NTENT="IR" />
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

کلارآباد دات کام
قالب وبلاگ

کیهان: پشت پا زدن سیدمحمد خاتمی به تحریم انتخابات و به هم ریختن صف آرایی نیم بند اپوزیسیون، همچنان موضوع بحث و مجادله در محافل ضد انقلاب است.
این محافل بیش از هر چیز، از این موضوع خشمناکند که به اعتبار برخی اظهارات قبلی خاتمی توانسته بودند چنین القا کنند که اصلاح طلبان و شخص خاتمی پای تحریم هستند و انتخابات را تحریم می کنند.
پایگاه اینترنتی روز آن لاین که از پاریس به روز می شود، در واکنش به اقدام غیرمنتظره خاتمی نوشت: حال ما این روزها زیاد خوب نیست. مخالفان خوشحال نیستند، ناامیدند، مستأصل، افسرده و خشمگین اند. آقای خاتمی از شما چه پنهان، این سورپرایز اسفندی شما هم در بدتر شدن حال ما بی تأثیر نبوده است. نه فقط عمل شما بلکه فضای مسمومی که به وجود آمد، واقعاً ناراحت کننده است.
نویسنده خطاب به خاتمی ادامه می دهد: یکی از اصلاح طلبان و استراتژیست های سیاسی برجسته که شما را از نزدیک می شناسد در ایمیلی خصوصی به من نوشت: «برخی دوستان، ایشان را تحت فشار قرار می دهند تا به تصمیمی برسد اما مشکل اینجاست که کسان دیگری هم هستند که فشار بیاورند و تصمیم دیگری را به او تحمیل کنند این کار مثل اقاریری است که افراد در زندان و زیر شکنجه می کنند و بعد از آزادی کاملاً عکس آن را می گویند. دوستان ایشان، او را به لحاظ روحی شکنجه می کنند تا تصمیمی را خلاف منطق و اخلاق خودش بگیرد. نفع این کار به همان اندازه نفع حکومت از اقرارهای تحت شکنجه است که سر جمع منفی است. پرسش اینجاست که چرا پیش از 12 اسفند هیچکس (حتی نزدیک ترین افراد به شما) چنین برداشتی از موضع شما نداشتند؟ و حتی همین ها هم که در توجیه اقدام شما به این منطق متوسل می شوند تنها بعد از انتشار خبر رای دادن شما بود که منظورتان را کشف کردند! آیا شایسته تر نبود که صراحتاً می گفتید من کسی را به شرکت در انتخابات دعوت نمی کنم، از هیچ لیست و نامزدی هم حمایت نمی کنم اما شخصاً «یک رای به جمهوری اسلامی» در صندوق می اندازم؟ اگر این را شفاف گفته بودید امروز به تناقض یا از آن بدتر دروغگویی متهم نمی شدید.»
روز آن لاین در مطلب دیگری به قلم هوشنگ اسدی، خاتمی را همین که خود را نشان داد معرفی می کند و می نویسد: این محمد خاتمی از منظر واقعیت، از ما طبقه متوسط پیگیر گفتمان آزادی نیست و بر ما هم نیست. او هدفش در نهایت اصلاحات در درون نظام جمهوری اسلامی است. اگر واقعیت محمد خاتمی این است که خود در عمل و حرف و نوشته می گوید، دیگر گناه «ما»ست که از او قهرمان می سازیم و در نبرد بی امان حتی پرچم خود را به دستش می دهیم. رؤیا می بافیم. به انتظار می نشینیم و ناگهان ضربه ای هولناک می خوریم. پایوران سیاسی- امنیتی نظام برعکس ما واقعیت محمد خاتمی را به دقت می شناسند و در لحظه مناسب مهره او را در صفحه بغایت پیچیده شطرنج سیاسی ایران حرکتی می دهند که در بازی برد-برد تعریف کرده اند.
وی می افزاید: به روشنی از قبل معلوم بود که خاتمی رأی می دهد. روز موعود می رسد. ما با رؤیاهای خود و نظام با تکیه بر واقعیت چشم به صحنه می دوزیم. و هنوز ظهر نشده تیر خاتمی از کمان حادثه شلیک می شود. او در محلی دور افتاده رأی می دهد. کسی عکس می گیرد و خبرگزاری فارس مخابره اش می کند. تردیدی نیست که واقعیت بر رؤیا پیروز شده است. و ما دامن کشان بر یکی دیگر از امواج نظام می رویم. به سرعت برق و باد تیم های قرمز و آبی شکل می گیرند. ابتدا حضور و رای خاتمی «دروغ» به شمار می آید و عکس ساختگی بدنه ما در فضای مجازی به یک استادیوم بزرگ مبدل می شود. گروهی فریاد می زنند. از سخره خاتمی می آغازد و تا بدترین دشنام ها دامن می گیرد. گروه مقابل از تأیید شروع می کند و به نامه های عاشقانه می رسد. کارگزاران نظام دارند آخرین آجرهای انتخابات به دقت مهندسی شده را خندان خندان روی هم می گذارند و رؤیاهای ما را زیرش دفن می کنند.
نویسنده با تأیید بر شکست پروژه تحریم انتخابات نوشت: اتحاد نخستین و بی سابقه از حساسترین جا شکسته است. جبهه ای که زیر فشار واقعیت و به ناچار تشکیل شده بود، با حرکت دادن یک مهره ضربه کاری خورده و تفرقه بیشتر را در چشم انداز قرار داده است. و ما مانده ایم و دریغی دیگر. امروز محمد خاتمی و فردا؟ همین فردا اگر موسوی و کروبی زیر فشار بشکنند و یا اندیشه دگر کنند، چه می کنیم؟
ارگان حلقه لندن (جرس) نیز هر چند در شوک اقدام خاتمی به سر می برد، مطالبی را به این موضوع اختصاص داده است. یکی از نویسندگان جرس با اشاره به اینکه رای دادن خاتمی را باور نمی کرد و تا مدت ها تکذیب می کرده، می نویسد: اما با قدری تأخیر، خبر در رسانه های سبز هم تأیید می شود. دیگر نمی دانم چه بگویم. سعی می کنم توجیه کنم. توضیحات خاتمی منتشر می شود اما نمی تواند مرا قانع کند. اگر به گفته خاتمی تعیین استراتژی عدم معرفی نامزد و ارائه لیست هیچ گاه به معنای تحریم انتخابات نبود، چرا آن استراتژی مطرح می شد و اساساً کارکرد آن چیست؟
جرس همچنین ادعا کرد خاتمی پیش از تصمیم به دادن رای با هاشمی رفسنجانی، موسوی خوئینی ها، موسوی لاری و سیدحسن خمینی مشورت کرده و سپس برای بار دوم به دیدار موسوی لاری رفته اما درباره تصمیم خود برای رأی دادن با هیچ یک از اصلاح طلبان سبز حتی اعضای خانواده خود مشورت نکرده است.
رادیو زمانه از دیگر رسانه های ضدانقلاب (مستقر در آمستردام هلند) معتقد است خاتمی با شرکت در انتخابات پیغامی به حکومت داده است: «خاتمی با شرکت خود پیامی برای حکومت دارد مبنی بر اینکه اگر چه ما به شیوه برگزاری انتخابات انتقاد داریم ولی از نظام و آرمانهای آن دست بر نخواهیم داشت.» محمد خاتمی نمی خواهد با ساختارشکنان حتی به طور مقطعی همراهی کند، حتی اگر این همراهی یک تحریم ساده انتخاباتی باشد و یا حمایت از یک حرکت اعتراضی محدود در داخل کشور. او امیدوار است به قطار نظام که سالهاست پیاده اش کرده اند، برگردد.
شبکه بالاترین نیز از دیگر رسانه های وابسته به اپوزیسیون بود که به این موضوع طی چند مطلب پرداخت. بالاترین در تحلیلی خاطر نشان کرد: تایید صلاحیت گروهی از نمایندگان اصلاح طلب و رای آوردن آنها در انتخاباتی که در سلامت آن شک و تردیدهای فراوانی است به همراه شرکت سمبلیک محمد خاتمی در انتخابات حکایت از استقبال بخش مهمی از بدنه اصلاح طلبان از این چرخش دارد. این گروه از اصلاح طلبان که مدت ها بود در انتظار فرصتی برای نشان دادن حسن نیت خود به نظام می گشتند با انتخابات مجلس نهم زمان را برای تقدیم پیشکشی به آستانه نظام برای آشتی دوباره فراهم دیدند. و چه پیشکشی بهتر از شکستن تحریم انتخابات که بعد از سال ها بخش بزرگی از اپوزیسیون بر سر آن به توافق رسیده بودند؟
در ادامه این تحلیل آمده است: تلقی هایی که حرکت خاتمی و اصلاح طلبان حامی اش را از موضع خیانت ارزیابی می کند این پیش فرض را لحاظ می کند که گویی خاتمی و اصلاح طلبان حامی اش بخشی از جنبش سبز بودند، حقیقت اما این است که خاتمی هیچگاه در روزهای اوج جنبش همراهی ای با آن ننمود و در حساس ترین روزهای تاریخ چند دهه اخیر ایران به جای همراهی با مردم سکوت را ترجیح داد و به دقت مراقب بود که فاصله اش با جنبش سبز و میرحسین موسوی حفظ شود.
جنبش سبز گسستی بود با خاتمی و تمام آنچه او نمایندگی می کرد. تصور اینکه خاتمی بخشی از جنبش است بیش از آنکه تقصیر خاتمی باشد از نفوذ ایدئولوژی اصلاح طلبی و فرصت طلبی گروهی از اصلاح طلبان که سودای نمایندگی این جنبش را در سر می پروراندند ناشی شده است.
بالاترین در تحلیل دیگری از زاویه نگاه خاتمی به ماجرا نگریسته و می نویسد: اگر کسی خواهان اصلاح جمهوری اسلامی است نمی تواند نهادهای نظام و حکومت را نفی کند. به عبارت دیگر ولایت فقیه، شورای نگهبان، مجلس و... بخشی از این نظامند. اصلاح طلب بایستی مواظب باشد که اساس این نظام مورد سوال قرار نگیرد. کسانی که این انتخابات را تحریم کرده اند، عملا با نفی اصل ولایت فقیه به سرنگونی طلبان پیوسته اند. اینها یا بایستی توبه کنند و یا اینکه راه سرنگونی جمهوری اسلامی را پیش بگیرند. شترسواری دولا دولا نمی شود. آلترناتیو جمهوری اسلامی، جمهوری اسلامی نیست همان طور که در ماجرای روز عاشورای سال 88 معلوم شد. اصلاح طلبان دیگر نمی توانند بین دو صندلی بنشینند. یا مثل خاتمی و رفسنجانی بایستی توبه کنند و از سرنگونی طلبان برائت بجویند یا اینکه به سرنگونی طلبان بپیوندند. خط قرمز، ولایت فقیه و اساس جمهوری اسلامی است.
نویسنده تاکید کرد: عکس العمل بسیاری از سران اصلاح طلب در خارج نیز تاییدی است بر اینکه پیام بالا روشن و واضح بوده است. تلاش این نیروها برای اینکه باز هم بین دو صندلی بنشینند، عملا شکاف بین آنها را بیشتر کرده است. این نیروهای اصلاح طلب دچار بن بست شده اند. اگر سرنگونی طلبی را بپذیرند، در آن صورت ناچارند به سازمانهای سرنگونی طلب موجود که تاریخی مشخص دارند و سابقه همکاری با رژیم را ندارند بپیوندند. اگر نه مجبورند لبیک به رهبری بگویند. این تناقضات شکاف اینها را باز هم بیشتر خواهد کرد.
و سرانجام اینکه بالاترین خطاب به گروه موسوم به شورای هماهنگی سبز نوشت: آقایان شورا! شما اول با سرانتان هماهنگی کنید و بعد انتخابات را تحریم کنید. شما چطور از کم و کیف رفتار خاتمی خبر نداشتید در حالی که ابطحی می گوید معلوم بود خاتمی رأی می دهد. پس شما دوست و نزدیک نیستید یا او را نمی شناسید.


[ دوشنبه 90/12/22 ] [ 11:31 صبح ] [ م.ص ] [ نظر ]
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

موضوعات وب
لینک های مفید
لینک دوستان
لینک های مفید
امکانات وب
عمارنامه : نجوای دیجیتال بصیرت با دیدگان شما 		AmmarName.ir

بازدید امروز: 19825
بازدید دیروز: 45846
کل بازدیدها: 5171962