NTENT="IR" />
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

کلارآباد دات کام
قالب وبلاگ
 عضو ارشد حزب اعتماد ملی اطرافیان خاتمی را عروسک گردانانی معرفی کرد که وی را به هرسو که خواستند کشیدند و ضمن بازگویی ناگفته های از عملکرد 14 ساله دوم خرداد،درباره اینکه چه شد نام جریان خط امام(ره) ، به یکباره به اصلاح طلب تغییر کرد، افشاگری نمود و همچنین از حلقه مشکوک ستاد کروبی در انتخابات 88سخن گفت؛و هاشمی را سیاستمداری معرفی کرد که برای رسیدن به مقاصد سیاسی اش حتی حاضر است خانواده اش را نیز فدا کند و ...

 ذاکری، در سال 78 از چنان نفوذی میان دوم خردادی ها برخوردار است که وقتی برای کاندیداتوری هیئت رئیسه مجلس معرفی می شود، در نشست غیر رسمی نمایندگان، با اکثریت آرا رأی می آورد، اما بعد به دلایلی که خود آن ها را نیز در این مصاحبه بیان کرده از لیست خارج می شود.

همراهی چند ساله ذاکری با دوم خردادی ها و حضورش در بسیاری از جلسات آن ها، باعث شده تا وی ناگفته های بسیاری از عملکرد این جریان داشته باشد.

همین شیرینی ها از زبان او بود که ما را بر آن داشت تا مصاحبه ای چهار ساعته با وی در محل باشگاه خبرنگاران داشته باشیم.

* کروبی و موسوی برای حذف رقیب خودکشی کردند

ذاکری، موسوی و کروبی را مصداق کسانی دانست که برای از میان برداشتن رقیب خود حاضر شدند نقشه قتل خود را در پشت بام رقیب بکشند تا شاید بدین وسیله بد نامی و حذف رقیب را حتی به قیمت از دست دادن جان خود، فراهم کند.

* کوبیدن بر طبل ادعای تقلب، اشتباه بزرگ کروبی بود

ذاکری، با اشاره به علت ورود کروبی به صحنه انتخابات ریاست جمهوری دهم، کروبی را فردی معرفی کرد که در صحنه سیاست مرتکب اشتباهات فراوانی شده است.

وی ضمن تشریح این ایرادات اظهار داشت: پس از انتخابات دهم، به کروبی گفتم اشتباهات زیادی را مرتکب شده است که اولین آن ها هم ورود به صحنه انتخابات بود، کوبیدن بر طبل ادعای تقلب، بدون هیچ مدرک و سندی، ادامه دادن به اعتراضات و دعوت مردم به خیابان ها برای آشوبگری و اغتشاشات، با وجود تأکید رهبری برای پایان دادن به این اقدامات، از جمله اشتباهات بزرگ و فراموش نشدنی وی بود.

ذاکری در ادامه یادآور شد: کروبی پس از اعلام نتایج انتخابات ریاست جمهوری مدعی بود که من نسبت به عملکرد شورای نگهبان تردید دارم و مطمئنم که رئیس جمهور از پیش تعیین شده، به وی گفتم، کسی که نسبت به مشروعیت نهادهای برگزار کننده انتخابات شک دارد نباید در انتخابات شرکت کند.

وی در ادامه افزود: من پس از وقایع خرداد 88، نیز به وی گفتم شما که مدعی بودی برای صیانت از نظام می آیی،نه تنها مشکلات کشور را مرتفع نکردی، بلکه کشور را دچار آسیب و خطرات بسیار جدی تری هم کردی.

* ابطحی، کرباسچی، باقی و عبدی، کروبی را به سمت فتنه سوق دادند

عضو ارشد حزب اعتماد ملی گفت: با وجود اینکه کروبی کاندیدای حزب اعتماد ملی بود، اما اعضای این حزب، هیچ نقشی در برنامه ریزی های انتخاباتی وی نداشتند. در آستانه انتخابات ما شاهد بودیم که حلقه ای مشکوک که در گذشته از مخالفین کروبی بودند، وی را احاطه کردند، شخصیت هایی نظیر ابطحی، کرباسچی، باقی و عبدی که از طراحان اصلی برنامه های انتخاباتی وی شدند. بیانیه ها و اظهار نظرهای کروبی قبل از انتخابات و حتی پس از آن بسیار متأثر از این افراد بود.

ذاکری در ادامه افزود: من همیشه به کروبی انتقاد می کردم و متذکر می شدم که این افراد سعی دارند شما را از هدف اصلی تان باز دارند و به راهی که می خواهند بکشانند و همانگونه هم شد کروبی از این حلقه مشکوک تأثیر گرفت و آن ها توانستند با شناخت نقطه ضعف های وی، راهبرد کروبی را به مسیری که به فتنه ختم شد، بکشانند.

وی تأکید کرد: این توطئه هم به دست دشمنان در خارج از کشور طراحی شد که پس از مدت ها مطالعه و شناخت، نقطه ضعف های افراد مؤثر در صحنه سیاست و اجرایی کشور، حلقه ای از شخصیت های مخالف نظام را در اطراف آن ها شکل دهند تا به وسیله این افراد برنامه های خود را عملی کنند.

* تز فکری اکثریت سازمان مجاهدین و مشارکت این بود که "دوران حاکمیت ولایت فقیه سپری شده"

محمد باقر ذاکری، در باب استراتژی و تز فکری برخی نمایندگان مجلس ششم و سازمان مجاهدین و مشارکت، گفت: در مجلس ششم، عده ای در فراکسیون مشارکت و مجاهدین بودند که می گفتند نظام روحانیتی شما به پایان رسیده و دوران حاکمیت ولایت فقیه سپری شده است. آن ها معتقد بودند که حکومت و دین کاملاً از هم مجزا هستند و صریحاً اعلام می کردند که نظام جمهوری اسلامی اصلاح پذیر نیست.

وی از مجاهدین و مشارکت به عنوان سازمانی نام برده که بیشترین همکاری را با دشمنان خارج نشین در شعله ور کردن آتش فتنه برعهده داشتند.

ذاکری تصریح کرد:‌ فراکسیون مشارکت مجلس به دنبال حمله نظامی آمریکا به ایران بود، تز فکری اکثریت سازمان مجاهدین و مشارکت بر این اساس بود که نظام جمهوری اسلامی با این بافت و ساختار فعلی، قابل اصلاح نیست، آن ها همواره به دنبال ایجاد تغییرات اساسی در حاکمیت نظام جمهوری اسلامی بودند، چرا که اعتقاد آن ها جدایی دین از سیاست بود. سازمان مجاهدین و مشارکت، همیشه به دنبال سقوط نظام جمهوری اسلامی و جایگزینی رژیمی دیگر بود.
من بارها از آن ها پرسیدم شما که به دنبال تغییر رژیم هستید می‌دانید رژیم جایگزین جمهوری اسلامی چه رژیمی است؟

آن ها همیشه در پاسخ می‌گفتند: هر رژیم دیگر بیاید، بهتر از نظام فعلی است.
من اصرار داشتم تا آن ها رژیم دلخواهشان را تعریف کنند و سرانجام با پاسخ تاسف باری مواجه شدم.

آن ها گفتند: مثلا همانطور که آمریکا به عراق حمله کرده، به ایران بیاید و حاکمیت را به دست بگیرد این حکومت بهتر از حاکمیت فعلی است!

ذاکری در ادامه خاطرنشان کرد: اینان مصداق همان کسانی هستند که آگاهانه به حمایت از دشمن در برهم زدن انسجام و نظم عمومی جامعه وقایع خرداد 88 برآمدند.

* خاتمی حتی شهامت گفتن "نه" را به اطرافیانش نداشت

ذاکری، از دوران ریاست جمهوری خاتمی و رویدادهای ناگفته آن گفت و به تشریح وقایعی پرداخت که کمتر به آن پرداخته شد.

وی در این بخش از سخنانش به جلسه ای که در دوره کاندیداتوری خاتمی در انتخابات 76 داشته اشاره کرد و گفت: زمانی که خاتمی برای کاندیداتوری اعلام حضور کرد، نزد وی رفتم و گفتم، آقای خاتمی طرز فکر شما با رهبری زاویه دارد و من نگران تکرار سرنوشت بنی صدر برای شما هستم.

اما خاتمی در آن مقطع مدعی شد: "چرا نگران هستید؟ من در تبلیغات انتخاباتی همیشه شعار قانون مداری را مطرح کردم. اختلاف نظرها طبیعی است، اما جایگاه ها تعریف شده اند. رهبری به عنوان شخص اول نظام و رئیس جمهور به عنوان شخص دوم تعیین شده اند. رهبری سیاستگزار است و ریاست جمهوری، مجری.

من تا جایی که بتوانم تلاش می‌کنم عقایدم را برای ایشان تبیین کنم،در غیر این صورت طبق قانون اساسی ایشان نفر اول نظام خواهند بود.

ذاکری در ادامه تاکید کرد: بعد از این صحبت های خاتمی گفتم اگر شما واقعا چنین طرز فکری داشته باشید من هیچ نگرانی ای ندارم اما وقتی اطرافیان خاتمی را دیدم دیگر از دولت خاتمی ناامید شدم.

وی حلقه اطرافیان خاتمی را تصمیم گیران اصلی دولت وی دانست که هیچ گاه خاتمی به آن ها "نه" نگفت

ذاکری در ادامه افزود: اطراف خاتمی را کسانی گرفته بودند که دچار انحراف زیادی بودند. من بارها در جلساتی به خاتمی متذکر شدم اطرافیان وی افکار و اهداف قانون گریزانه دارند و بدون شک شما را از مسیر اصلی شما را منحرف می‌کنند، اما خاتمی همیشه در پاسخ اذعان داشت: "من نمی‌توانم همه را همفکر خود کنم،اما حضور این افراد را مانعی سرراهم نمی‌بینیم" و من پس از چندین نشست که نتیجه ای در بر نداشت، از وی فاصله گرفتم.

وی خاتمی را فردی بی اراده و بسیار تاثیر پذیر از حلقه اطرافیانش دانست و خاطرنشان کرد: خاتمی حتی جرات "نه گفتن به اطرافیانش را نداشت و همیشه  بدون شهامت و جسارت از  خواسته های حلقه اطرافیانش تمکین می کرد.

* کابینه خاتمی، با حرف این و آن شکل گرفت

محمد باقر ذاکری، معتقد است کابینه خاتمی برپایه نظرات و خواست اطرافیانش شکل گرفت و دچار لغزش ها و انحرافات فراوانی بود.

وی در این خصوص یادآور شد: زمانی که ابطحی به عنوان رئیس دفتر خاتمی در نظر گرفته شد بعد از مطالعه عملکرد وی به رغم اینکه اول موافق حضورش بودم با مشاهده پرونده به شخصه نزد ابطحی رفتم و از وی خواستم این سمت را بپذیرد و بارها به خاتمی هم متذکر شدم که وجود شخصی در کابینه که پرونده اخلاقی دارد، برایت مشکل ساز خواهد شد.

اما این رضا خاتمی بود که در جواب من گفت: هیچ مشکلی پیش نخواهد آمد. برای همه پرونده سازی کرده اند. پرونده ابطحی هم یکی از آن هاست.

پاسخی که نتوانست مرا قانع کند چرا که معتقد بودم به فرض هم این مسائل کاملا پرونده سازی باشد نمی‌توان به کسی که به راحتی برایش پرونده سازی می‌کنند اطمینان کرد.

ذاکری در ادامه افزود: خاتمی، درفکر و نظر شاید ایده آل به نظر می‌رسید، اما در مقام عمل هیچ اراده و قدرتی از خود نداشت. او در باب اختیار دچار ضعف های فراوانی بود و هر کس از وی درخواستی می‌کرد، بی چون و چرا تمکین می‌کرد.

وی در بیان مثال برای بی اراده بودن خاتمی، به موردی که شخصأ در تغییر تصمیم خاتمی تاثیر گذاشته بود اشاره کرد و گفت: خاتمی ابتدا می‌خواست مسجد جامعی را که مورد اقبال جناح راست هم بود، به ریاست دفتر خود منسوب کند اما از سوی اطرافیانش مورد هجوم مخالفت ها قرار گرفت. از جمله خود من که به دلیل مشاهده پیام تبریک روزنامه های اصولگرا به مسجد جامعی، دچار این تردید شدم که چرا باید رئیس دفتر رئیس جمهور اصلاح طلبان، مورد حمایت آن طرفی ها قرار بگیرد؟ و روزی به همراه نوروز زاده (نماینده مردم السفیراین در مجلس ششم)، نزد خاتمی رفتیم و اعتراض خود را از این اقدام اعلام کردیم و عملا مواضع همه ما علیه انتخاب مسجد جامعی شد. خاتمی هم دراقدامی انفعالی از انتخاب مسجد جامعی منصرف شد و ابطحی را به عنوان رئیس دفتر خود معرفی کرد.

* کاندیداتوری خاتمی در انتخابات 88 اقدامی ناشیانه بود

عضو شورای مرکزی اعتماد ملی، کاندیداتوری خاتمی را در انتخابات 88 با وجود مخالفت رهبری، اقدامی ناشیانه توصیف کرد و اذعان داشت: خاتمی در ابتدا تصمیمی برای کاندیداتوری نداشت، اما با فشار و اصرار کسانی نظیر موسوی خوئینی ها، به صحنه سیاست بازگشت. زمانی که وی تصمیم گرفت نظر رهبری را نیز در مورد حضورش در انتخابات جویا شود، مجید انصاری مخالفت کرد و گفت، الان اگر خاتمی نزد رهبری برود، ایشان مخالفت خواهند کرد ما ابتدا باید موج مردمی ایجاد کنیم تا به اصطلاح رهبری را در برابر این موج قرار دهیم

ذاکری درادامه تصریح کرد: من در واکنش به این تصمیم گفتم، آقای انصاری، شما هم مانند حجاریان طرفدار تز فشار پایین و چانه زنی از بالا شده اید. خاتمی بعد از جلسه ای که با رهبری داشت دور روز خور را از دید همگان پنهان کرد اما بعد باز با فشار اطرافیان در این ادعا که همه ایران پشت سرنوشت وی اعلام کاندیداتوری کرد.

وی درادامه گفت: خاتمی حتی به چند سفر استانی هم رفت اما آنجا بود که با مشاهده کمی استقبال مردم مواجه شد دچار دلسردی شد و درنهایت به این نتیجه رسید که باید انصراف دهد.

* سیاست گزاری های رهبری و نظام دوم خرداد را حماسه کرد

عضو شورای مرکزی حزب اعتماد، دوم خرداد را حماسه ای دانست که اگر حمایت های رهبری و سیاست گزاری های ایشان نبود هیچ گاه به دست اصلاح طلبان حاصل نمی شد.

وی تاکید کرد: درحالیکه اصلاح طلبان همیشه سعی داشتند این حماسه را به نام خود ثبت کنند اگر حمایت ها و سیاست گزاری های رهبری نبود حماسه ای به نام دوم خرداد پدید نمی آمد.

ذاکری اذعان کرد: اصلاح طلبان تندرو همیشه سعی کردند فضا را به گونه ای نشان دهند که رهبری هیچ حمایتی از دولت خاتمی نکرده است درصورتی که دولت هفتم و هشتم بسیار وامدار رهبری بود.

وی همچنین تاکید کرد: آنچه که دوم خرداد را حماسه کرد، نه انتخاب خاتمی، بلکه حضور پرشور مردم بود.

* هاشمی از جمله خواص بی بصریت و بی صبر بود

محمد باقر ذاکری، با اشاره به اشتباه بزرگ هاشمی برای کاندیداتوری در انتخابات 84 و رقابت با احمدی نژاد وی را مصداق خواص بی بصیرت دانست و گفت: دوره هاشمی برای ریاست جمهوری به پایان رسیده بود و نباید در سال 84 کاندیدا می شد. شکست هاشمی از احمدی نژاد باعث کینه گرفتن از وی شده بود و بعد از 84 تمام سیاست هاشمی تخریب احمدی نژاد شد، ضمن اینکه موضع گیری هاشمی در سال 88 وی را در زمره خواص بی بصیرت قرار داد.

*


[ یکشنبه 90/5/2 ] [ 5:0 عصر ] [ م.ص ] [ نظر ]
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

موضوعات وب
لینک های مفید
لینک دوستان
لینک های مفید
امکانات وب
عمارنامه : نجوای دیجیتال بصیرت با دیدگان شما 		AmmarName.ir

بازدید امروز: 17038
بازدید دیروز: 94155
کل بازدیدها: 5090167