یکی از وظایف رهبری در نظام جمهوری اسلامی ایران، تعیین سیاستهای کلی نظام است؛ به نظر میرسد آنچه باعث نامگذاری خاصی برای یک سال توسط رهبری میگردد، ضرورتهای ملی، بینالمللی، فرهنگی، اقتصادی و ... باشد.
نامگذاری سالها در ایران توسط رهبری موجبات تفسیرها و تأویلهای متفاوتی را از سال در پیش رو فراهم میسازد. بسیاری از مردم و مسؤولین در دقایق اولیه تحویل سال نو خورشیدی منتظر اعلام نامگذاری برای سال جدید هستند تا به نوعی نقشهی راه خود را در سال پیش رو بدانند. مطابق اصل 110 قانون اساسی یکی از وظایفی که برای رهبری در نظام جمهوری اسلامی ایران تعریف شده است، تعیین سیاستهای کلی نظام میباشد. شاید بتوان اعلام یک شعار برای هر سال را در راستای این وظیفه دانست.
تا سال 1378 که نقطهی عطفی در نامگذاری سالها از طرف رهبری بوده است، نامگذاری سالهای قبل از آن بیشتر با موضوعات اخلاقی در ارتباط بوده است. موضوعاتی همچون پرهیز از اسراف، وجدان کاری، پایداری در مواضع اسلامی انقلابی و موضوعاتی از این دست. اما از سال 1378 که مصادف بود با یک صدمین سالروز تولد امام خمینی (ره)، نامگذاری سالها در ایران با جنب و جوش خاصی به خصوص در میان مسؤولان ادارات، نهادها، ارگانها و ...برقرار گردید.
با این وجود برای نامگذاری یک سال میتوان به موارد مختلفی اشاره داشت. به نظر میرسد آنچه باعث نامگذاری خاصی برای یک سال توسط رهبری میگردد، ضرورتهای ملی، بینالمللی، فرهنگی، اقتصادی و ... میباشد.
دستهای از این نام گذاریها بر اساس ضرورتهای اجتماعی-اقتصادی (Socio-Economic) میباشد که از جمله آن میتوان به اصلاح الگوی مصرف، همت مضاعف؛ کار مضاعف و تشویق به جلوگیری از اسراف اشاره داشت. دسته ای دیگر به موارد بینالمللی مربوط میباشد. مانند نام گذاری سال 1385 به نام مبارک پیامبر اعظم (ص) که در پی اهانت به ساحت مقدس آن بزرگوار انجام شد. دسته ای دیگر به موارد فرهنگی و مذهبی مربوط میباشد، همچون سالهای امام علی و امام حسین (ع) و سال امام خمینی (ره).
دستهای دیگر نیز به موارد داخلی مربوط میباشد. برای این مورد نیز میتوان به نامگذاری چند سال با عناوین اتحاد ملی و انسجام اسلامی، پاسخگویی مسئولان و ... اشاره داشت. در جدول شماره 1 میتوان نام گذاری (شعار) سالهای اخیر را مشاهده نمود.
جدول شماره 1: عناوین سالها و تناسب آن با موضوعات اقتصادی
به هر حال، امسال برای پنجمین سال متوالی است که نامگذاری سالها در ایران با موضوعات اقتصادی انجام گرفته است. نقشه راه امسال بهعنوان «حمایت از تولید ملی، کار و سرمایه ایرانی» نیز موضوعی اقتصادی را در دل خود دارد. این نام گذاریها را نمیتوان بدون دلیل یافت. ریشهی اهمیت موضوعات اقتصادی در این چند سال اخیر را میتوان در «تحولات درون کشور» و «تحولات در عرصهی بینالمللی» عنوان کرد.
در ادامه مهمترین دلایل نامگذاری این چند سال با موضوعات اقتصادی در دو بخش تحولات داخلی و خارجی به نقل از برهان عنوان میشود.
تحولات در درون کشور:
· ابلاغ سیاستهای کلی اصل 44 قانون اساسی (باز تعریف اصول اقتصادی)
· ورود نیروی کار فراوان و جوان (متولدین دههی 60) به بازار کار
· مسأله ازدواج و تهیهی مسکن برای گروه فوق
· لزوم تغییر، نوسازی و سرمایهگذاری در بسیاری از صنایع داخلی
· تغییر نیازها و الگوی مصرفی در کشور
· تورم موجود در کشور که ریشهی بسیاری از مشکلات اقتصادی کشور میباشد
· لزوم مبارزه با فساد و رانت (به خصوص در اقتصاد) در کشور
· مسألهی انتخابات ریاست جمهوری سال 1388 که تقریباً یک سال انرژی کشور را به خود مشغول داشت
تحولات در خارج از کشور:
· مسألهی تحریمهای غرب و اتحادیهی اروپا علیه کشور
· وقوع بحرانهای فراگیر اقتصادی در غرب و سرایت آن به اقتصاد دیگر نقاط دنیا
· وقوع ناآرامیها و تحولات اجتماعی در کشورهای همجوار و عربی (بیداری اسلامی یا بهار عربی)
· اقتصاد کشورهای همسایه و رقیب ایران (مانند ترکیه، عربستان، امارات متحده عربی) در دستیابی به اهداف مشخص شده در سند چشم انداز
· تغییرات سریع در تکنولوژیهای تولید و علوم جدید
با این وجود، آنچه اهمیت بسیار دارد، نوع برخورد و تعامل جامعهی بینالملل و کشور ایران میباشد. در طول تاریخ پرفراز و نشیب کشور ایران، همواره نوع نگاه و تعاملهای متفاوتی به جامعهی جهانی و به خصوص کشورهای غرب مانند آمریکا، انگلیس، فرانسه و ... و از سوی دیگر با کشورهای شرق مانند روسیه، چین، ژاپن و ... وجود داشته است. جنگ، دوستی، قراردادهای ننگین، غرب شیفتگی و شرق شیفتگی، موازنهی منفی، ترس، مدارا و ... بر روابط ایران با این کشورها حاکم بوده است.
با این حال شاید بتوان عمده ریشه عقبماندگی کشور و یا فاصلههای ایجاد شده در عرصههای مختلف را در همین نوع روابط با جامعه بینالملل پیدا نمود. با این حال این نوشته قصد پرداختن به این موضوع را ندارد. لکن به صورت مختصر نوع رویارویی و گفتمان حاکم در فضای روابط ایران و غرب پس از انقلاب اسلامی در سال 1357 را میتوان به دو نوع نظامی و غیر نظامی تقسیم نمود.