NTENT="IR" />
کلارآباد دات کام |
انتشار خبر حضور محمد خاتمی در انتخابات مجلس نهم آنگونه که انتظار میرفت، موجی از هیاهو و اخبار، تحلیلها، حمایتها و اعتراضها را به دنبال داشت تا این حضور و انداختن تک رأی خاتمی در صندوق رأی یک شعبه گمنام در شهرستان دماوند، یکی از اصلیترین حاشیههای انتخابات مجلس نهم شود. اما اکنون که تا حدودی با گذشت زمان، هیاهوی رسانهای ایجاد شده در مورد این اقدام خاتمی فروکش کرده است، زمان پاسخ دادن به این پرسش اساسی فرا میرسد که آیا اساساً با حضور نمادین خاتمی پای صندوق رأی انتخابات مجلس نهم، فصل جدیدی در حیات جریان داخلی حامی فتنه آغاز خواهد شد و موجب خواهد شد تا اشتباههای گذشته این جریان جبران شود یا به عبارت دیگر، رأی خاتمی چقدر میارزد و آیا اساساً خاتمی رای خود را گرانتر از آنچه که هست به نظام نفروخته است؟ با نگاهی به روند سیاستورزی خاتمی و دوستان وی در مجمع روحانیون مبارز، در ماههای منتهی به انتخابات مجلس نهم، پاسخ این پرسشها روشنتر خواهد شد. ناکامی خاتمی در شرط گذاری برای نظام و ورود به فاز تحریم خاموش خاتمی شامگاه یکشنبه پنجم دیماه سال گذشته در دیدار با نمایندگان اقلیت مجلس، از «آزادی زندانیان سیاسی و ایجاد فضای آزاد برای احزاب، پایبندی مسئولان به قانون اساسی و برگزاری انتخاب آزاد و سالم» بهعنوان سه شرط حضور اصلاحطلبان در انتخابات مجلس نهم یاد کرد تا به این ترتیب پروژه تحریم انتخابات نهم از سوی جریان فتنه را کلید بزند. این شروط که بلافاصله در رسانههای حامی فتنه با عنوان «شروط خاتمی» مشهور شد، با سر و صدای زیاد و خط و نشان کشیدنهای فراوان بعدی همراه بود، بهطوری که محمد رضا خاتمی برادر رئیس جمهور پیشین ایران، در واکنش به انتشار اخباری مبنی بر ارائه لیست از سوی جریان حامی فتنه در انتخابات مجلس گفت: «حضور اصلاح طلبان با سر لیستی دکتر محمدرضا عارف در انتخابات مجلس نهم صحت ندارد و به طور قطع تا زمانی شرایط محمد خاتمی برای ورود اصلاح طلبان به انتخابات مجلس از سوی نظام تحقق پیدا نکند، اصلاح طلبان درانتخابات مجلس شرکت نخواهند کرد.» اما در ماهها و هفتههای بعد و پس از بیتوجهی به خواستههای خاتمی، جریانهای نزدیک به بنیاد باران به این نتیجه رسیدند که با ارسال پالسهایی از سوی خاتمی، از فاز شرط گذاری فاصله بگیرند و به نوعی آمادگی خود را برای حضور در انتخابات و ارائه لیست انتخاباتی اعلام کنند. بر همین اساس، اسحاق جهانگیری که از وی به عنوان محور لیست انتخاباتی این جریان در انتخابات مجلس نهم یاد میشد، در گفتوگویی با ایلنا در پاسخ به این سؤال که آیا اظهارات خاتمی درباره شرایط سیاسی کشور و انتخابات مجلس، به منزله شرط برای مشارکت بوده است، با یادآوری گفتوگوی خود با خاتمی در این زمینه اظهار داشت: «پس از انعکاس این مطالب، بنده صحبتی با آقای خاتمی داشتم که آیا واقعا منظور شما از اظهارات اخیر به منزله شرط حضور در انتخابات بوده که وی عنوان کرد به هیچ وجه شرطی مد نظر نداشته است. آقای خاتمی در این خصوص مطرح کرد که وی تنها تبیین کرده که در انتخاباتی همه نیروها و گروههای سیاسی کشور میتوانند حضور حداکثری داشته باشند که در یک فضای رقابتی و سالم رخ دهد.» این در حالی بود که برخی اخبار نیز از تدارک گسترده محسن هاشمی برای حضور و ارائه لیست در انتخابات مجلس نهم حکایت داشت. در پیش گرفتن استراتژی تحریم خاموش انتخابات برای حفظ تعدادی از پلهای پشت سر با وجود انتشار اخبار و گمانههای مختلف برای فهرستهای مختلف انتخاباتی اصلاحطلبان، اما روزهای بعد و با اعلام رسمی شورای هماهنگی جبهه اصلاحات مبنی بر حضور نیافتن در انتخابات مجلس، این تحلیل بیش از پیش تأیید شد که جریان داخلی حامی فتنه، کاهش مشارکت در انتخابات با استفاده از ابزار تحریم را از هر مسئله دیگری برای خود حیاتیتر تلقی کرده است تا با این وسیله بتواند پس از انتخابات و کاهش احتمالی مشارکت در آن، به این بهانه که کاهش مشارکت بهدلیل کنار کشیدن این جریان از صحنه سیاسی کشور بوده است، امتیازات مد نظر خود را از نظام بگیرد. محمد غریبانی در مصاحبهای با ایسنا با یادآوری موقعیت حساس و سرنوشتساز حامیان داخلی فتنه، در این رابطه اعلام کرد: «شورای هماهنگی جبهه اصلاحات بر این امر واقف است که اگر کوچکترین اشتباهی در برنامه اصلاحطلبی و روند کار خود داشته باشد و یا از اهداف و اصول اصلاحطلبی انحراف پیدا کرده یا در مدیریت خود اشتباه کند، یقینا موجب شکست خواهد بود و از نظر آیندگان غیرقابل بخشش است.» و این در حالی بود که شواهد از اعمال فشار نزدیکان خاتمی و موسوی خوئینیهای برای اتخاذ و اعلام تصمیم «تحریم خاموش انتخابات» با وجود اختلاف شدید در شورای هماهنگی جبهه اصلاحات حکایت داشت. بر مبنای استراتژی «تحریم خاموش انتخابات»، جریان نزدیک به مجمع روحانیون مبارز بدون اعلام رسمی تحریم انتخابات، بهدلیل نگرانی از عوارض اعلام رسمی آن و خراب نکردن همه پلهای پشت سر در عرصه سیاست در ایران، تنها بصورت عملی به تحریم انتخابات کمک خواهد کرد و صراحتا و در اظهار نظرها، با استراتژی تحریم همراهی نخواهد کرد. در واقع خاتمی و جریان مجمع روحانیون مبارز، تنها به این دلیل از اعلام رسمی تحریم انتخابات امتناع میکردند که مشارکت بالای مردم در انتخابات را پیش بینی کرده بودند و نگران هزینهای بودند که پس از این باید برای تحریمی میپرداختند که برای آن فراخوان داده و در عمل نتیجهای نگرفته بودند. این در حالی بود که خاتمی و جریان مجمع روحانیون مبارز اگر به این اطمینان میرسیدند که امکان کاهش مشارکت مردم تا پایین 20 درصد را بهواسطه اعلام رسمی تحریم انتخابات مجلس خواهند داشت، لحظهای در اعلام این موضوع تردید نمیکردند. این اعترافی است که خاتمی در دیدار با انجمن اسلامی دانشگاه تهران و پس از انتخابات مجلس نهم کرده است. حسین نقاشی از حاضران این جلسه در صفحه فیسبوک خود به نقل از خاتمی مینویسد: « آقای خاتمی تأکید میکند که اساساً از ابتدا موافق تحریم انتخابات نبوده و این کار را دارای بار حقوقی- سیاسی خاصی می داند. از دید ایشان در انتخابات همین مجلس دست کم تا 50 درصد مردم مشارکت می کردند و در این اوضاع و احوال، اساساً تحریم معنایی ندارد. کسی تحریم میکند که مطمئن باشد میتواند مشارکت را به پایینتر از 20 درصد بکشاند. از این رو دو امر مشارکت در معرفی کاندیدا و لیست انتخاباتی دادن با رأی دادن شخصی را از هم جدا می کنند و همچنین معتقدند میبایست حداقل یک هفته زودتر، این تفاوت فاز خود را در بحث تحریم انتخابات پر رنگ تر مطرح می کردند.» راهبرد «تحریم خاموش انتخابات» خطی بود که در هفتههای بعد موسوی خوئینیها، خاتمی و نزدیکان وی در مصاحبهها و اظهار نظرهای خود آن را دنبال کردند و هر بار صراحتاً تحریم انتخابات را تکذیب میکردند، اما عملاً از حضور چهرههای تأثیرگذار اصلاحطلب در انتخابات جلوگیری میکردند، این درحالی بود که هیچگاه اظهار نظری از آنها در محکومیت ترویج کنندگان تحریم انتخابات که اتفاقا از دوستان و یاران آنها در سالهای دراز سیاستورزی بود، دیده و شنیده نشد. روز انتخابات مجلس نهم و اجرای پرده آخر بازی خاتمی و مجمع روحانیون مبارز مرحله آخر استراتژی «تحریم خاموش انتخابات» را باید در روز انتخابات مشاهده کرد. خاتمی و جریان مجمع روحانیون مبارز که با تمام توان، پروژه سیاه نمایی و تلاش برای کاهش مشارکت مردم را در روزها و ماههای منتهی به انتخابات مجلس نهم پیگیری کرده بودند، در یک اقدام نمادین و بهصورتی مخفیانه پای صندوق رأی رفتند تا این رأی مخفیانه را به موقع و به نرخی بالا به فروش برسانند و با همین برگه رأی، شانه خود را از زیر بار گناه بزرگ تحریم انتخابات خالی کنند. این در حالی بود که جریان حامی فتنه که در ماههای منتهی به انتخابات با تبلیغات پر حجم تحریم انتخابات از سوی رسانههای پر شمار داخلی و خارجی حامی این جریان، بمباران تبلیغاتی شده بودند، با مشاهده اقدام خاتمی و شرکت وی در انتخابات، با یک بهت و تعجب فراگیر روبرو شدند، چرا که منش و رفتار جریان فتنه، خاتمی و مجمع روحانیون، همگی این جریان را به تحریم انتخابات دعوت کرده بود و اقدام خاتمی در حضور پای صندوق رأی که بر خلاف همه تبلیغات این جریان برای بدنه حامی فتنه قابل هضم نبود، اعتراضهای گستردهای را به خاتمی برانگیخت. همین فضای سنگین بهوجود آمده علیه خاتمی بود که موجب شد یاران همیشه پا به رکاب خاتمی همچون خرازی، ابطحی و شکوریراد به میدان بیایند تا در کنار موسوی خوئینیها، به توضیح درباره چرایی حضور وی در انتخابات بپردازند. توضیحاتی که بهدلیل شتابزده بودن، پرده از راز این «پس زدن با دست و پیش کشیدن با پا» بر انداخت. نقطه مشترک توجیههای یاران خاتمی و در ادامه توجیههای وی در جمع انجمن اسلامی دانشگاه تهران، این بود که «ما هیچگاه انتخابات را تحریم نکردیم بلکه به صراحت گفته شد که ندادن لیست و معرفی نکردن نامزد به معنی تحریم انتخابات نیست ولی از دو سو این طور القا شد که اصلاح طلبان تحریم کننده انتخابات هستند، بهخصوص از سوی بعضی محافل تندرو و انحصار طلب در درون کشور که میخواستند بهانهای پیدا کنند و مدعی شوند که اصلاحطلبان براندازند و از این راه تنگناهای جدیدی را ایجاد کنند. باید این توهم (و بدنبال آن توطئه ای که وجود داشت) خنثی شود و فکر می کنم شد.» این اعتراف بزرگی است که خاتمی پس از شرکت در انتخابات مجلس نهم بیان کرده است. شرکت در انتخابات نه با هدف بالا بردن مشارکت و حتی نه با هدف مخالف با تحریم کنندگان انتخابات صورت گرفته است، بلکه شرکت خاتمی در انتخابات با هدف باقی ماندن برگه رأیی در دستان وی طراحی شده است تا خاتمی و یاران مجمع روحانیونیاش، بتوانند هم خود را از دچار شدن به سرنوشت گروهکهایی مانند نهضت آزادی جدا کنند، هم این برگه رأی را با قمیتی گزاف به نظام بفروشند که نه تنها انتخابات را تحریم نکردهایم، بلکه در آن شرکت هم کرده ایم، در حالیکه کیست که نداند جریان داخلی حامی فتنه، از هیچ تلاشی برای تحریم انتخابات فروگذار نکرد و باز هم کیست که نداند قطعا بهای هزینه گزافی که جریان داخلی حامی فتنه به واسطه بر پا کردن هشت ماه آشوب و غوغا در کشور در سال 88، روی دست نظام گذاشت، خیلی بیشتر از یک برگه رأی خاتمی است که روی آن نوشته شده "جمهوری اسلامی"! [ سه شنبه 90/12/23 ] [ 7:27 صبح ] [ م.ص ]
[ نظر ]
|
|