اولین گاف جبهه متحد در سال جدید/ پیوندتان مبارک؛
چندی پیش پایگاه خبری بی باک طی گزارشی تحت عنوان ”دیدار عضو ارشد جبهه متحد با هاشمی رفسنجانی در بم!“ از جلسه محرمانه محمدرضا باهنر عضو ارشد جبهه متحد با هاشمی رفسنجانی در بم خبر داد که این گزارش با سکوت معنادار رسانه های جبهه متحد همراه شد اما دیروز باهنر و دفتر هاشمی رفسنجانی همزمان صحت گزارش بی باک را تائید کردند.
چندی پیش پایگاه خبری بی باک طی گزارشی تحت عنوان ”دیدار عضو ارشد جبهه متحد با هاشمی رفسنجانی در بم!" از جلسه محرمانه محمدرضا باهنر عضو ارشد جبهه متحد با هاشمی رفسنجانی در بم خبر داد که این گزارش با سکوت معنادار رسانه های جبهه متحد همراه شد اما دیروز باهنر و دفتر هاشمی رفسنجانی همزمان صحت گزارش بی باک را تائید کردند.
به گزارش سرویس سیاسی بی باک، محمد هاشمی مسئول دفتر هاشمی رفسنجانی ضمن تائید صحت گزارش بی باک پیرامون دیدار محمدرضا باهنر با هاشمی رفسنجانی در بم گفت: آیتالله هاشمی نوروز امسال دیداری از شهر بم داشتند که این دیدار هم در آنجا انجام شد.
وی در گفتگو با فارس افزود: آیتالله هاشمی روز چهارشنبه دوم فروردین به بم رفتند و روز شنبه هم برگشتند و این دیدار در طول همین چند روزی که ایشان در بم به سر میبردند، صورت گرفت.مسئول دفتر آیت الله هاشمی از جزئیات این دیدار ابراز بیاطلاعی کرد و اظهار داشت: بنده در این دیدار نبودم و از جزئیات آن هم بیاطلاعم.
محمد رضا باهنر، عضو ارشد جبهه متحد نیز در گفتوگو با فارس با اشاره به دیدارش در ایام نوروز با هاشمی رفسنجانی اظهار داشت: بنده در ایام نوروز به شهر بم رفته بودم و مطلع شدم که آیت الله هاشمی در این شهر هستند و بر همین اساس با ایشان دیدار کردم.البته وی دیدارش با هاشمی را دیداری نوروزی توجیه کرده و مدعی شد: در این دیدار که حدود 15 دقیقه طول کشید، مباحثی در خصوص مجمع تشخیص مصلحت نظام و چشمانداز مجمع مطرح شد و در این زمینه با آیتالله هاشمی گفتوگو کردیم.با این اوصاف هیچ شک و تردیدی در ارتباطات پشت پرده برخی اعضای جبهه متحد با هاشمی رفسنجانی باقی نمانده است که ضرورت هوشیاری بیش از پیش نیروهای انقلاب را می طلبد.
گزارش افشاگرانه بی باک در تاریخ 8 فرودین سال جاری درباره این دیدار بدین شرح می باشد:
یکی از مسائلی که همواره نگرانی اعضای جبهه پایداری انقلاب اسلامی را در پی داشته و عامل عدم وحدت اصولگرایان در انتخابات مجلس نهم در تهران گردید عدم مرزبندی شفاف جبهه متحد با مردودین فتنه و همچنین ارتباطات پنهان و آشکار برخی از اعضای جبهه متحد با هاشمی رفسنجانی بوده است.
به گزارش سرویس سیاسی بی باک، اگرچه برخی اعضای جبهه متحد این ارتباط را رد می کنند و خود را از منتقدین سیاست های آقای هاشمی رفسنجانی معرفی می کنند اما واقعیت موجود با ادعای این افراد همخوانی ندارد.
بعد از اینکه بادامچیان در نشست جبهه متحد قم به جبهه پایداری انقلاب اسلامی حملات تند و زننده ای کرد و در مقابل بخش زیادی از سخنرانی خود را به تعریف و تمجید از آقای هاشمی رفسنجانی گذراند، اینک گزارشات خبرنگار بی باک از کرمان حاکی است که محمدرضا باهنر، عضو ارشد جبهه متحد در اوایل هفته جاری و در ارگ جدید بم با هاشمی رفسنجانی دیدار و گفتگو داشته است.
باهنر چند روز پیش در گفتگو با یک سایت خبری قبول کرده بود که استاد لابی در ایران است و در اظهاراتی عجیب مدعی شد: «سیاست بدون لابی جلو نمیرود! چارهای جز لابی نیست. لابی جزء لاینفک سیاست است.»
حال آیا این دیدار در راستای همان جزء لاینفک سیاست مورد ادعای آقای باهنر می باشد؟! آیا با این اوصاف باز می توان ارتباطات پشت پرده برخی اعضای جبهه متحد با هاشمی رفسنجانی را منکر شد؟!
با این اوصاف حساسیت و درایت اعضای جبهه پایداری انقلاب اسلامی بر عدم وحدت با سایر جریانات و مدعیان اصولگرایی بیش از گذشته آشکار می گردد.
گفتنی است در جریان انتخابات ریاست جمهوری 1388 آقای هاشمی رفسنجانی و خانواده وی به وضوح از میرحسین موسوی از سران فتنه حمایت کردند و خود او نیز در آخرین نمازجمعهای که در تهران اقامه کرد و پس از آن در محافل خصوصی از دستگیری اغتشاشگران انتقاد نمود. این عملکرد آقای هاشمی و نامه بدون سلام وی به حضرت امام خامنه ای در ایام قبل از انتخابات و همچنین نقش برخی از اعضای خانواده وی در اغتشاشات بعد از انتخابات ریاست جمهوری در سال 88 باعث گردیده تا مردم و نیروهای ارزشی انتقادات زیادی به او و خانواده اش داشته باشند و دیگر هاشمی و خاندان وی در بین نیروهای انقلاب جایگاهی نداشته باشند به حدی که این امر موجب گردید که اعضای خبرگان رهبری او را از ریاست این مجلس کنار بگذارند و فرزند وی مهدی هاشمی نیز مدتهاست که از ترس دستگیری و محاکمه و مجازات به خارج از کشور فرار کرده و در لندن به سر می برد و فائزه هاشمی نیز بعد از مدتها کش و قوس و جنجال نهایتا در دادگاه محکوم شد.
متن کامل نامه تهدید آمیز و بدون سلام هاشمی رفسنجانی به حضرت امام خامنه ای در ایام قبل از انتخابات ریاست جمهوری دهم بدینشرح است:
بسمالله الرحمن الرحیم
مقام معظم رهبری آیتالله خامنهای زیده عزّه
متأسفانه اظهارات عاری از حقیقت و غیرمسئولانه آقای احمدینژاد در جریان مناظره با مهندس موسوی و مقدمهچینیهای قبل و حوادث بعد از آن، خاطرات تلخ اظهارات و اقدامات منافقان و گروهکهای ضدانقلاب در سالهای اول بعد از پیروزی انقلاب و نیز تهمتزدنها در انتخابات 84 و انتخابات مجلس ششم ولجنپراکنیهای باند پالیزدار که در دادگاه محکوم شده را به نمایش گذاشت و از آنجا که بخشی از این اظهارات قبلاً در رسانههای دولتی و آتش تهیه آن در سخنرانی مشهد مقدس مطرح شده، ادعای اینکه مطالب او تحت تأثیر فضای مناظره گفته شده و فاقد برنامهریزی قبلی است، پذیرفتنی نیست و گویا برای تحتالشعاع قرادادن گزارشهای مستند و مکرر دیوان محاسبات در خصوص مفقودالاثر بودن یک میلیارد دلار و ارتکاب چند هزار تخلّف در اجرای بودجهها میباشد و شاید هم رقیب اصلی خود را افتخارات ربع قرن انقلاب اسلامی میداند.
دهها میلیون نفر در داخل و خارج ناظر دروغپردازیها و خلافگوییهایی بودند که برخلاف شرع و قانون و اخلاق و انصاف، افتخارات نظام اسلامیمان را نشانه گرفته بود.
زیر سوال بردن تصمیمات بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران و تلاشهای امام راحل و مردم مسلمان و متعهد و روحانیت عظیمالقدر که در نیم قرن گذشته با مجاهدتهای خویش توانستند بنای باشکوه نظام اسلامی را ایجاد و مستقر و بالنده کنند، از این بدتر نمیشد. دوران مشعشعی که خود شما پشت سر امام(ره) در قامت مجاهد پیشتاز، رئیسجمهور و نهایتاً رهبری نظام نقش و مسئولیتهای ممتازی به عهده داشتهاید.
نقطه قابل توجه دراین تهمتها این است که غیرمستقیم، مقام ولایت در زمان رهبری امام راحل و جنابعالی که هادی دولتها بودهاید و با اظهارات صریح، مدیریتها را مورد تأیید و تحسین قراردادهاید، نشانه گرفته است.
* * *
بعد از جریان شوم 14 اسفندماه 1359 با ارشاد امام و بنیانگذار جمهوری اسلامی، شهید مظلوم دکتر بهشتی و جنابعالی و اینجانب که در شعارهای مردمی به عنوان «سه یاور خمینی» شناخته شده بودیم، با همراهی نیروهای انقلابی و بخصوص نمایندگان متعهد مجلس اول و حزب جمهوری اسلامی توانستیم در جهت زدودن غبارهای ابهامات و سمپاشیها اقدامات مؤثری انجام دهیم و امام راحل درد آشنا با تشکیل گروه حقیقتیاب و داور، بخشی از حقایق را آشکار کردند. نتایج آن، آگاهی بیشتر مردم و رسوایی فتنهگران و در نهایت نجات کشور از خطری بود که دشمنان استکباری و ضد انقلاب طراحی کرده بودند.
البته اینجانب قصد ندارم که دولت موجود را مثل دولت بنیصدر معرفی کنم و یا سرنوشتی شبیه آن دولت را برای این دولت بخواهم، بلکه مقصود این است که باید مانع گرفتار شدن کشور به سرنوشت آن روزگار شد.
* * *
اینجانب برای پرهیز از آلودهشدن فضای سیاسی کشور در آستانه انتخابات به تشنجات بیشتر، از عکسالعمل فوری که مورد انتظار ملت است، خودداری کردم.
در مراسم بزرگداشت سالگرد امام(ره) به آقای احمدینژاد گفتم که در اظهارات او خلافگوییهای فراوانی وجود داشته و ادعای کذب تماس تلفنی من با یکی از سران عرب و ادعای کارگردانی مبارزات انتخاباتی رقبا و اتهامات ناروا به جمعی از بزرگان نظام، از جمله جناب آقای ناطق نوری و فرزندان من و بدتر از همه زیرسوال بردن اقدامات امام راحل را یادآوری و پیشنهاد کردم با صراحت اتهامهای نادرست را پس بگیرد که نیازی به اقدامات قانونی افراد و خانوادههایی که ناجوانمردانه و مظلومانه هدف تیرهای ناسزاگویی قرار گرفتهاند، نباشد.
از صدا و سیما هم خواسته شد که فرصتی در اختیار طرفهای ذیحق براساس مقررات سازمان قرار دهد که از خود دفاع نمایند. گرچه در گذشته به بخشی از این اتهامات پاسخ داده شده و رئیس قوه قضاییه وقت جناب آقای یزدی در پایان کار ریاست جمهوری اینجانب، در عمل به اصل 142 قانون اساسی رسماً اعلام پاکی و منزّه بودن خانواده رئیسجمهور و حتی کمشدن داراییها در دوران مسئولیت را نمودند، ولی تکرار اتهام تکرار جواب را میطلبد.
معالاسف، این دو پیشنهاد خیرخواهانه عملاً پذیرفته نشده و رهبر معظم هم صلاح را در سکوتشان دیدند و بیشک جامعه و بخصوص نسل جوان نیازمند اطلاع از حقیقت است. حقیقتی که با اعتبار نظام و همدلی ملت ارتباط جدّی دارد و اگر محدود به حق چند نفر بود؛اقدام به نوشتن چنین نامه ای نمی کردم.
معتقدم جنابعالی بخوبی میدانید که اینجانب و بسیاری از بزرگان تأثیرگذار انقلاب و حتی خود جنابعالی از دوران مبارزه و سالهای اول انقلاب و در تعدادی از مقاطع مورد تهاجم افراد لاابالی و ضدانقلاب بودهایم و همیشه صبورانه تهمتها و اهانتها را پشت سر گذاشتهایم و در دور جدید تهمتها و هجمهها هم از حدود پنج سال پیش تاکنون دندان روی جگر دارم و بخاطر خداوند و مصالح انقلاب و کشور اندوه خویش را مکتوم میدارم و از این جهت هم مورد گلایه بسیاری از دلسوزان اسلام و انقلاب و بستگانم قرار میگیرم ومهم این است که اینبار این تهمتها توسط رئیس جمهور و در رسانه ملی مطرح شده است. البته در موقع مناسب انحرافات و حقکشیهای ناگفته انتخابات و اعمال دولت نهم در اختیار مردم و تاریخ قرار خواهد گرفت،
تاریخ گواه است که اکثریت مردم متعهد و انقلابیمان کمتر تحت تأثیر خلافگوییها قرار میگیرند و دلیل آن آراء افتخارآمیز مردم به اینجانب در آخرین انتخابات مجلس خبرگان رهبری است و نیز خوب میدانید که در جریان انتخابات جاری، تاکنون به خاطر مسئولیتهای رسمی ام در رسانه هامطلبی به نفع یا ضرر افراد و جریانهای درگیر در انتخابات نگفتهام و در موراد ضروری به کلیاتی مبتنی بر حضور حداکثری مردم در پای صندوقها و سلامت انتخابات اکتفا کردهام و رسماً گفتهام برنامه شرکت در انتخابات ندارم.
چهار نامزد موجود برای آمدن به صحنه با اطلاع از نظر و سیاست اینجانب از من نظر نخواستهاند و بعد از نامزدی هم از اینجانب درخواست حمایت نکردهاند و اگر هم در جلساتی بهم رسیده باشیم، چیزی جز همان کلیات فوقالذکر را از من نشنیدهاند و اگر حزب یا گروهی در مورد جهتگیری در انتخابات نظر خواستهاند، گفتهام براساس آییننامه خود عمل کنند و حقیقتاً آنها با تصمیمخودشان و همکارانشان در صحنهاند و عمل میکنند و انصافاً تهمت دستنشانده بودن آنان ستم و بیحرمتی غیرقابل توجیه است.
بجاست که به این حقیقت هم توجه شود که احتمالاً عوامل دولت از نظر اینجانب مطلعند که من ادامه وضع موجود را به صلاح نظام و کشور نمیدانم و خود جنابعالی هم از این نظر من مطلعید و دلایل آن را هم میدانید. ولی این نظر را رسانهای نکردهام و خود عوامل دولت در این مورد بزرگنمایی کردهاند که هدف بزرگنمایی در آن مناظره روشن شد.
با اینهمه بر فرض اینکه اینجانب صبورانه به مشی گذشته ادامه دهم، بیشک بخشی از مردم و احزاب و جریانها این وضع را بیش از این بر نمیتابند و آتشفشانهایی که از درون سینههای سوزان تغذیه میشوند، در جامعه شکل خواهد گرفت که نمونههای آن را در اجتماعات انتخاباتی در میدانها، خیابانها و دانشگاهها مشاهده میکنیم.
اگر نظام نخواهد یا نتواند با پدیدههای زشت و گناهآلودی مثل تهمتها، دروغها و خلافگوییهای مطرح شده در آن مناظره برخورد کند و اگر مسئولان اجرای قانون نخواهند و یا نتوانند به تخلّفهای صریح خلاف قانون در اعلان افراد به عنوان فاسد که فقط بعد از اثبات تخلّف در دادگاه قابل اعلان است، رسیدگی کنند و اگر فردی در موقعیت ریاست جمهوری بدون مراعات شأن منصب مقدسش خود را مجاز به ارتکاب چنین گناهان کبیره و اخلاقشکن علیرغم سوگند به مراعات شرع و قانون بداند، چگونه میتوانیم خود را از پیروان نظام مقدس اسلامی بدانیم؟
رهبری معظم انقلاب؛
اکنون که امام راحل (ره) آن پیر فرزانه و حلّال مشکلات و ملجاء همه و یار صبور و دیرینه هر دوی ما آیتالله شهید مظلوم دکتر بهشتی و بسیاری از همسنگران قدیم که یا به فیض عظمای شهادت رسیدند و یا به دیار باقی شتافتند ؛ در بین ما حضور ندارند، شما ماندهاید و من و معدودی از یاران و همفکران قدیم. از جنابعالی با توجه به مقام و مسئولیت و شخصیتتان انتظار است برای حل این مشکل و برای رفع فتنههای خطرناک و خاموش کردن آتشی که هم اکنون دودش در فضا قابل مشاهده است، هرگونه که صلاح میدانید اقدام مؤثری بنمایید و مانع شعلهورتر شدن این آتش در جریان انتخابات و پس از آن شوید.
لذا در فرصت باقیمانده ضروری به نظر میرسد خواسته حق حضرتعالی و مردم در خصوص انجام انتخاباتی سالم و پرابهت و حداکثری تحقق یابد. کاری که میتواند عامل نجات کشور از خطر و باعث تحکیم وحدت ملی و اعتماد عمومی باشد و فتنهگران نتوانند با حدس و گمان نصّ پیامتان در مشهد و در مرقد امام راحل را با هوس خود تحریف کنند و با نادیده گرفتن قانون، بنزین بر آتشافروخته بریزند.
سرچشمه شاید گرفتن به بیل چوپر شد نشاید گرفتن به پیل
دوست، همراه، و هم سنگر دیروز، امروز و فردایتان
اکبر هاشمی رفسنجانی