NTENT="IR" />
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

کلارآباد دات کام
قالب وبلاگ
 * شما و برخی از چهره های شاخص جریان اصلاحات از جمله آقای خاتمی شرایطی را برای حضور در انتخابات آینده مطرح کرده اید. با توجه به اینکه شما چند دوره مجری انتخابات بودید، آیا در زمان خودتان این شرایطی که امروز مطرح می کنید، فراهم بوده است؟
من با خبرگزاری فارس گفت و گویی کردم و گفتم آنچه ما مطرح می کنیم، شما آن را شرایط می نامید. حرف ما این است که اینها واقعیتی است که باید برای برگزاری یک انتخابات آزاد وجود داشته باشد؛ به این معنا که منهای اینها انتخابات آزادی وجود نخواهد داشت. من بحث شرط گذاری را با این کلمات مطرح نمی کنم و معتقد نیستم که آقای خاتمی برای حضور در انتخابات شرط گذاشته است. آقای خاتمی گفته که مگر شما به دنبال انتخابات آزاد نیستید؟ اگر انتخابات آزاد است، ممکن نیست عناصر فعال سیاسی در آن حضور نداشته باشند. امکان ندارد که احزاب سیاسی غیبت داشته باشند و مجری و ناظر انتخابات به گونه ای انتخاب شوند که جریانات مختلفی که می خواهند در این کارزار انتخاباتی حضور داشته باشند، نسبت به آنها سوال داشته باشند. اگر می خواهید انتخابات سالم برگزار کنید، باید این کارها را انجامد دهید تا انتخابات معنا و مفهوم خود را پیدا کند. حرف ما این است. ما این حرف را امروز مطرح می کنیم و آن روز هم مطرح کردیم. من بارها در صحبتهایم این توضیح را داده ام که انتخابات ما به لحاظ ساختاری با مشکلاتی مواجه است. به عنوان مثال در تمامی کشورهای جهان، توزیع برگ الکترال و ثبت نام یک هفته قبل از انتخابات انجام می گیرد و هرکس برای ثبت نام و دریافت کارت الکترال، یک هفته قبل از انتخابات به شعبه مورد نظر مراجعه می کند، شناسنامه خود را تحویل می دهد، کارت را دریافت می کند و روز اخذ رای هم برای رای دادن به همان شعبه مراجعه می کند. این کار را بسیار ساده می نماید، مشکل را حل و از هرگونه شبهه ای پیشگیری می کند. من در دوره وزارت کشور تلاش بسیاری کردم که این کار انجام شود، اما متاسفانه شورای نگهبان زیر بار نرفت.
درخصوص ماشینی شدن مراحل مختلف انتخابات نیز ما در انتخابات مجلس ششم تا چاپ تعرفه هم پیش رفتیم، با شورای نگهبان نیز هماهنگ کردیم و توافق حاصل شد، اما سه روز مانده به برگزاری انتخابات، شورای نگهبان حرف خود را پس گرفت و گفت ما چنین چیزی را قبول نداریم. حتی من خدمت رهبری رسیدم و گفتم ما تعرفه ها را براساس ماشینی شدن انتخابات در تهران چاپ کردیم و دیگر نمی توان کاری کرد. باید تعرفه های جدید را چاپ کنیم. شما با شورای نگهبان صحبت کنید که براساس توافق عمل کنند. اما به هر دلیلی چنین مساله ای ممکن نشد و شورای نگهبان نپذیرفت. من اینها را نقص می بینم و اینها نقیصه هایی در ساختار انتخابات است که باید حل شود. اما یک تفاوت در زمان ما و امروز وجود دارد که من بارها به آن اشاره کرده ام؛ آن هم این است که در زمان ما مجریان انتخابات گرایش خاصی نداشتند و هیاتهای اجرایی ترکیبی بود. دلیلش هم این بود که هیات معتمدینی که فرماندار باید انتخاب می کرد، به تایید شورای نگهبان می رسید. پس معتمدین منتخب یا افرادی بودند که در آن محل به بیطرفی شناخته می شدند یا ترکیبی از دو جریان بود، چرا که از یک سو فرماندار انتخاب و از طرف دیگر ناظر شورای نگهبان تایید می کرد. در روز اخذ رای هم اگر نمایندگان وزارت کشور در شعب حضور داشتند، نمایندگان شورای نگهبان هم بودند. اگر نمایندگان وزارت کشور یک گرایش سیاسی خاص داشتند، نمایندگان شورای نگهبان نیز گرایش دیگری داشتند. بنابر این میشد اطمینان حاصل کرد که اگر مردم آمدند و رای دادند، نتیجه اعلام شده همان چیزی بود که مردم پای صندوقهای رای اعلام کرده بودند و هیچگونه راه تبانی وجود نداشت. در عین حال برخی کارهای حاشیه ای هم انجام داده بودیم از جمله اینکه قبل از رسیدن به جمعبندی کلی، صورت جلسات آرای هر شهرستان در ستاد انتخابات کشور به صورت آنلاین اعلام می شد. یعنی افرادی که به نمایندگی از کاندیداها در وزارت کشور حضور داشتند، این نتایج را روی صفحه می دیدند. کار دیگری که کرده بودیم این بود که نمایندگان احزاب و مطبوعات در ستاد انتخابات وزارت کشور حضور فعال داشتند و هیچ گونه محدودیتی مثل پارتیشن شیشه ای هم برای آنها وجود نداشت. اگر بخواهم داوری کنم، می گویم با اینکه ساختار انتخابات در آن زمان هم عیوب و نواقصی داشت، اما به دلیل این نوع کارهایی که صورت گرفته بود، اطمینان بیشتری از نتیجه انتخابات وجود داشت. اگر فردی به وزارت کشور مراجعه و اعتراض می کرد، من به راحتی می توانستم بگویم ما به اعتراض شما رسیدگی می کنیم. کما اینکه در انتخابات مجلس ششم هنگامی که آقایان آمدند و گفتند که ما به نتیجه انتخابات اعتراض داریم، گفتیم شما می گویید چه کار کنیم؟ آنها گفتند ما می خواهیم 25 درصد آرا بازشماری شود. ما هم پذیرفتیم و 25 صندوق را از هر منطقه تهران به صورت اتفاقی انتخاب کردیم و گفتیم اینها بازشماری شود. هرچه از شمارش آرا به دست آمد ما قبول داریم. 374 صندوق را بازشماری کردند و آقای جنتی که مدعی بود انتخابات مشکل داشته با من تماس گرفت و گفت که ما همه صندوقها را بازشماری کردیم و هیچ اشکالی ندیدیم؛ بنابراین از نظر ما انتخابات بلااشکال است. گفتم باید چه کار کنیم؟ گفت که ما می خواهیم اعلام کنیم که انتخابات اشکالی ندارد، شما چه نظری دارید؟ گفتم ما که از اول می گفتیم انتخابات اشکالی ندارد. شما مدعی بودید و حالا هم ادعای خود را پس گرفته اید. شما اعلام کنید و ما هم پشت سر شما اعلام می کنیم و تابع نظر شما هستیم، که این کار صورت گرفت و هیات نظارت که رئیس آن آقای جنتی بود صحت انتخابات را اعلام کرد. البته اینکه چند ماه بعد 700 هزار رای را باطل کردند بماند برای فصلی دیگر. ولی ما اطمینان داشتیم که انتخابات در مسیر قانونی خود در زمینه ای که به هیاتهای اجرایی مربوط می شود، با مشکل مواجه نیست. حالا ممکن است قبل یا بعد از انتخابات اشکالاتی وجود داشته باشد، کسی را تخریب کرده باشند یا کارهای دیگری که پیش از این بارها گفته ام و دیگر تکرار نمی کنم. بنابر این من این اشکالات ساختاری را آن روز هم می دیدم ولی راههای کوچکی برای اینکه بتوان به نوعی مشکل را حل کرد، وجود داشت. اما زمانی که ناظر و مجری از یک جریان فکری و یک گرایش سیاسی هستند، حداقل سوءظنها جا پیدا می کند.
 من نمی خواهم بگویم که حتما اینگونه هست یا نیست. در انتخابات مجلس هشتم ما به وزیر کشور وقت اعلام کردیم که دوستان ما نسبت به انتخابات تهران حرف و حدیثهایی دارند. چون شمارش آراء به صورت رایانه ای بود، از ایشان خواستیم پرینت صندوقها را به ما ارائه کنند. ایشان هم استقبال کرد و واقعا هم تمایل داشت که این کار انجام شود، اما هرچه وزیر کشور و ما پیگیری کردیم، دست اندرکاران انتخابات پرینتها را به ما ندادند. بنابراین، این سوال برای همیشه باقی ماند که انتخابات به چه شکلی برگزار شده است. خب اگر این پرینتها را می دادند خیلی راحت میشد قضاوت کرد.
 * درخصوص دوره فعلی چه نظری دارید؟ آیا در انتخابات های اخیر خصوصا در انتخابات سال88  شرایطی که امروز مطرح می کنید رعایت شد یا نه؟
من نظر خود را قبلا اعلام کرده ام. همان زمان راه حلهایی هم به نماینده شورای نگهبان و کسی که با بیت رهبری مرتبط بود دادم و گفتم برای اینکه حرف و حدیثها کم شود، به فرمولی که من می گویم عمل کنید تا مشکلی پیش نیاید، اما متاسفانه عمل نشد.
 * لطفا یک جواب صریح و شفاف بدهید
من دست اندرکار انتخابات نبودم.
* اما به عنوان یک جریان سیاسی فعال در انتخابات حضور داشتید. یک جواب بله یا خیر بگویید تا به نتیجه برسیم.
من نمی توانم چنین پاسخی بدهم چرا که دست اندرکار انتخابات نبودم. من می گویم انتخاباتی برگزار شده و عده ای سوال دارند. من به عنوان یک کارشناس برای سنجش صحت انتخابات راه حل دادم و فکر می کنم که اگر دستگاههای مسئول به آن عمل می کردند، هیچ یک از اتفاقات بعدی رخ نمی داد. حداقل روشن می شد که این سوالها درست است یا نادرست. اما به هر صورت رعایت نشد.
 * پس به طور کلی شما معتقدید که شرایط موردنظر شما رعایت نشد؟
من اساسا معتقدم که انتخابات ما به لحاظ فرآیند با مشکلات عدیده ای مواجه است. نمونه اش همان ماجرایی است که در خصوص انتخابات مجلس هشتم گفتم. حتی فرماندار تهران در برابر وزیر کشور پاسخگو نبود. در این انتخابات من مسئول ستاد انتخابات اصلاح طلبان بودم.
 * اگر شما معتقد بودید که این شرایط در انتخابات ریاست جمهوری 88 فراهم نبود، چرا وارد عرصه رقابت شدید؟
معتقدم انتخابات به لحاظ فرآیندی با مشکل مواجه است. سوالی ایجاد شده و متولیان امر باید پاسخ می دادند؛ مثل بنده که در انتخابات مجلس ششم سوال ایجاد شد و پاسخ دادم. گفتم شما صندوقها را بازشماری کنید.
 * این صحبتها مربوط به دوره پیش از انتخابات است. ما می خواهیم بعد از انتخابات را بررسی کنیم.
انتخابات دو طرف دارد. رقبا می آیند و با یکدیگر رقابت می کنند. وقتی انتخابات به پایان می رسد، یک نفر، دو نفر، چند نفر یا یک گروه یا 10گروه سوال دارند. اگر متولیان انتخابات به سوال پاسخ بدهند بحرانی ایجاد نمی شود.
 * بحث من این است که هر فرد یا گروهی که در انتخابات شرکت می کند، حتما قواعد اولیه بازی را پذیرفته که در انتخابات حاضر می شود.
بله، حتما همین طور است.
 * پس چرا بعد از انتخابات شما و دوستانتان بازی را برهم زدید؟
چه کسی بازی را برهم زده است؟ شما اول کسی که بازی را برهم زد پیدا کنید تا بعد من برایتان داوری کنم. من می گویم کسی که در اینجا بازی را برهم زده است چه کسی است؟ شما به عنوان کسی که در انتخابات شرکت کرده اید ...
 * آقای موسوی ساعت 10شب اعلام کرد که برنده انتخابات شده است. آیا شما آقای موسوی را در این حوادث مقصر نمی دانید؟
اجازه بدهید. اسم فرد نیاورید. شما به عنوان کسی که در انتخابات شرکت کرده اید سوالی برایتان ایجاد شده و من به عنوان وزیر کشور باید به سوال شما پاسخ بدهم. اگر جواب ندهم سوال باقی می ماند.
 * وقتی شما سوالی را مطرح می کنید نباید ادله خود را مطرح کنید؟
شما از من می پرسید یا از دیگری؟
 * بالاخره شما نماینده این جریان هستید.
من به عنوان وزیر کشور دولت اصلاحات، برگزارکننده انتخابات و در برابر سوالات پاسخگو بودم. من مدل رفتاری خودم را برای وزیر کشور بعد از خودم درست می دانم. من می گویم آقای وزیر کشور که مسئول برگزاری انتخابات هستی! اگر کسی از شما سوالی داشت حتما به سوالش پاسخ بده تا به بحران تبدیل نشود.
 * آیا نباید کسی که از شما سوال می کند ...
شما من را با وزیر کشور مقایسه کنید. من که زمانی وزیر کشور بودم، طرفم وزیر کشور است. حرف من این است که اگر وزیر کشور به سوالات پاسخ بدهد، سوالی باقی نمی ماند؛ کما اینکه من هفت دوره انتخابات برگزار کردم و هرکسی هم معترض بود، به اعتراضات او رسیدگی کردیم.
 * در دورهای که شما وزیر کشور بودید، اگر کسی اعتراض می کرد اما دلیلی ارائه نمی کرد، شما چطور به اعتراض او رسیدگی می کردید؟
ببینید! اتهام می زدند و ما به اتهامشان پاسخ می دادیم. اصلا نیامدند بگویند که این صندوق مشکل دارد، بلکه گفتند که ما به کل انتخابات تهران اشکال داریم. ما گفتیم اشکالتان چیست؟ گفتیم باید چکار کنیم که اشکال شما برطرف شود؟ گفتند 500 صندوق را بازشماری کنید و ما هم پذیرفتیم. من آن روز می توانستم بایستم و بگویم که شما قانونا می توانید بگویید که این صندوق اشکال دارد و همان صندوق را باز کنید اما برای اطمینان بخشی گفتم که 500 صندوق را باز کنید. چرا که به کار خودمان اطمینان داشتم.
 * شما میگویید که شرایطی برای شرکت در رقابتهای سیاسی آینده که نزدیکترین آنها انتخابات مجلس نهم است دارید. اما طبعا نظام هم شرایطی برای بازگشت شما به عرصه قدرت رسمی کشور دارد.
منظورتان از نظام چیست؟
 * حاکمیت.
حاکمیت یعنی چه؟ یعنی دولت؟
 * نه فقط دولت.
پس چه کسی؟
 * شورای نگهبان و برخی نهادهای دیگر.
مگر ما خارج از حاکمیت هستیم؟! ما بخشی از حاکمیت هستیم.
 * شما خودتان را درون حاکمیت تعریف می کنید؟
حتما. من خودم را بخشی از حاکمیت جمهوری اسلامی می دانم.
 * شما با وجود اینکه خود را در درون حاکمیت جمهوری اسلامی می دانید، اما طیف شما نتیجه انتخابات را نپذیرفت و آن اتفاقات پیش آمد.
 هرکس به نوعی افراد یا گروههایی را مقصر می داند. آقای علی مطهری می گوید آقای احمدینژاد هم در حوادث بعد از انتخابات مقصر است، اما طیفتان قبول نکرد. کما اینکه در مجلس ششم طیف مقابل شکست خورد و پذیرفت.
متاسفانه چنین نبود. آنها به رغم تایید اولیه انتخابات و پس از بازشماری قریب به چهارصد صندوق که صحت انتخابات را نشان داد، 700 هزار رای را بدون دلیل باطل کردند.
 * اما آقای ناطق که در انتخابات دوم خرداد 76 قبول کرد.
حساب آقای ناطق را جدا کنید. اگر امروز با ایشان صحبت کنید، انتقادهایی دارد و حرفهایی می زند که من نمی زنم.
 * در هر صورت چه تضمینی وجود دارد که اصلاح طلبان در انتخابات شرکت کنند و باز هم نگویند تقلب شده است؟
اگر دستگاه مجری و ناظر انتخابات، رفتاری مشابه رفتار آقای موسوی لاری در انتخابات مجلس ششم داشته باشد، هیچ مشکلی پیش نمی آید. این حرف اول و آخر من است. آقای موسوی لاری خود را پاسخگو می دانست، زمانی هم که اعتراض شد، پاسخ داد، وارد ماجرا شد، به حرفها پاسخ داد، نشست و با طرف مقابل صحبت کرد و مشکلی هم پیش نیامد. آقایان باید بی طرفی را رعایت کنند. من در مصاحبه ای گفتم شما که نمی توانید به صورت موازنه منفی عمل کنید، بی طرف باشید، بیایید و به صورت موازنه مثبت عمل کنید؛ به این معنا که بیایید و هیاتهای اجرایی را ترکیبی تشکیل دهید. کاری کنید که اطمینان بخشی صورت گیرد. شما نمی توانید بگویید ما حق مطلق هستیم و هرچه می گوییم دیگران باید بپذیرند. شما باید پاسخگو باشید.

 


[ شنبه 90/6/5 ] [ 11:50 صبح ] [ م.ص ] [ نظر ]
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

موضوعات وب
لینک های مفید
لینک دوستان
لینک های مفید
امکانات وب
عمارنامه : نجوای دیجیتال بصیرت با دیدگان شما 		AmmarName.ir

بازدید امروز: 62595
بازدید دیروز: 45846
کل بازدیدها: 5214732