NTENT="IR" />
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

کلارآباد دات کام
قالب وبلاگ

سخنان محمد خاتمی در دیدار با جمعی از نمایندگان عضو «فراکسیون اقلیت» مجلس اگرچه حاوی نکته تازه ای نبود و شبیه این مواضع را از او طی 15-10 سال گذشته شنیده ایم. روش او همواره برمبنای «عدم شفافیت»، «کلی گویی»، «بر منبر وعظ نشستن و دیگران را مخاطب قرار دادن» و «سایه-نشینی به جای متن گزینی» بوده است. در عین حال از نظر زمانی، سخنان او حاوی مسائلی است که به بعضی از آنها اشاره می شود:
1- محمد خاتمی در این مصاحبه به گونه ای سخن گفته است که گویا از سوی «جمع» سخن می گوید بنابراین اولین سؤال این است که آنچه در این دیدار بیان شده نظر جمعی جریان فتنه است و یا او در این ملاقات نظر شخصی خود را بیان کرده است. اگر او از سوی جمع صحبت می کند پس چرا بیانیه موسوی و تحرکات کروبی و مواضع مجمع روحانیون و... با مواضع خاتمی تفاوت می کند. اگر او واقعا نظر خود را بیان می کند و دیگران نیز نظر خود را، خاتمی چرا در این دیدار این همه از عبارات جمع استفاده کرده و از سوی دیگران سخن گفته است.
2- اگر خاتمی سخنان خود را برای «تست نظام» یا «تست مردم» بیان کرده و می خواهد براساس آن به تدوین یک استراتژی روی آورد و مسیر آینده را براساس آن تنظیم نماید، او باید پاسخ خود را دریافت کرده باشد. ضمن آن که نیازی به این تست نبوده و نشان می دهد که او با مردم ارتباطی ندارد تا بداند به دلیل حضور در ترکیب اصلی فتنه گران تا چه اندازه نزد مردم زیر سؤال است. اگر حضور حماسی مردم در 9 دی و 22 بهمن سال گذشته در نظر خاتمی یک شاقول ارزیابی نیست، چه حادثه ای می تواند برای او میزان سنجش باشد؛ تکلیف نظام با فتنه گران را «رهبر معظم انقلاب» تعیین کرده اند و سخنان پیگیرانه ایشان درباره سران فتنه آنقدر شفاف است که هرکسی تکلیف خود را می داند. ایشان در چند نوبت فرمودند: «فتنه 88، فتنه ای عمیق، برنامه ریزی شده و دارای ریشه هایی 20 ساله است» با این وصف چرا خاتمی در این سخنان فعالیت خود و سایر فتنه گران را در چارچوب مصالح نظام ارزیابی می کند. قضاوت مردم هم درباره سران فتنه روشن تر از آن است که به تست کردن نیاز باشد. در انتخابات 88، 25 میلیون نفر به مخالف خاتمی رأی دادند، 13 میلیون رأی موسوی هم با آغاز فتنه به چند میلیون و در ادامه به چندهزار نفر کاهش پیدا کرد به گونه ای که فتنه گران با همه تدارکات خود نتوانستند در 16 آذر، یکی دو هزار نفر هم به صحنه بیاورند.
3- خاتمی در این دیدار با عبارتی دوپهلو هم ادعای تقلب را پس گرفته و آن را موضوعی غیرقابل اثبات برشمرده و حداقل حساب خود را از کسانی که مدعی تقلبند جدا کرده و هم یکی از شروط(!) خود را بر تضمین «انتخابات سالم» از سوی نظام قرار داده است. خب اگر تقلب نشده و به قول او در اردیبهشت 88 «هیچگاه در انتخابات تقلبی که نتیجه انتخابات را تغییر دهد، رخ نداده است» چرا این موضوع ابراز شده است. آقای خاتمی باید بداند که مردم حق دارند موضع صریح خاتمی را نسبت به «تقلب در انتخابات 88» بدانند. او باید با صراحت بگوید تقلب شده یا نه. البته موضع دوپهلو و غیرشفاف که طبعا غیرصادقانه هم هست به دو دلیل صورت می گیرد؛ دلیل اول این است که خاتمی در هیچ موضوعی صریح نیست و این بخش از شاکله شخصیتی اوست. دلیل دوم این است که اگر خاتمی با صراحت بپذیرد که در انتخابات تقلب نشده است ناچار است به این سؤال کلیدی پاسخ دهد که: اگر تقلب نشده پس راه انداختن فتنه و تحمیل این همه هزینه بر کشور، به طمع انداختن دشمن، به زمین ریختن خون بیگناهان و... که نوعا جبران ناپذیرند، چرا؟ سؤال بعدی این است که آیا کسانی که بدون دلیل عقلی، شرعی، عرفی، حقوقی و... حیثیت کشور و انقلابی را بر باد می دهند، صلاحیت دارند که بار دیگر بر مناصب نظامی که برای ویران کردن آن با دشمن خارجی هماهنگ شده اند، قرار بگیرند؟
4- خاتمی در دیدار با نمایندگان اقلیت مجلس، اشاره ای هم به اقدامات تروریستی دشمن بخصوص علیه دانشمندان هسته ای کشور دانست و گفت؛ وقتی فضای داخلی این گونه باشد، دشمنان خارجی هم دنبال استفاده خودشان می روند. محمد خاتمی خیلی دیر به فکر افتاده تا یادی از شهدای اخیر کند و خیلی دیر انگشت اتهام را به سوی غرب برده است. باید از او و سایر سران و برنامه ریزان فتنه پرسید: چه کسانی فضای داخلی را تخریب کردند و بسترساز استفاده دشمن از فضای داخلی کشور شدند. بگذریم از اینکه کار این افراد با دشمنان به همپیمانی رسید و در یک میدان واحد بازی می کردند. خاتمی تلویحا پذیرفته است که او و سایر سران فتنه در خون شهید دکتر شهریاری و شهدای چابهار شریک می باشد. بسیار خب این اول ماجراست اولا این نیازمند صراحت لهجه و تصریح است. ثانیا آیا اعتراف به چنین موضوعی کفایت می کند؟ آیا خاتمی نباید صراحتا عواقب مسئولیت خود و همگنانش در این فتنه را بپذیرد؟ خاتمی و دیگرانی که به منافقان، بهایی ها، سلطنت طلب ها، صهیونیست ها، آمریکایی ها و... «کولی» داده اند و این زنجیره خبیث از طریق آنان شهروندان مظلوم این مرز و بوم را به شهادت رسانده اند، آیا آمادگی مرزبندی با زنجیره ترور که بخشی از فتنه بوده است را دارند. آیا همین الان عناصر آنان در اروپا و آمریکا و... عاجزانه از دشمنان ایران و اسلام نمی خواهند که فشارها را بر ایران افزایش دهید؟ آیا همفکران خاتمی همین الان در کانون هایی نظیر FDD حضور ندارند و آیا این به اصطلاح اتاق فکرها، اتاق عملیات علیه ایران نیست؟ چند روز پیش یکی از مسئولان آمریکایی در جلسه ای که آمریکایی ها و اصلاح طلبان در آن حضور داشتند و تصاویر آن از تلویزیون پخش شد با صراحت گفت: «نباید نیروهای اطلاعاتی ما به خاطر توسل به شکنجه یا اقدام به ترور مورد سرزنش یا پیگرد قرار گیرند چرا که آنان به خاطر ایالات متحده این کارها را انجام می دهند.» آقای خاتمی نباید آدرس غلط بدهد و مردم فهیم ایران را فاقد حافظه تاریخی و سیاسی فرض نماید.

سعدالله زارعی

 


[ یکشنبه 89/10/19 ] [ 11:38 صبح ] [ م.ص ] [ نظر ]
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

موضوعات وب
لینک های مفید
لینک دوستان
لینک های مفید
امکانات وب
عمارنامه : نجوای دیجیتال بصیرت با دیدگان شما 		AmmarName.ir

بازدید امروز: 7671
بازدید دیروز: 1506
کل بازدیدها: 5113960