آری حادثه ای بزرگ و امتحانی بسیار سخت برای همه کسانی که سال ها ادعای پیروی ازخط امام و ارزش های ناب انقلاب را می کردند در حال وقوع بود ,امتحانی که لازمه واکسینه شدن این انقلاب در برابر مشکلات بود:(وَ لَقَدْ فَتَنَّا الَّذینَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَلَیَعْلَمَنَّ اللَّهُ الَّذینَ صَدَقُوا وَ لَیَعْلَمَنَّ الْکاذِبینَ) حادثه ای که, نه با انقلاب کاری داشت , نه با ولایت و نه با قانون ,بلکه میخواست با تمام تلاش ,ریشه درختی را که سال های سال در برابر طوفان های سهمگین طاقت آورده بود را بخشکاند,اما دشمنان از این قانون الهی غافل بودند.

  کتابی در حال نوشتن بود که قصد داشت, آینده جهان را به نفع خود رقم بزند و همه از نوشتن آن هراسان بودند ,کتابی که با نوشتن هر صفحه آن همه معادلات تاریخ به هم میخورد  و دنیا را دگرگون می کند  و پایه کاخ های ظلم و استکبار با نوشتن هر صفحه از آن به لرزه درمی آید .
هیچ کسی  نویسنده این کتاب را نمیشناخت,همه میخواستند تا نام و نشانی هم از او به یادگار نماند, و برای همین دستور دادند تا حتی عکسی از او هم چاپ نشود, اما خداوند میخواست تا نام این نویسنده در تمام عالم پخش شود وهمه انسان ها از افکار و نوشته های او با خبر شوند و به همین خاطر فرمود :
(وَ رَفَعْنا لَکَ ذِکْرَکَ: و نامت را براى تو بُلند گردانیدیم)( 1)
نام او در تمام عالم پیچید و همه با خبر شدند که قرار است او کتابی را به رشته تحریر در بیاورد و  او شروع به نوشتن  کتابی سرنوشت ساز کرد. نام کتاب را ,کتاب انقلاب قرار داد و اولین جمله آن را با این آیه از قرآن آغاز کرد :
بسم الله الرحمن الرحیم :( اذْهَبْ إِلى‏ فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغى . فَقُولا لَهُ قَوْلاً لَیِّناً لَعَلَّهُ یَتَذَکَّرُ أَوْ یَخْشى‏: به سوى فرعون برو که او به سرکشى برخاسته است. و با او سخنى نرم گویید، شاید که پند پذیرد یا بترسد)(2)
آری دوران ظلم و ستم و سکوت در برابر مستکبران تاریخ دیگر تمام شده بود و دستوری سرنوشت ساز از طرف خداوند متعال صادر شد, که دیگر هیچ کسی حق ندارد در برابر ظالمان تاریخ سر ذلت فرود بیاورد و در برابر آنها کرنش کند .
کتاب انقلاب در حال نوشتن بود و امام برای همه کسانی که میخواستند این کتاب را مطالعه کنند شروطی قرار داده بود که مهمترین آنها :
1) شجاعت
(الَّذینَ یُبَلِّغُونَ رِسالاتِ اللَّهِ وَ یَخْشَوْنَهُ وَ لا یَخْشَوْنَ أَحَداً إِلاَّ اللَّهَ وَ کَفى‏ بِاللَّهِ حَسیباً :همان کسانى که پیامهاى خدا را ابلاغ می ‏کنند و از او می ‏ترسند و از هیچ کس جز خدا بیم ندارند. و خدا براى حسابرسى کفایت مى‏کند.)(3)
2) ایمان و استقامت
(إِنَّ الَّذینَ قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا فَلا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُونَ:محقّقاً کسانى که گفتند: «پروردگار ما خداست» سپس ایستادگى کردند، بیمى بر آنان نیست و غمگین نخواهند شد)(4)
کتابی  عجیب بودو برای اولین بار  میخواست ورق بخورد, اما عده ای با مطالعه  مقدمه آن فهمیدند که قرار است چه جیزی در آن نوشته شود و به همین خاطر از همان روز های نخست, ساز مخالفت را نواختند  و همه امکانات خود را به کار گرفتند تا نوشتن این کتاب ادامه پیدا نکند :
(إِنَّ الَّذینَ کَفَرُوا یُنْفِقُونَ أَمْوالَهُمْ لِیَصُدُّوا عَنْ سَبیلِ اللَّهِ فَسَیُنْفِقُونَها ثُمَّ تَکُونُ عَلَیْهِمْ حَسْرَةً ثُمَّ یُغْلَبُونَ وَ الَّذینَ کَفَرُوا إِلى‏ جَهَنَّمَ یُحْشَرُونَ : بى‏گمان، کسانى که کفر ورزیدند، اموال خود را خرج مى‏کنند تا [مردم را] از راه خدا بازدارند. پس به زودى [همه‏] آن را خرج مى‏کنند، و آنگاه حسرتى بر آنان خواهد گشت؛ سپس مغلوب میشوند وکسانى که کفرورزیدند،به سوى دوزخ گردآورده خواهند شد.)( 5)
برا ی جلوگیری از نوشتن  این کتاب, نویسنده آن را تبعید کردند :
(الَّذینَ أُخْرِجُوا مِنْ دِیارِهِمْ بِغَیْرِ حَقٍّ إِلاَّ أَنْ یَقُولُوا رَبُّنَا اللَّه‏:همان کسانى که بناحق از خانه‏هایشان بیرون رانده شدند. [آنها گناهى نداشتند] جز اینکه مى‏گفتند: «پروردگار ما خداست»)(6)
نقشه های شومی برای او کشیدند ,اما همه تو طئه ها نقش بر آب شد:
(فَأَرادُوا بِهِ کَیْداً فَجَعَلْناهُمُ الْأَسْفَلینَ : پس خواستند به از نیرنگى زنند؛ و[لى‏] ما آنان را پَست گردانیدیم.)( 7)
از کتابی حرف میزنیم که در ابتدای کار چند برگی بیشتر نداشت, اما هر روز که می گذشت این کتاب پربار تر میشد  و هر  روز  با صفحه ای سرنوشت ساز و جدید, بار دیگر ورق میخورد.
سال های سال این کتاب, به نوشتن خود ادامه  می داد و هر روز با نوشته ای جدید صفحه ای دیگر از حادثه ها را به تصویر می کشید, اما یک خصوصیت ویژه و منحصر به فرد آن کتاب,این بود که همه حادثه هایی که در آن اتفاق می افتاد را با پیروزی  انقلاب و اسلام  به پایان میرساند , هرچند که  خیلی ها مانع این پیروزی می شدند , اما علی رقم میل باطنی آنها , در پایان  هر صفحه از حوادث آن دفتر بزرگ تاریخ این جمله نوشته شده بود که :

(وَ مَنْ یَتَوَلَّ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ الَّذینَ آمَنُوا فَإِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْغالِبُونَ: و هر کس خدا و پیامبر او و کسانى را که ایمان آورده‏اند ولىّ خود بداند [پیروز است، چرا که‏] حزب خدا همان پیروزمندانند)(8)

صفحه های این کتاب در حال ورق خوردن بود ,تا اینکه صفحه ای جدید با حادثه ای جدید آغاز شد که در ابتدای  صفحه نوشته شده بود : (حماسه نه دی )

آری حادثه ای بزرگ  و امتحانی بسیار سخت برای همه کسانی که سال ها ادعای پیروی ازخط امام و  ارزش های ناب  انقلاب را  می کردند در حال وقوع  بود ,امتحانی که لازمه واکسینه شدن این انقلاب در برابر مشکلات بود :
(وَ لَقَدْ فَتَنَّا الَّذینَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَلَیَعْلَمَنَّ اللَّهُ الَّذینَ صَدَقُوا وَ لَیَعْلَمَنَّ الْکاذِبینَ : و به یقین، کسانى را که پیش از اینان بودند آزمودیم، تا خدا آنان را که راست گفته ‏اند معلوم دارد و دروغگویان را [نیز] معلوم دارد.) ( 9)
حادثه ای که, نه با  انقلاب کاری داشت , نه با ولایت و نه با  قانون ,بلکه میخواست با تمام تلاش ,ریشه درختی را که سال های سال در برابر طوفان های سهمگین طاقت آورده بود را بخشکاند,اما دشمنان از این قانون الهی غافل بودند  که :
(یُریدُونَ أَنْ یُطْفِؤُا نُورَ اللَّهِ بِأَفْواهِهِمْ وَ یَأْبَى اللَّهُ إِلاَّ أَنْ یُتِمَّ نُورَهُ وَ لَوْ کَرِهَ الْکافِرُونَ:مى‏خواهند نور خدا را با سخنان خویش خاموش کنند، ولى خداوند نمى‏گذارد، تا نور خود را کامل کند، هر چند کافران را خوش نیاید.)( 10)
مردم ایران اسلامی همچون گذشته, نتوانستند بی حرمتی به اصیل ترین ارزش های خود را تحمل کنند و بار دیگر با حضور  در صحنه ,ثابت کردند که هنوز مدافع انقلاب و ارزش های ناب آن هستند .
حماسه نهم دی , مسائل مهمی  را برای جهانیان و برای همه دشمنان ثابت کرد تا ایران اسلامی بار دیگر در دنیا مانند چراغی فروزان بدرخشد و خورشیدی برای قیام هاو بیداری های اسلامی در سرتا سر دنیا باشد.
حماسه  نهم دی ثابت کرد که در انقلاب اسلامی ایران تنها جنبش هایی میتواند پیروز و سربلند باشد که رنگ خدایی داشته باشد :
(صِبْغَةَ اللَّهِ وَ مَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ صِبْغَةً وَ نَحْنُ لَهُ عابِدُونَ :  این است نگارگرى الهى؛ و کیست خوش‏نگارتر از خدا؟ و ما او را پرستندگانیم.)(11)
 این حماسه  ثابت کرد که تنها حزب الله پیروز همیشه میدان است و جنبش هایی که بخواهند  راه و روشی غیر از راه ولایت را انتخاب کنند در ایران اسلامی محکوم و برای همیشه تاریخ مهر شکست و ذلت بر پیشانی آنها میخورد :
(أُولئِکَ حِزْبُ الشَّیْطانِ أَلا إِنَّ حِزْبَ الشَّیْطانِ هُمُ الْخاسِرُونَ:  آنان حزب شیطانند. آگاه باش که حزب شیطان همان زیانکارانند)( 12)
این حماسه  نشان داد  انقلاب و مردمی که همیشه گوش به فرمان رهبر و پیشوای خود باشند برای همیشه در تاریخ جاودان میمانند و به قله های سعادت و خوشبختی میرسند:
(إِنَّما کانَ قَوْلَ الْمُؤْمِنینَ إِذا دُعُوا إِلَى اللَّهِ وَ رَسُولِهِ لِیَحْکُمَ بَیْنَهُمْ أَنْ یَقُولُوا سَمِعْنا وَ أَطَعْنا وَ أُولئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ :گفتار مؤمنان - وقتى به سوى خدا و پیامبرش خوانده شوند تا میانشان داورى کند - تنها این است که مى‏گویند: «شنیدیم و اطاعت کردیم.» اینانند که رستگارند.)( 13)
حماسه نهم دی ثابت کرد اگر مردم به ندای  قرآن کریم که فرمود :
(وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمیعاً وَ لا تَفَرَّقُوا : و همگى به ریسمان خدا چنگ زنید، و پراکنده نشوید؛ و نعمت خدا را بر خود یاد کنید)( 14)
 گوش فرا دهند و با اتحاد و  یگانگی در برابر دشمنان خود بایستند  پیروز همیشه میدان  خواهند بود و آینده از آنهاست.
با وقوع این حماسه تاریخی ثابت شد , خداوند همیشه پشتیبان و یاور  مردمی است که از دین و ارزش های آن دفاع می کنند :
(وَ لَیَنْصُرَنَّ اللَّهُ مَنْ یَنْصُرُهُ إِنَّ اللَّهَ لَقَوِیٌّ عَزیزٌ: و قطعاً خدا به کسى که [دین‏] او را یارى مى‏کند، یارى مى‏دهد، چرا که خدا سخت نیرومند شکست‏ناپذیر است.)( 15)
این حماسه جرقه ای بود تا ثابت کند ملتی که با صبر و استقامت  به فکر دفاع از ارزش ها و مرز های ایران اسلامی باشند طبق وعده الهی  قله های موفقیت و خوشبختی را فتح می کنند :
(یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اصْبِرُوا وَ صابِرُوا وَ رابِطُوا وَ اتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ :اى کسانى که ایمان آورده‏اید، صبر کنید و ایستادگى ورزید و مرزها را نگهبانى کنید و از خدا پروا نمایید، امید است که رستگار شوید.)(16)
آری حماسه نه دی ,حماسه ای بزرگ بود که هدفی جز زنده نگه داشتن اسلام وتجدید پیمان با آرمانهای امام و رهبری نداشت و  صفحه  زرین دیگری بود از کتاب انقلاب, که بار دیگر در پایان آن به این جمله زیبا بر میخوریم :
(وَ مَنْ یَتَوَلَّ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ الَّذینَ آمَنُوا فَإِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْغالِبُونَ: و هر کس خدا و پیامبر او و کسانى را که ایمان آورده ‏اند ولىّ خود بداند [پیروز است، چرا که‏] حزب خدا همان پیروزمندانند)( 17))(18)
و شعار همیشگی ما این است(تا شرک و کفر هست مبارزه هست و تا مبارزه هست ما هستیم)
منابع:
1)الشرح :4
2)طه :43.44
3)الأحزاب :  39
4)الأحقاف :  13
5)الأنفال :  36
6)  الحج :  40
7)الصافات :  98
8) المائدة :  56
9)العنکبوت :3
10)التوبة : 32
11) البقرة :  138
12)المجادلة :  19
13)النور :  51
14)آل‏ عمران :  103
15)الحج :  40
16) آل‏ عمران :  200
17)المائدة :  56
18وبلاگ حافظان نور