NTENT="IR" />
کلارآباد دات کام |
یک دهه پیش جماعتی رو سیاه در همین مطبوعات کشور قلم میزدند، اما همه آنها رفتند در رادیو آمریکا، بیبیسی، رادیو زمانه و رسانههای اروپایی و آمریکایی استخدام شدند. چه خوب بود آیت الله هاشمی رفسنجانی در دیدار با انجمن دفاع از آزادی مطبوعات موضع خود را در برابر این جماعت رو سیاه مشخص میکردند که بالاخره «با آنها» هستند یا «بر آنها»؟
روزنامه شرق دیروز عکس صفحه اول خود را اختصاص به دیدار آیتالله هاشمی رفسنجانی با انجمن موسوم به دفاع از آزادی مطبوعات داد. آقای هاشمی رفسنجانی در این دیدار گفت: - تلاش برای بیخبر گذاشتن مردم، بیهوده است. - هیچ سدی نمیتواند در دنیا جلوی آگاهی مردم را بگیرد. - با زور و فشار نمیتوانیم عقل کسی را هدایت کنیم. - هیچ کس با زور، مومن نمیشود. - کسانی که از بیان حقایق میترسند از سانسور در رسانه استفاده میکنند.(1) نمیدانم مخاطب آیت الله هاشمی در این دیدار کیست؟ او در مذمت چه کسی و کسانی سخن می گوید؟ چه کسانی در جامعه ما تلاش میکنند مردم را بیخبر نگه دارند؟ چه کسانی در کشور جلوی آگاهی مردم را گرفتهاند؟ چه کسانی میخواهند با زور و فشار، عقل مردم را هدایت کنند یا آنان را مومن کنند؟ چه کسانی از بیان حقایق میترسند؟ همین چند روز پیش در معاونت مطبوعاتی جلسه داشتیم. در آنجا گفته شد؛ «اکنون 200 روزنامه سراسری و 48 خبرگزاری در کشور مجوز دارند و فعال هستند، در حالی که در آمریکا 22 روزنامه سراسری و 2 خبرگزاری وجود دارد. اکنون 6000 نشریه در کشور مجوز دارند که سه هزار نشریه چاپ میشود.» نمیخواهم بگویم این تعداد نشانه آن است که کسی وجود ندارد جلوی آگاهی مردم را بگیرد یا عقل کسی را هدایت کند! اما در مظلومیت نظام همین بس که گفته شود در ایران آزادی بیان و قلم نیست و ایران بزرگترین زندان خبرنگاران است! اما شمار و تعدد انتشار رسانه های مکتوب آن تنه به تنه کشورهای پیشرفته می زند. یک دهه پیش جماعتی رو سیاه در همین مطبوعات کشور قلم میزدند، اما همه آنها رفتند در رادیو آمریکا، بیبیسی، رادیو زمانه و رسانههای اروپایی و آمریکایی استخدام شدند. مردم و نظام به آنها گفتند اگر برای آمریکاییها و انگلیسیها کار می کنید دلیلی ندارد در رسانههای دیداری و شنیداری و مکتوب ایران کار کنید. آنها هم صادقانه پذیرفتهاند و رفتهاند همانجایی کار میکنند که قبلا «پناهنده فکری» بودند. چه خوب بود آیت الله هاشمی رفسنجانی در دیدار با انجمن دفاع از آزادی مطبوعات موضع خود را در برابر این جماعت رو سیاه مشخص میکردند که بالاخره «با آنها» هستند یا «بر آنها»؟ چون همین اشرار مطبوعاتی بودند که نظام را به «سانسور» و «تلاش برای بیخبر گذاشتن مردم» متهم میکردند. آنها بودند که به کفر، الحاد و نفاق خود اعتراف داشتند و با اعتراض به نظام میگفتند «شما نمیتوانید با زور کسی را مومن کنید.» مردم و نظام هم به آنها میگفتند، نمیخواهیم کسی را با زور مومن کنیم. فقط میگوییم، شما اگر به نظام اعتقاد ندارید در مطبوعات خود اهانت نکنید، دروغ نگویید و تهمت و افترا نزنید و حریم آزادی مردم را که در قانون مطبوعات آمده رعایت کنید. آنها بیپروا میگفتند ما قانون مطبوعات را قبول نداریم. بعد رفتند دنبال اهانت به مقدسات مردم و تهمت زدن به نظام و مسئولین و برپایی فتنه سال 78 و 88. شد آنچه نباید میشد! یک دفعه مردم چشم باز کردند دیدند وزیر ارشاد دوران اصلاحات با جمعی مطبوعاتچی خود باخته در رسانه بی بی سی سخن میگویند. اعضای محترم انجمن دفاع از آزادی مطبوعات در دیدار با آیت الله هاشمی به روایت شرق دیروز از «تعمیق آزادی قلم در جامعه» سخن گفتند.حال ببینیم این انجمن دفاع از آزادی مطبوعات چه کسانی هستند و سابقه آنها در دفاع ازآزادی قلم در کشور چیست؟ یکی از اعضای محترم این انجمن، خانم فریبا داوودی مهاجر است که با فتنه 88 از کشور گریخت و در یک برنامه تلویزیونی در رادیو فردا رسما کشف حجاب کرد و پناهندگی فکری و سیاسی خود را به دشمنترین دشمنان این مردم نشان داد. از دیگر اعضای محترم این انجمن، محسن کدیور و حسن یوسفی اشکوری هستند که به حکم دادگاه انقلاب خلع لباس شدند و سوابق معاندت آنها با مردم و نظام و آموزههای دینی امام خمینی (ره) بر کسی پوشیده نیست.از دیگر اعضای محترم این انجمن، مرتضی کاظمیان و علی اکبر موسوی خوئینی میباشند که مدتهاست به خارج گریخته، ننگ پناهندگی را پذیرفته و در کشورهای اروپایی و آمریکایی مشغول سیر و سلوک سیاسی هستند. برخی دیگر از اعضای محترم این انجمن که در ایران هستند و در همین عکس که در روزنامه شرق به همراه آیت الله هاشمی رفسنجانی انداختهاند به جرم شرکت در فتنه 88 مدتها زندانی بودند. سئوال بنده از آقای هاشمی رفسنجانی این است؛ این انجمن با این سوابق و بااین اعضایی که در داخل و خارج، اوصافشان را گفتم چگونه میخواهند مردم را از بیخبری در آورند؟! چگونه میتوانند مردم را آگاه کنند و جلوی سانسور را بگیرند؟! اینها با این کارنامه فکری و سیاسی نشان دادهاند میخواهند سانسور آمریکایی را در کشور حاکم کنند و مبلغ و مروج فرهنگ آمریکایی باشند. البته این انجمن این قدر صداقت دارد که پنهان کاری نکنند لذا برخی از کادرهای آنها در رسانههای آمریکایی علیه نظام و انقلاب بدون پرده پوشی رسما میجنگند! سئوال دیگر بنده این است که، وقتی برخی از اعضای محترم این انجمن در این نشست گفتند؛ «میخواهند برای تعمیق آزادی قلم در جامعه» تلاش کنند، از آنها نپرسیدند این آزادی قلم را چگونه میخواهند در جامعه تعمیق کنند؟ اینها دنبال چه آزادی هستند. این تعمیق یکبار در آشوب 18 تیر 78 و یک بار هم در فتنه سال 88 صورت گرفت و شما نتوانستید مردم و نظام را به زانو در آورید و آزادی آمریکایی را به جای آزادی الهی و اسلامی جا بیندازید. پس بیایید با تبری از رفقای فراری به لندن، واشنگتن و پاریس در کنار مردم قرار بگیرید، از همین آزادیای که مردم و امام و رهبری به ارمغان آوردهاند، دفاع کنید و تهمت سانسور به نظام و مردم را دیگر تکرار نکنید. دیروز یک روزنامه اصلاح طلب از آقای هاشمی رفسنجانی در صفحه اول خود تیتر زده بود؛ «اصولگرایان باید اعتماد کنند و بیخودی بهانه نگیرند». وی این سخن را در موردتوافقنامه ژنو گفته بود. ما به آقای هاشمی رفسنجانی اعتماد داریم. فعلا غنیسازی 20 درصد را متوقف کردند و آن را به 5 و 5/3 درصد فرو کاهیدند. اما آیا ایشان متوجه است که آمریکاییها در حال سرعت بخشیدن به چرخش سانتریفیوژهای رسانهای خود در داخل هستند؟ آیا ایشان متوجه است آمریکاییها در حال غنیکردن فتنه 18 تیر 78 و فتنه سال 88 برای خلق فتنه جدید هستند؟ آیا ایشان متوجه این واقعیت است که سانتریفیوژهای رسانهای از کار افتاده در داخل را میبرند واشنگتن، با تعمیراتی در رسانههای خود به کار میبرند و برخی را در همین داخل تعمیر میکنند و در گردونه فتنه جدید میخواهند به کار گیرند؟ پی نوشت: 1- روزنامه شرق صفحه 3 دوشنبه 23/10/92 محمدکاظم انبارلویی [ سه شنبه 92/10/24 ] [ 7:59 عصر ] [ م.ص ]
[ نظر ]
|
|