NTENT="IR" />
کلارآباد دات کام |
به ظاهر ریاضی و نقاشی ربطی بهم ندارند. مونا نبیعی هم قرار بود هنرمند باشد که با منع اطرافیانش روبرو می شود.مخ ریاضی بودن! مساله این نیست! حرف سر علاقه و تلاش است. آن وقت می شود مخ ریاضی بود.
عضو هیات علمی دانشگاه شهید بهشتی، یکی از همان مخ ریاضی ها، آن هم از نوع ?? ساله اش، گزینه استعداد را برای خوب ریاضی بلد بودن، رد می کند. درحالیکه به گفته این استاد دانشگاه، بیشتر از نصف دانشجویان رشته ریاضی، علاقه ای به این رشته ندارند و از سر مجبوری و به خاطر رتبه کنکورشان، در دریای اعداد، شیرجه زده اند. "مونا نبیعی" دکترای رشته ریاضی با گرایش آنالیز دارد. وقتی از او خواستم زندگی را با همین اعداد و ارقام توصیف کند چیزهایی گفت که دست آخر هم نفهمیدم! خلاصه اش این بود که باید خوب زندگی کرد، چون فرصت چندانی نداریم. او دبیر برگزاری مسابقات ریاضی کشور که در اردیبهشت سال بعد برگزار می شود هم هست. مسابقاتی که خودش هم در زمان دانشجویی در آن شرکت کرده و در پیمودن پله های ترقی کم، کمک حالش نبوده است. رییس جمهور وعده داده به برگزیده های این مسابقه، جوایز نقدی خوبی بدهد و شهرداری هم قول مساعدت داده است. سطح این مسابقات از المپیاد ریاضی بالاتر و به صورت تیمی برگزار می شود. از هر دانشگاه ? نفر؛ که طبیعتا برگزیده های دانشگاه هستند. مونا نبیعی شرایط انتخاب این ? نفر را علاوه بر داشتن خلاقیت، برخوردار بودن از حداقل ضریب هوشی و مطالعه زیاد می داند. می پرسم: پس خود شما هم ضریب هوشی تان بالاست؟ می خندد و جواب می دهد: بالاخره باید در یک سطحی باشد که بتوان از پس مسابقه برآمد. این استاد دانشگاه، مجرد و به خاطر درس خوان بودناش از کارِ خانه معاف است."سیر"، سین سفره هفت سین مورد علاقه اوست. دلیلش ترحم است و می گوید: سیر بوی خوشی ندارد و هرکسی او را انتخاب نمی کند؛ به همین دلیل دوستش دارم. یکی از به یادماندنی ترین خاطره عیدش مربوط به سالی می شود که در یک کنفرانس ریاضی، نزدیک به ایام عید که میهمانان خارجی هم در آن حضور داشتند، سفره هفت سین را در قالب ریاضی نقاشی می کند و نوعی تبلیغ برای نوروز ایرانیان می شود. به ظاهر ریاضی و نقاشی ربطی بهم ندارند. مونا نبیعی هم قرار بود هنرمند باشد که با منع اطرافیانش روبرو می شود. بعد از نقاشی علاقه اش ریاضی بود. پا به دنیای ارقام و اعداد که می گذارد؛ آرام آرام سرو کله عشق به این دنیا هم پیدا می شود. به قول خودش خیلی لجوج است و دست به روی هرکاری بگذارد تا آخرش می رود. می گویم در مسایل دیگر مانند برخورد با اطرافیان هم لجاجت دارید؟ پاسخ مثبت می دهد و در ادامه می گوید: تا این حد که اطرافیان می دانند نباید چیزی را به من بگویند و بر حرفشان پافشاری کنند. به نظرم این استاد دانشگاه جوان هم مخ ریاضی است و واقعا با آن انس گرفته است وگرنه وارد شدن به این دنیا، کار هرکسی نیست.
[ پنج شنبه 89/12/26 ] [ 8:39 صبح ] [ م.ص ]
[ نظر ]
|
|