NTENT="IR" />
کلارآباد دات کام |
حجتالاسلام سید علی خمینی نوه امام راحل که حدود دو ماه پیش، موضوع حضورش در همایش 9 دی مهدیه تهران خبرساز شد، اظهاراتی را در همایش منشور روحانیت در مورد انحرافهای متوجه این قشر بیان کرده که نشان میدهد نگرانیهای او به دغدغههای امام نزدیک است و البته اغلب این موارد به افرادی که امروز خود را به بیت امام نزدیک میدانند اما در عمل نسبتی با سیره امام ندارند، تعریض دارد.
این سخنان متفاوت در حالی از سوی سید علی خمینی اظهار شده است که وی در واکنش به فشارهای متعدد افرادی مانند برادر خود سید حسن و برادران انصاری ناچار شد، خبر حضورش در همایش 9 دی امسال رد کند اما از نفس حاضر شدن در آن جمع بهعنوان یک "توفیق" یاد کرد که از آن بینصیب مانده تا ضمن دفع فشارها علاقه خود را به جمعی که برای تجدید بیعت با رهبری و محکوم کردن سران فتنه و مطالبه برخورد با آنها جمع شده بودند، نشان دهد. نوه امام راحل در سخنرانی خود که به تشریح شش "انحراف دوگانه در مواجهه صراط مستقیم" پیش روی جریان روحانیت اختصاص داشت، با تاکید براینکه مواردی را که احصا کرده، در منشور روحانیت امام آمده و جزو دغدغه های ایشان بوده است، تصریح کرد: "دوری ازصراط مستقیم در مواجهه با انحراف دوگانه دوری از مردم و عوام زدگی نخستین انحراف درجریان روحانیت است."وی خطاب به شرکت کنندگان، علما و روحانیون حاضر درهمایش گفت: "صراط مستقیم روحانیت در لبه ای حرکت می کند که در یک طرف انحراف دوری از مردم قرار دارد و طرف دیگر نیز به عوام زدگی می انجامد و این دو لبه یک قیچی هستند که به روحانیت هجمه آورده است. از یک سو دنیازدگی قرار دارد که حضرت امام نیز از آن با عنوان آخوند درباری یاد کردند و طرف دیگر زهد و عزلت نشینی و گوشه گیری بسیار زیاد که عده ای گمان می کردند و می کنند باید از تمام تعلقات دنیوی حتی مواجهه با مردم فاصله گرفت."وی با تاکید براینکه این دو عامل موجب دوری از مردم می گردد، اظهار داشت: "حضرت امام در دوران حضورشان درحوزه علمیه قم با هر دوی این شیوه مواجه بودند، درحالی که چنین شخصی نمی تواند روحانی مقبولی باشد. روحانی و روحانیت باید در دل اجتماع باشد و با مردم ارتباط داشته باشد.از طرف دیگر، عوام زدگی نیز انحراف دیگری است که درمیان معاصرین، شهید مطهری نسبت به این مطلب دغدغه جدی داشتند."نوه امام راحل در عین حال خاطرنشان کرد: "حضور در اجتماع نباید به این معنا باشد که روحانیت حرفهای عوامانه بزند، تا مردم راجذب کند. فلسفه تشکیل روحانیت این بوده است که مردم را هدایت و رهبری فرهنگی کند، اینها هستند که رفتهاند و از منابع حقیقی و حقیقت منابع مطالب را استخراج کرده اند و باید آن را به مردم آموزش دهند و پشتوانه فرهنگی مردم باشند."وی افزود: "اما بسیاری هستند که دچار عوام زدگی می شوند. احساس می کنند اگر حرفی را بزنند و عوام الناس خوشش نیاید، مقبولیت او در میان عوام پایین می آید. پس حقایق را نمی گویند و به جای اینکه با سنت های غلط اجتماعی مقابله کنند، به خاطر پسند مردم سکوت می کنند که این همان عوام زدگی روحانیت است."سید علی خمینی تنها راه مقابله با این آفت را تهذیب دانست و گفت: "عالم دینی وقتی چیزی را درست فهمید، نباید کاری به نظر مردم داشته باشد که آنها خوششان بیاید یا نیاید، بلکه او باید با خدا معامله کند. اتفاقا براساس متون دینی ما آنچه باعث محبوبیت میان مردم می شود، اخلاص و قدم برداشتن در راه خداست، این افراد به خاطر محبوبیت دست از اخلاصشان بر می دارند. قدم برداشتن در راه خدا شیوه ای بود که در سراسر زندگی پر برکت امام وجود داشت. ابوی ما می فرمود حضرت امام آب هم دست فرزندشان می دادند، با قصد قربت بود."وی همچنین گفت: "امام کاری نداشتند که اکثر مراجع شطرنج را حرام می دانستند و بسیاری بودند که حرام نمی دانستند، اما اعلام نمی کردند، اما ایشان اعلام می کند و دیدیم که مورد هجمه قشر سنتی حوزه هم قرار گرفت."سید علی خمینی با اشاره به صراط مستقیم روحانیت و مواجهه با انحرافات دوگانه، استفاده نابهجا ازدستاوردهای تمدن و تشریفات و تجمل گرایی را یکی دیگر از انحرافات ذکر کرد و گفت: "روحانیت درطول تاریخ بهویژه در دوران معاصر با این انحراف مواجه بوده، روحانیت هیچگاه داعیه دنیاسازی و مظاهر تمدن سازی نداشته است؛ بوده اند کسانی که در علوم نو وارد شده اند، اما روحانیت داعیه ای نداشته است. لذا درمواجهه با دستاوردهای تمدن دو راه درمقابل صراط مستقیم روبرو شده اند."وی گفت: "راه اول این بوده که اساسا اینها را نفی کرده اند، مثلا راه تبلیغ فرهنگی را فقط و فقط منبر می دانند، درحالی که منبر و مواجهه رو در رو با مردم بسیار مهم و تاثیر گذار است، ولی روش های تبلیغی منحصر در این شیوه نیست. درمقابل نیز برخی مظاهر تمدن را در این می دانند که ساختمان ها ی شیک و بلند مرتبه بسازند و موسسات آنچنانی با امکانات فوق العاده و تشریفات و تجملات گوناگون داشته باشند که دراین صورت از آن روح حوزوی و به تعبیر حضرت امام، منش صاحب جواهر وشیخ انصاری و هدف اصلی حوزه دور خواهیم شد."نوه امام راحل در ادامه گفت: "مورد دیگر صراط مستقیم در مواجهه با انحراف دوگانه، عدم توجه به عنصر زمان و مکان در اجتهاد و عدم توجه به اصول مسلم اجتهاد و منابع است. روحانیت دراین مساله با دو مسیر انحرافی روبرو است. حضرت امام به صراحت گفته اند که عنصر زمان و مکان در اجتهاد تاثیر می گذارد."وی با انتقاد از اینکه تحقیق و بحث زیادی درخصوص تاثیر عنصر زمان و مکان در اجتهاد صورت نگرفته است، گفت: " البته دقت بفرمایید امام نمی فرمایند درموضوعات تاثیر می گذارد، چون تاثیر درموضوع از ابتدا مطرح بوده است و چیز جدیدی نیست، بلکه می گویند در اجتهاد اثر می گذارد."سید علی خمینی با اشاره به اینکه ما در دنیای متفاوتی زندگی می کنیم که لحظه به لحظه درحال تغییر است، اما اینکه شیعه مانده و پویایی خود را حفظ کرده به علت همین اجتهاد است گفت: "ما نباید دراجتهاد بر حرف گذشتگان بسنده کنیم و درگذشته بمانیم."وی اظهار داشت: "درطرف دیگرمی بینیم بدون توجه به منابع اصیل که حضرت امام به فقه جواهری تعبیر می کنند؛ مسیر غلطی طی می شود که حالا اقتضای دنیا این است، پس ما هم به این سمت برویم و هرچه امروز دستاورد بشری است، کامل قبول کنیم. این هم غلط است، ما باید با منابع اصیل خودمان اینها را بررسی کنیم."فرزند مرحوم سید احمد خمینی در مورد مواجهه با انحراف دوگانه "جدایی تهذیب به بهانه تحصیل" و "جدایی تحصیل به بهانه تهذیب" نیز گفت: "این آفت درحوزه ها بسیار بوده است؛ بهویژه جدایی از تحصیل به بهانه تهذیب. من خود دیده ام کسانی را که برای اینکه تهذیب نفس کنند، درس، بحث و تحصیل را کاملا کنار گذاشته اند، درحالی که هر دو جنبه مهم بوده است."وی گفت: "اگرروحانی مهذب نباشد، اثر تخریبیاش صدها برابر از کافر و ملحد بیشتر است و امروز این سوال جدی وجود دارد که حوزه در راه تهذیب روحانیت چه کاری کرده است. تاکید می کنم اثر گذاری روحانیت درجامعه نیز بهواسطه همین تهذیب بوده است و بسیاری از مشکلات امروز روحانیت از نبود این امر نشات می گیرد."سید علی خمینی صراط مستقیم در مواجهه با انحرافات دوگانه "جدایی از علم کلام به بهانه تفقه" و جدایی "تفقه به بهانه علم کلام" را موضوع بعدی دانست و گفت: "درتاریخ علم شیعه، این دوگانگی وجود داشته است، به حدی که برخی فقهای نجف در دوره ای گفته اند که اصلا علم کلام نخوانید. شاید مبانی علمی هم داشته باشند؛ کسی که فقه اصول بخواند و مجتهد شود، راحت تر می تواند مبانی کلامی را از دل گزاره های دینی استخراج کند، اما به هرحال به نظر می رسد ما نباید هر یک از این دو را کنار بنهیم. ما خیلی وقتها در مواجهه با شبهات کلامی چون بلد نیستیم جواب دهیم، رمی به ارتداد می کنیم، چون درسش را نخوانده ایم."وی گفت: "امام از ابتدا نگاهشان این بود که روشنفکران بیایند، حرفشان را بزنند، ما مگر نمی گوییم مبانی ما درست است، آنها هرچه بگویند ما هم جواب می دهیم، این تصریح امام است. متاسفانه برخی رسانه ها حرف امام را تحریف کرده اند که امام گفته است آنها تا وقتی می توانند حرفشان را بزنند که ما بتوانیم جوابشان را بدهیم که صد در صد غلط است."سید علی خمینی گفت: "آخرین مساله، صراط مستقیم در مواجهه با انحراف دوگانه "گوشه گیری مطلق و عدم دخالت در سیاست و یا دخالت درکوچکترین مسایل مردم است" که این هم مطلب بسیار مهمی است. روحانیت نباید از جامعه دور باشد و نباید هم به قدری غوطه ور شود که در کوچکترین مسایل مردم نیز دخالت کند و خودش را دارای حق بداند."
[ چهارشنبه 89/12/4 ] [ 12:20 عصر ] [ م.ص ]
[ نظر ]
|
|