سیدمحمد خاتمی، رئیس جمهور دولت اصلاحات، اخیراً در یک نشست، صحبت هایی را پیرامون "ظلم به رهبری و ظلم به ملت" مطرح کرده است.خاتمی می گوید: "اگر ظلمی شده است که شده است، همه بیاییم عفو کنیم و به آینده نگاه کنیم. و اگر به نظام و رهبری ظلم شده است به نفع آینده از آن چشم پوشی شود و ملت هم از ظلمی که بر او و فرزندانش رفته است می گذرد و آن وقت همه به آینده بهتر رو خواهیم آورد."
این صحبت خاتمی که البته با واکنش های مختلفی از جانب دوستان سابق و منتقدان خاتمی مواجه بوده، بیشتر به عنوان توبه برداشته شده است اما باید گفت که خاتمی شناسان! جنس این حرف او را نیز همانند دیگر حرفهای خاتمی می دانند.
خاتمی در صحبت اخیرش از ? محور عمده نام برده است. "ظلم به نظام"، "ظلم به رهبری"، "ظلم به ملت" و "آینده".
اگرچه عده زیادی از دوستان سابق خاتمی همین حرف های دوپهلوی او را هم برنتافته و خاتمی را متهم به توبه و دفاع از نظام کرده اند اما نکته ای که افکار عمومی و خود سیدمحمد خاتمی باید بداند این است که این مسیر نه راه که کج راهه است.
خاتمی در صحبت خود اول از همه نظام و ملت را در مقابل هم قرار داده است. در واقع خاتمی با لحنی مودبانه و شیک، صحبت های تمام آنها که سابقاً دوست خاتمی و همواره دشمن نظام بوده اند را بازتکرار کرده است.
آنهایی که همواره برای دفاع از مطامع پلید خویش و تعبیر کردن خواب های شومی که برای انقلاب دیده بودند، از "نظام" به عنوان بزرگترین سد پیش روی خود نام می بردند و اساساً بحث اینکه "نظام چیست؟" بحث داغ سال های اصلاحات بود که گویا رگه های آن در وجود سیدمحمد خاتمی نیز رسوخ کرده است.
خاتمی از ظلم به نظام و ظلم به رهبری می گوید. سلّمنا. ای کاش آقای خاتمی در روزهایی که بایسته بود از این ظلم رفته پرده برمی داشت نه اینکه پس از رسیدن تاریخ انقضای سران فتنه و فتنه گران و آن هنگام که این ظلم رفته تمام انرژی خود را به کار برده و دیگر رمقی برایش نمانده است.
این ظلم به نظام و رهبری که صد البته جدا کردن آن از ظلم به ملت نیز اشتباه است و در واقع طی دو سال، جفایی که مسببانش سران فتنه و همپالگی هایشان بودند، نه تنها بر نظام و رهبری که بر ملت نیز رفت و همه را آزار داد؛ پیش از این هم نیازمند فریاد بود.
اساساً منظور خاتمی از "ملت" چیست؟ او ملت ? دی را می گوید یا اراذل و اوباشی که سنگ و اسلحه به خیابان ها آمدند و دست آخر هم مرده هایشان یا جعلی از کار درآمدند و یا اینکه توسط گلوله های منافقین و جاسوسان موساد کشته شده بودند.
خاتمی آیا همان ملتی را می گوید که همواره با حضور میلیونی خود غبار فتنه را از کشور می زداید و رهبرش نیز تأکید دارد که هیچ حرف درگوشی با مردم ندارد...؟! یا اینکه نه،
او آدم هایی را می گوید که تعداد قلیل خود را در داخل و خارج از کشور "بیشمار" می انگارد و به هر بهانه ای مثل حصر خانگی سران فتنه، چهارشنبه سوری، روز کارگر و ... قصد می کند که رمق مردم را بگیرد و سودای سوزاندن شهر را در سر می پروراند؟
ملتی که خاتمی نشناخته است ظلم رفته به خود را بسیار قبل تر و با "ما اهل کوفه نیستیم، علی تنها بماند" پاسخ گفته اند. و همین ملت است که در تمام طول ?? سال گذشته برای مظلوم نماندن نظام، حتی عزیزان خود را نیز به مسلخ فرستاد و "شهید پرور" شد.
خاتمی از ظلم رفته به رهبری می گوید. ظلمی که همه معترفیم عاملانش هیچ کس نبودند جز فتنه گران و خواص بی بصیرت. خاتمی در حالی از امکان بخشش این ظلم سخن رانده است که حتی خود او هنوز هم حاضر نیست واقعیت را چنانکه رخ داده است بیان کند و سر به آستان توبه ای حقیقی بگذارد.
از دو پهلویی حرفهای اخیر خاتمی همین بس که حالا هیچ کس نمی تواند باورش کند.
در یک سو ضد انقلاب و دوستان سابق خاتمی ایستاده اند که با بیان این حرفها خاتمی را متهم به جانبداری از نظام و توبه از همکاری با فتنه گران و فرقه سبز می کنند و در یک سو مردمی هستند که این حنا دیگر برایشان رنگی ندارد.
البته شاید طرح درست این حرفها و قبول وقوع یک ظلم بزرگ در حق نظام از سوی فتنه گران، سرآغازی دوباره برای خاتمی محسوب شود اما حافظه مردم هیچ چیزی را فراموش نخواهد کرد.
شاید خاتمی چنانکه افتد و دانی، دیگر هیچوقت در قامت سابقش ظاهر نشود اما بیان درست و انتخاب حقیقت در کشاکش رضایتمندی انقلاب یا ضد انقلاب! حتماً برای خاتمی بهتر خواهد بود.