NTENT="IR" />
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

کلارآباد دات کام
قالب وبلاگ

میرحسین موسوی به جای عذرخواهی از ملت ایران و توضیح درباره خیانت های زنجیره ای خود همچنان مشغول مغالطه و توجیه تراشی است.
وی در مصاحبه با سایت کلمه، درباره اعتراضات گسترده مردمی و رسانه ای گفت: بنده قصد پاسخ داشتم اما نامه برادر عزیزم آقای کروبی مرا منصرف کرد. نگاه ایشان دلیل بسیاری از این بداخلاقی ها را روشن می کند. دلیل دوم سکوت آن بود که اینها از شگردهای رژیم های توتالیته شبیه دوران استالین استفاده می کنند. آنها روی گوبلز را در جعل و دروغگویی سفید کرده اند و تهمت و دروغ را جزئی از دیانت متحجرانه خود قرار داده اند. این همه دروغ و تهمت نشان داد اسلام حضرات چگونه اسلامی است.وی درباره این سؤال «کلمه» که «چطور می توان بر این تفرقه افکنی ها و شکاف ایجاد شده در اثر تبلیغات سوء فائق آمد؟ جنبش سبز چطور می تواند در جهت پوشاندن و کم کردن شکاف های مختلف گام بردارد و وحدت ملی را در برابر تفرقه افکنی های دولتی حفظ کند» گفت: «در کنار تلاش برای گسترش آگاهی ها و مبارزه با انتشار دروغ و قلب حقایق، نباید خاطره بحثها و گفتگوهای صمیمانه روزهای انتخابات را از یاد برد. نباید از یاد ببریم که چه طور پیش از آن که مداخله های به اصطلاح امنیتی فضای گفتگوی مدنی را به آشوب بکشد و صدای بحث و گفتگو را خاموش کند، شنیدن صدای همدیگر را در گفتگوهای انتخاباتی تجربه و تمرین می کردیم. نباید زنجیره سبزی که تمام اختلافات و تفاوت ها را از جنوب تا شمال شهر و کشور به هم پیوند می داد و زیستن در کنار هم را به ما می آموخت فراموش کنیم.
موسوی با این حال ترجیح داد به سؤالات کاملاً روشن پاسخ ندهد از جمله اینکه چرا گندم نمایی و جو فروشی کرد و در حالی که دم از احیای خط امام و نگرانی برای ارزشهای انقلاب می زد، مورد حمایت متفقانه جبهه ضد انقلاب قرار گرفت؟ چه خیانت هایی به کشور و ملت کرد که مدال شجاعت از سران اسرائیل و آمریکا و انگلیس گرفت و حتی یکبار هم نسبت به آنها اعلام برائت نکرد؟ و به چه دلیل سلطنت طلبان و تروریست های منافقین و تندرو ریگی، و بهایی ها و مارکسیست ها و نهضتی ها و جبهه ملی ها برای او هورا کشیدند؟ آیا این عملکرد منافقانه، مصداق بارز دروغ گویی و غش در معامله با مردم نبود؟ آیا برپایی آشوب و آتش افروزی و حمله به همه مقدسات اسلامی و انقلابی، «گفت وگوی مدنی» بود؟! تن ندادن به قانون و تلاش برای انسداد کشور در راه انداختن جنگ حیدری- نعمتی چطور؟ آیا امثال موسوی محملی در خدمت دشمن برای دو قطبی کردن و از هم پاشاندن کشور نبودند؟ حمله به پایگاه بسیج و نیروی انتظامی و بانک و عابران و زنان و کودکان رهگذر هم جزو همان گفت وگوهای مورد ادعا و زیستن در کنار هم بود؟ و آیا اینکه آقای رابرت گیتس وزیر جنگ آمریکا پس از دیدن دو دستگی ایجاد شده از سوی دست اندرکاران فتنه سبز گفت که ما تاکنون از تحریم ها ناامید بودیم و اکنون باید تحریم ها را تشدید کرد، در راستای همان دغدغه وحدت ملی بود؟!
موسوی همچنان از این پاسخ طفره می رود که چرا نشست با گروهک هایی چون نهضت آزادی را انکار کرد اما یک سال بعد یکی از سایت های وابسته به وی برخی از همین دیدارها را منتشر کرد. یا چرا برخی از اعضای ستاد وی در ارتباط مستقیم با سفارت انگلیس و حلقه لندن و اتاق سیا در دوبی بودند و چرا برخی از همان اعضا هم اکنون در پناه دولت های آمریکا و انگلیس و فرانسه قرار گرفته اند؟ و چرا تروریست ها و منافقین و حرمت شکنان دستگیر شده در عاشورای سال 88، از سوی وی به عنوان «مردمان خداجو» معرفی شدند؟
از دو حال خارج نیست یا موسوی به کارگزاری سرویس های جاسوسی استکباری تن داده بود و یا اینکه جاه طلبی و عقده های ناکام، وی را تا آنجا کشاند که تن به هر نوع خیانت به نفع گروهکها و جبهه ضد انقلاب خارجه داد و در هر حال واقعیت این است که به قول معروف یک غلط با هزار توجیه می شود هزار و یک غلط!

 


[ پنج شنبه 89/10/23 ] [ 7:38 صبح ] [ م.ص ] [ نظر ]
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

موضوعات وب
لینک های مفید
لینک دوستان
لینک های مفید
امکانات وب
عمارنامه : نجوای دیجیتال بصیرت با دیدگان شما 		AmmarName.ir

بازدید امروز: 29873
بازدید دیروز: 1506
کل بازدیدها: 5136162