NTENT="IR" />
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

کلارآباد دات کام
قالب وبلاگ
آری امروز چشمان سبز سید حسن را روی کف اتوبان همیت رها کرده اند و لابد می خواهند از روی آن هم عبور نمایند.
اخیراً نامه ای منتشر شده است، از قول فرزند سید حسن خمینی یا همان کسی که بعضی ها دیگر با نام سید حسن مصطفوی یادش می کنند. همان کسی که به اسم نوه امام(ره) میشناسیمش. مفتخر است که از نسل اوست که فرزند سید احمد خمینی یادگار امام خمینی(ره) است. همان کسی که تابع ولایت مطلقه فقیه بود. هنوز یادتان که هست چهره با حیای آن یادگار امام بزرگوارمان را؟؟؟
بیائید به بیراهه نرویم چون نامه ای منتشر شده است از قول فرزند سید حسن. خدا حفظش کند که برای پدرش و به مناسبت سالگرد تولد او نامه ای نوشته و شیرین زبانی کرده است. البته هیچ مدرکی دال بر این وجود ندارد که جناب موسوی دائی فرزند سید حسن و برادر همسر ایشان، در نوشتن و انتشار چنین نامه ای نقش داشته است! پس بیخودی به ایشان تهمت نزنید.
ما بچه های خوب از نامه فوق الذکر نتیجه اخلاقی می گیریم که مهمترین افتخار سید حسن این نیست که یک روحانی است. این نیست که نواده روح الله است(دست کم به گواهی علم ژنتیک) این نیست که فرزند سید احمد است(ایضاً به گواهی همان علم) بلکه بزگترین افتخار و مزیت نسبی ایشان آن است که رنگ چشمانشان سبز است!
                  

 
البته تنزل مقام و منزلت بزرگ زاده ها برای ما عجیب نیست. به خوبی یادمان است که در سال گذشته و حین درگیری های بحبوحه اغتشاشات هم مصاجبه ای با فرزند شهید همت توسط جریان خزنده و مرموز رسانه ای فتنه صورت گرفت و در آن مصاحبه از او سوال شد که:
•    نظرتان در مورد اینکه یک اتوبان در تهران به نام پدرتان است چیست؟
•    نظرتان در مورد اینکه مردم(لابد مردم هم یعنی اغتشاشگران تهرانی) در خیابان ها شعار می دهند: بسیجی واقعی همت بود و باکری، چیست؟
 

 خوب وقتی بزرگترین افتخار شهید والامقام همت این باشد که یک اتوبان را به نام او میشناسند و بچه های متمول انجا با ماشین های مدل بالایشان کورس می گذارند، عجیب نیست که چشمان سیدحسن هم بشود یگانه افتخار او! آن زمانی که شهید والامقامی مانند همت، مفتخر می شود به تکرار نامش توسط عده ای ساختارشکن، لابد سیدحسن هم باید خدا را شکر کند و شاد باشد که به واسطه رنگ چشمانش، مورد توجه و وثوق بعضی ها قرار گرفته است و عده ای دارند برایش کف می زنند و به به و چه چه می کنند تا از راه به درش نمایند. که صراط مستقیمش را گم کنند و او را گمراه. نه! مثل اینکه هر چه تلاش می کنم این نوشته رنگ و بوی طنز به خود نمی گیرد. البته از اول هم قرار نبود با ذکر مصیبت ها کسی را بخندانم. بیشتر شبیه درددل که نه، مثل خون دل شده است این نوشته و حق هم دارد که چنین بشود 

           پروردگارا ...
این دیگر کدامین فتنهاست؟ این چه آفتی است که به جان بزرگان ما افتاده؟ این چه امتحانی است؟
گویا قرار است  از میراث خمینی کبیر(ره) فقط به چشمان سید حسن بسنده کنیم و کلام او را وقتی "شاخص" می شود نادیده بگیریم و اعتراض کنیم به صدا و سیما که امام خمینی(ره) چنین وچنان نگفته بود و شلوغش کنیم تا حقیقت گم شود زیر غبار فتنه ها و جار و جنجال ها! وقتی برای آن روح آسمانی نقشه های آنچنانی کشیده اند دیگر شهید بزرگوار همت و فرزند او جای خود دارند.
آری امروز چشمان سبز سید حسن را روی کف اتوبان همیت رها کرده اند و لابد می خواهند از روی آن هم عبور نمایند. راستی قدم بعدی فتنه چه خواهد بود؟ قربانی بعدی فرصت طلبی های انها چه کسی است؟

[ چهارشنبه 89/5/20 ] [ 10:59 صبح ] [ م.ص ] [ نظر ]
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

موضوعات وب
لینک های مفید
لینک دوستان
لینک های مفید
امکانات وب
عمارنامه : نجوای دیجیتال بصیرت با دیدگان شما 		AmmarName.ir

بازدید امروز: 10276
بازدید دیروز: 1809
کل بازدیدها: 4944942