امام هادی(علیه السلام) مثل سایر امامان بر همه زبانهای دنیا تسلط کامل داشتهاند. امام در گفتگویی با عموم مردم، سخنان هر انسانی با هر زبانی را به درستی متوجه شده و بدون نیاز به مترجم پاسخ او را به زبان خودش دادهاند. در اینجا تنها تعدادی از این گفتگوهای امام هادی (علیه السلام) برای روشن شدن این حقیقت بیان میشود.
دین اسلام سه ویژگی جامع، جهانی و جاویدان دارد. پیامبر(صلیاللهعلیهوآلهوسلم) و امامان نیز الگوهای جامع، جهانی و جاویدانند. هر یک از امامان (علیهمالسلام) در عصر خویش برترین شخصیت جهانی بوده اند و همه فضایل و ارزشها را با هم در سطح عالی داشته اند. امام رضا (علیهالسلام) همین حقیقت را در تعریف «امام» آورده و فرمودهاند: امام یکتای زمان خود است، هیچ کس به او نمیرسد و هیچ دانشمندی برابرش نیست و نظیری برای او پیدا نمیشود. بیدرخواست و اکتسابی همه فضیلتها را دارد و اختصاص او به همه فضیلتها، الهی و از جانب خدای فضیلتدهنده بخشنده است. (1)
آن حضرت در ادامه همین حدیث درباره دانش انبیاء و ائمه نیز فرمودهاند: خداوند به پیامبران و امامان (علیهم السلام) از خزانه علم و حکمتش آنچه را که به دیگران نداده ارزانی داشته است و دانش آنان بالاتر از دانش تمام اهل زمانشان است.(2)
بر اساس این حدیث رضوی، هر امامی در زمان خود شخصیت بینظیر در همه فضیلتها و امتیازات است. حضرت امام هادی(علیه السلام)، دهمین امام معصوم و خورشید تابناک از اهل بیت پیامبر اعظم(صلیاللهعلیهوآلهوسلم) است. امام هادی (علیه السلام) یگانه دوران در همه فضیلتها و محاسن و علوم است. آن امام همانند سایر امامان هر چه را خواست و اراده نموده دارا بوده و برخی آثار آن در تاریخ امامت گزارش شده است.
یکی از امتیازات امام دهم که جلوههای آن بر اساس مشاهدات اصحاب امام در زندگانی امام وجود دارد، آگاهی کامل از همه زبانهای معاصران خویش است.
امام هادی(علیه السلام) مثل سایر امامان بر همه زبانهای دنیا تسلط کامل داشتهاند. امام در گفتگویی با عموم مردم، سخنان هر انسانی با هر زبانی را به درستی متوجه شده و بدون نیاز به مترجم پاسخ او را به زبان خودش دادهاند. در اینجا تنها تعدادی از این گفتگوهای امام هادی (علیه السلام) برای روشن شدن این حقیقت بیان میشود.
1. ابوهاشم جعفری گفته است: در مدینه، امام هادی(علیه السلام) با «بغا» از نگهبانان متوکل عباسی که ترک زبان بود، به ترکی سخن گفتند. وی از اسب پیاده شد و جای اثر پای اسب امام را بوسید. او را قسم داده و خواستم از سخنان امام به من خبر دهد بغا پرسید: هذا نبی؟ این شخص پیامبر است؟
گفتم: پیامبر نیست.
گفت: او مرا با نامی که در سرزمینهای ترکنشین در کودکی صدا میزدند و هیچ کس تا امروز از آن خبر نداشت صدا زد!(3).
در این گفتگوی امام هادی(علیه السلام) با «بغا» به زبان ترکی، آگاهی امام از گذشتههای دور او و خبر غیبی امام، او را به احترام فوقالعاده نسبت به شخصیت مقدس الهی امام واداشته است.
2. «علی بن مهزیار» گفته است:
به محضر امام شرفیاب شدم و امام به فارسی با من سخن گفتند. روزی غلام خود را خدمت امام فرستادم. او که سقلابی بود، در هنگام بازگشت بسیار شگفتزده بود، پرسیدم: چه خبر شده است؟
گفت:چگونه شگفتزده نشوم! امام هادی(علیه السلام) پیوسته به زبان سقلابی ( اسلاوی) همانند یکی از خود ما سخن میگفت، به گونهای که تصور کردم او سقلابی است و در آنجا بزرگ شده است.(4)
3. ابوهاشم جعفری گفته است من با متطیب در محضر امام هادی(علیه السلام) به فارسی سخن گفتم. امام روی به من نموده و با تبسم فرمود: گمان میکنی غیر از تو کسی فارسی را به خوبی نمیداند؟
متطیب به امام عرض کرد: جانم فدای شما باد! شما فارسی را خوب میدانید؟
امام پاسخ دادند؟ آری.(5) وی گفته است: در محضر امام هادی (علیه السلام) بودم غلامی در خدمت امام بود من با او فارسی سخن گفتم و او نفهمید امام سخنم را به عربی برگردانده و به اطلاع او رساندند(6).
مطابق احادیثی که ذکر شد و در آن برخی نمونههای «زباندانی» امام هادی(علیه السلام) گزارش شد، آن حضرت با زبانهای مردم دنیا آشنا بودهاند و در گفتگوها و مناظرات و مذاکرات با هر کس با زبان خودش سخن میگفتهاند.
بنابراین هر یک از امامان برای هدایت انسانها به هر زبانی که خواستهاند، با تسلط کامل سخن گفته و بی نیاز از واسطه و مترجم بودهاند. در این امتیاز نیز امامان سرآمد زمان خویش بوده و با زبانهای متفاوت حقایق الهی و معارف اسلامی را بیان کردهاند.
پی نوشتها:
1- شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، مؤسسة النشر الاسلامی التابعة لجماعة المدرسین بقم المشرفة، چاپ اول، 1405 ه ق، 1363 ه ش، ص 678.
2- کمال الدین و تمام النعمة، ص 680.
3- علامه مجلسی، بحارالانوار، مؤسسة الوفاء، لبنان، بیروت،چاپ سوم، 1403 ه ق، 1983م ج 50، ص 124.
4- بحارالانوار،ج 50،ص 130، صفارقمی،بصائرالدرجات،انتشارات کتابخانه آیة ا... مرعشی نجفی،قم ،چاپ اول،1404ه ق، ص 249333.
5- بحارالانوار،ج50،ص 136137.
6- بحارالانوار،ج50، ص137،بصائرالدرجات،ص338.
* منبع روزنامه قدس