سوالی که طی روزهای اخیر ذهن بسیاری را در پروژه الماس فریب به خود مشغول کرده این است که چرا الماس فریب وزارت اطلاعات، یعنی سردار مدحی، توانست تمام اقدامات خود را در قلب جبهه ضد انقلاب و اپوزسیون انجام دهد، در عین آنکه هیچگاه کسی متوجه کارهای او نشد.
دلیل اول این اتفاق جالب، خودشیرینیهای علیرضا نوری زاده، از عناصر ضد انقلاب بود.
او در روزهای آغازین مطرح شدن سردار مدحی ضمن تعاریف آنچنانی از وی، مدام متذکر می شد که سالها با مدحی در ایران در ارتباط بوده و حتی اطلاعات دسته اول خود را نیز از او دریافت میکرده است.
نوریزاده حتی در مقابل کسانی هم که در جبهه ضد انقلاب منتقد مدحی بودند، میایستاد و همین نوع اقدامات بود که سبب شد مدحی بتواند اعتماد جبهه ضد انقلاب و سرویسهای امنیتی بیگانه را به نحو مطلوبی جلب کند و آنان را در دام پروژه فریب گرفتار کند.
عامل دوم لو نرفتن الماس فریب وزارت اطلاعات ایران، شگردهای امنیتی برای بی اثر سازی دستگاه های دروغ سنج بود.
جبهه ضد انقلاب و از جمله شخص نوریزاده پس از برملا شدن شکست بزرگشان در پروژه الماس فریب، مدعی شدند که مدحی هیچگاه تحت آزمایش دستگاه دروغ سنج سرویسهای امنیتی بیگانه قرار نگرفته و این در حالی است که آنها خودشان هم میدانند این ادعای دروغ، را هیچکس باور نخواهد کرد.
این الماس فریب بود که توانست با شگردهایی، ماجرای دستگاه دروغ سنج را برای آنان که میخواستند مدحی را بشناسند از حیّز انتفاع خارج کند و شکست دیگری را روی دست دشمنان انقلاب بگذارد.