان شعب فیه القبائل، و رمضان رمضت فیه الفصال من الحرّ، و شوّال شالت الا بل باءذنابها للضرب، و ذوالقعدة قعدوا فیه عن القتال، و ذوالحجّة کانوا یحجّون فیه، فامّا اوّل السّنة فالمحرّم.
یعنى: ماه محرم، بدین جهت نامیده شده است که جنگ و درگیرى در آن حرام شده است، و ماه صفر بدین لحاظ نامیده شده است که عرب ها در این ماه بر زمین هایى، منزل مى گزیدند که به آن ها صفر گفته مى شد، و دو ماه ربیع (اوّل و ثانى) بدین جهت نامیده شده اند که عرب ها در این دو ماه زندگى بهارى در پیش مى گرفتند، و دو ماه جمادى (اوّل و آخر) بدین جهت نامیده شده است که عرب ها در این ماه براى درختان خرما ستون هایى قرار مى دادند تا بر اثر زیادى محصول خرما، شاخه ها و درختان خرما نشکند، و شعبان از این جهت نامیده شده است که قبیله ها در آن از یکدیگر پراکنده و جدا مى شدند، و رمضان از این جهت نامیده شده است که در آن، فصل هاى سال به شدت گرما مى رسند، و شوال بدین جهت نامیده شده است که شتر، دم خود را براى زدن بالا مى برد (کنایه از آمادگى عرب ها براى ضربه زدن به یکدیگر)، و ذى قعده به این سبب نامیده شده است که مردم در این ماه به خاطر حرمت جنگ و خون ریزى، خانه نشین مى شوند، و ذى الحجّه بدین سبب نامیده شده است که عرب ها در این ماه، به حجّ خانه خدا مى پرداختند. و اما نخستین ماه سال، ماه محرم است.
صفر به معناى خالى نیز آمده است. ممکن است علت نامگذارى این ماه بدین جهت باشد که عرب ها پس از تحمل سه ماه حرام و خوددارى از قتل و غارت و خون ریزى، با آغاز ماه صفر به جنگ و غارتگرى مى پرداختند و روستانشینان و ساکنان کم جمعیت بادیه ها از ترس هجوم غارتگران و جنایتکاران، اسباب و اثاث خویش را جمع کرده و به جاهاى امن کوچ مى نمودند و روستاها و بادیه هاى خود را خالى مى کردند.
حرمت ماه صفر در نزد قریش
اهالى حجاز، به ویژه قبیله معروف «قریش» پیش از ظهور اسلام، نسبت به زیارت خانه خدا و حرام دانستن چهار ماه از ایّام سال قمرى که از سنت هاى بر جاى مانده از حضرت ابراهیم علیه السّلام و فرزندش اسماعیل علیه السّلام بود، مرتکب تحریف و تغییر در احکام الهى و عمل نمودن به هواهاى نفسانى خود مى شدند.
آنان چون مردمى جنگجوى، قبیله گرا و فاقد تشکیلات حکومتى و دولت بودند، در بیشتر سال به تاراج دارایى ها، جنگ و خون ریزى یکدیگر و سایر ساکنان شبه جزیره مى پرداختند و امنیت جامعه را به کلى از میان مى بردند.
از سوى دیگر ناچار بودند که به خاطر پاى بندى به سنّت آبا و اجدادى خویش، چهار ماه حرام را تحمل کنند و در این مدت از جنگ و خون ریزى و غارتگرى دست بردارند.
پس از مدتى، تحمل سه ماه حرام (یعنى: ذى قعده، ذى حجه و محرم) که پشت سر هم بودند، بر آنان دشوار آمد و در صدد تغییر آن برآمدند.
آنان تصمیم گرفتند که حرمت ماه ذى قعده و ذى حجه را نگه دارند و این دو ماه را جهت زیارت خانه خدا براى ساکنان شبه جزیره در امنیت نگه دارند، ولى بر خلاف سنت ابراهیمى، حرمت ماه محرم را شکسته و آن را براى خود مباح سازند و در این ماه، بسان ماه هاى دیگر سال به جنگ و غارتگرى بپردازند و به جاى آن، ماه صفر را حرام نمایند.
بدین جهت، مدتى ماه صفر در نزد آنان، از جمله ماه هاى حرام بوده است.
هم چنین آنان دست کارى دیگرى در ماه هاى حرام کرده بودند و آن عبارت بود از این که هر ماه حرام را دو سال حرام مى دانستند و ماه هاى دیگر را حلال مى شمردند. به عنوان مثال، دو سال پشت سر هم، ماه محرم را ماه حرام و ماه زیارت مى دانستند و ماه هاى دیگر را براى خویش مباح مى نمودند و سپس دو سال بعد، ماه صفر را ماه زیارت و ماه حرام مى دانستند و سایر ماه ها را حلال و مباح مى شمردند. تا این که حج آنان در حجة الوداع که آخرین سفر زیارتى رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله به مکه معظمه بود،مصادف شد با ماه ذى الحجّه، و در این ماه مسلمانان حج واجب و زیارت خانه خدا را به جاى آوردند و به دستور رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله این ماه براى همیشه ماه زیارتى خانه خدا و حج واجب تعیین گردید.
برخورد قرآن کریم با تحریف هاى مشرکان قریش
قرآن کریم که کامل ترین کتاب آسمانى است، تحریف هاى پدید آمده از سوى مشرکان قریش در تغییر و تبدیل ماه حرام و دست کارى در احکام الهى را به رسمیت نشناخت و آن را محکوم کرد.
در سوره مائده، خطاب به مؤ منان فرمود: یا اَیُّهَا الَّذینَ امَنوُا لا تُحِلّوُا شَعائِرَ اللّهِ وَ لَا الشَّهْرَ الْحَرامَ...
اى کسانى که ایمان آورده اید، شعائر الهى و ماه حرام را بر خود حلال و مباح نسازید.
در سوره توبه، این موضوع را به صورتى روشن تر بیان کرد و کردار مشرکان و کافران را تقبیح نمود: إ نَّمَا النَّسیئىُ زِیادَةٌ فِى الْکُفرِ یُضَلُّ بِهِ الَّذینَ کَفَروُا یُحِلُّونَهُ عاما وَ یُحَرِّمُونَهُ عاما لِیوُا طِئوُا عِدَّةَ ما حرَّمَ اللّهُ، فَیُحِلُّوا ما حَرَّمَ اللّهُ زُیِّنَ لَهُمْ سُوءُ اَعْمالِهِمْ.
همانا فراموشى (نسبت به ماه هاى حرام) در کفر (عصرجاهلیت) بسیار بود که به واسطه آن گمراه مى شدند آنانى که کفر را پیشه خود کرده بودند. به طورى که (آن ها را) در سالى حلال و در سال دیگر حرام مى شمردند تا پایمال کنند شمار آن چه (از ماه ها) را که خدا حرام کرده است. پس آنان، مباح مى کردند آن چه را که خدا حرام کرده بود. (بدین ترتیب) کردار زشتشان برآنان آراسته مى گردید.
قرآن کریم بسان سنّت ابراهیمى، تنها ماههاى ذى قعده، ذى حجّه، محرّم و رجب را حرام و ماه هاى زیارت دانسته است.
ماه صفر در نزد شیعیان
شیعیان إثنى عشرى و محبان اهل بیت علیهم السّلام، ماه صفر را از ایام سوگوارى سال مى دانند. زیرا در ابتداى این ماه خانواده امام حسین علیه السّلام و بازماندگان واقعه کربلا را به صورت اسیرى وارد شام نمودند و آنان را در فشار روحى و روانى و مورد تحقیر و توهین قرار دادند، به طورى که یکى از فرزندان خردسال امام حسین علیه السّلام، به نام رقیه (س)، بر اثر این سختى هاى طاقت فرسا، در دمشق به لقاءاللّه پیوست. هم چنین، بیستم این ماه، اربعین شهادت امام حسین علیه السّلام و یارانش در کربلا است.
بنا به روایت علماى شیعه و برخى از علماى اهل سنت، در 28 صفر، رحلت جانگداز رسول گرامى اسلام حضرت محمد صلّى اللّه علیه و آله و شهادت سبط پیامبر، حضرت امام حسن مجتبى علیه السّلام و در آخر این ماه، شهادت ثامن الحجج حضرت على بن موسى الرضا علیه السّلام واقع شده است. بدین جهت، شیعیان این ماه را همانند ماه محرم، به سوگوارى مى پردازند. در بسیارى از مراسم ها و محافل مذهبى، دو ماه محرم و صفر را پشت سر هم گرامى مى دارند و در آن ها به عزادارى مشغول مى باشند.
ولیکن، اکثر مورخان اهل سنت، رحلت پیامبر صلّى اللّه علیه و آله را در ماه ربیع الاول مى دانند. بدین جهت براى این ماه برنامه ویژه اى ندارند.
اعمال عبادى ماه صفر
هر یک از روزهاى سال، روز خداست و انسان مى تواند در آن روز براى موفقیت خویش، تلاش کند و براى نزدیکى به خداى سبحان و فراهم آورى خرسندى وى، عبادت کند، تصدّق نماید و خدمت به مردم کند.
ماه صفر نیز این چنین است. اگر انسان، طالب رضاى الهى باشد و در این راه بکوشد، به توفیقات الهى دست پیدا مى کند و درهاى رحمت، نعمت و سرافرازى را به روى خود مى گشاید. در مقابل، اگر از یاد خدا غافل بماند و در پى هوى و هوس هاى نفسانى باشد و از شیطان لعین پیروى کند، طبعا از توفیقات الهى دور مى گردد و درهاى نقمت، بدبختى و سیاه روزى را به روى خود مى گشاید و زمینه عذاب الهى در روز قیامت را براى خویش فراهم مى کند.
با این حال، در برخى از منابع آمده است که ماه صفر، معروف به نحوست است.
محدث جلیل القدر حضرت آیت الله شیخ عباس قمى (ره) هم در مفاتیح الجنان، در بخش اعمال ماه صفر، و هم در وقایع الایّام، به این موضوع اشاره کرده است.
در این جا، متن گفتار این محدث بزرگ را از وقایع الا یّام بیان مى کنیم:
بدان که این ماه (صفر) معروف به نحوست است و شاید سبب آن، واقع شدن وفات رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله است در آن، هم چنان که نحوست دوشنبه به این سبب است. و یا به جهت آن است که این ماه، بعد از سه ماه حرام (ذى قعده، ذى حجّه و محرم الحرام) واقع شده که در آن سه ماه، حرب و قتال نبوده و در این ماه، شروع به قتال مى نمودند و خانه و منازل از اهلش خالى مى شد. و این هم یک سبب است در وجه تسمیه آن، به صفر.
به هر حال، از براى رفع نحوست، هیچ چیز بهتر از تصدقات و ادعیه و استعاذات وارده نیست. و اگر کسى خواهد محفوظ بماند از بلاهاى نازله در این ماه، در هر روز ده مرتبه بخواند این دعایى را که «محدث فیض» روح الله روحه، در «خلاصة الاذکار» ذکر فرمود:
یا شدید القوى، و یا شدید المحال، یا عزیز، یا عزیز، ذلّت بعظمتک جمیع خلقک، فاکفنى شَرّ خلقک، یا محسن، یا مجمل، یا منعم، یا مفضل، یا لا اِله الّا اءنت، سبحانک إ نّى کنتُ مِن الظّالمین، فاستجبناله و نجّیناهُ
من الغمّ، و کذلک ننجىِ المؤ منین، و صلّى اللّه على محمّد و آله الطّیبین الطّاهرین.
سیّد، در «اقبال» دعایى براى هلال این ماه روایت کرده است.
----------------
منابع:
هدایة الانام الی وقایع الایام، محدث قمی، ص 63؛
مفاتیح الجنان، ص 532
کتاب روزشمار تاریخ اسلام "ماه صفر"، تالیف سید تقی واردی