NTENT="IR" />
کلارآباد دات کام |
توافقنامه ژنو نه عسل مصفا و فتحالفتوح است، نه جام زهر و ترکمنچای هستهای بلکه ورود به میدان مینی است که هنرمندیِ عبور پرافتخار از آن را میطلبد و راه را برای پیروزیهای دیگر هموار میسازد.
بهطور کلی بیشتر منافع این توافقنامه بالقوه است در حالی که عمده مضرات آن بالفعل است. این توافقنامه بیشتر شروع راهی است که نتیجه آن به توانمندی ما در پیگیری آرمانهای مطلوب و دستیابی به عزت و منفعت ملی با گذر از دل واقعیتهای تلخ پیرامونی بستگی خواهد داشت. لذا نه عسل مصفا و فتحالفتوح است، نه جام زهر و ترکمنچای هستهای بلکه ورود به میدان مینی است که هنرمندیِ عبور پرافتخار از آن را میطلبد و راه را برای پیروزیهای دیگر هموار میسازد. از اینرو موضوع غرورآفرین و حیاتی فناوری هستهای نیازمند عزمی ملی و دوری از نگاه کوتاه مدت و جناحی است زیرا: الف) مطلوبهای دشمن در اولویت اول ریشه کنی دانش هستهای، دانشمندان ما، داشتههای موجود و محرومیت کامل ملت شریف ایران از این موهبت الهی است؛ تا جایی که چندی قبل اوباما رسما اعلام کرد اگر میتوانست از اساس این فناوری را از ایران برمیچید اما امکان آن برای آمریکا میسر نیست و در مرحله نازلتر خواستههای آنها نیز دستیابی و بهرهمندی محدود ایران از این عرصه با حفظ وابستگی به استکبار جهانی با توجه به دستاوردهای شگفتانگیز دانشمندان ما توهمی بیش نبوده و امری ناممکن است چراکه اساسا ما با کسب دانش فنی در همه سطوح مورد نیاز از این مرحله نیز عبور کردهایم. امروز آخرین گام دشمن بهانه جویی و ایجاد زمینه استفاده محدود از فناوری هسته ای بر پایه دانش بومی و در کف توانمندی تولید شده و فلجسازی صنعت هستهای کشور است تاجایی که در این راه از هیچ جنایتی دریغ ننموده و میکوشد با تحمیل شرایط نابرابر خود در بستر تحریمها به خواسته نامشروع خویش برسد. ب) در مقابل، مطلوب ما نیز استفاده از همه سطوح و ابعاد این فناوری است و خط قرمز ما هم استفاده غیرصلحآمیز از آن است. توانمندیهای ما نیز عبارت است از دانش فنی بومی، تکثر دانشمندان حوزههای مختلف دانش هستهای، گستره تجهیزات و سایتهای موجود، محصولات غنیسازی شده و سقف آن امکانات ذخیره شدهای است که در پرتو ارشادات و حمایتهای مقام معظم رهبری، استواری و یکپارچگی ملی، همت دانشمندان ایران اسلامی و ایستادگی مسئولان رقم خورده تا جایی که ما با شکستن نظام ظالمانه بهرهمندی موجود هستهای جهان به عنوان اولین کشور کسبکننده فناوری هستهای خارج از چارچوب ذلیلانه مورد توافق استکبار جهانی، الگویی برای سایرین در استفاده صلحآمیز از این حوزه با بهرهمندی از پشتیبانیهای افکار عمومی مردم جهان و همه دول استکبارستیز، بسیاری از کشورهای سلطهپذیر و بهطور استثنا برخی قدرتهای جهانی هستیم. اکنون که دور جدید جلسات کارشناسی مذاکرات هستهای در ژنو برگزار شده است بهتر میتوان پیرامون این توافقنامه، واقعیتهای موجود و ضرورتهای ایجابی و سلبی آن مباحثی از قبیل نکات زیر را مطرح نمود و به این واقعیت اذعان داشت که پس از چهار دوره مذاکرات هیئتهای ایرانی به مسئولیت آقایان روحانی، لاریجانی، جلیلی و ظریف امروز استکبار با کراهت و از سر استیصال در اثر مشکلات و شکنندگی شرایط درونی خویش و شکست در عرصههای هماوردی با اندیشه اسلامی و انقلابی سلطه ستیزان بهویژه در سوریه به این مهم تن داده است ولی باز میخواهد همین متن را مسیری هموار در دستیابی به خواستههای شیطنتآمیز خود قرار دهد. پس مسئولیتهای همگان در دستیابی به حقوق ملت رشید ایران صدچندان مینماید؛ بهویژه که اساسا کسب این فناوری را در سطح معادلات بینالمللی و مواجهه نظام سلطه و استکبار جهانی با جبهه مستضعفان و مسلمین باید جستوجو کرد و از این منظر به اهمیت آن برای تغییر این معادله بهنفع مظلومین جهان پی برد. با مروری اجمالی به متن توافقنامه ژنو و زمینههای تحقق و شرایط فرامتن آن درمییابیم که: الف) برخی از منافع توافقنامه با توجه به فرامتن و متن توافقنامه عبارتند از: 1. شکست پروژه ایران هراسی و ایجاد اجماع بینالمللی علیه ما 2. تثبیت نظام چندقطبی جهانی و ارتقاء جایگاه ایران اسلامی بهعنوان قطب مستضعفین و مسلمین جهان 3. راستی آزمایی غرب و آمریکا و امتحان میزان صداقت آنها در مواجهه با حق مسلم ایران اسلامی و مطالبه قانونی ما 4. بصیرت افزایی داخلی و بهرهمندی از آن در راستای انسجام ملی پیرامون مطالبه عزتمدارانه و استقلالطلبانه حقوق هستهای کشور 5. بهرهمندی از فرصت ایجاد آرامش نسبی در فضای روانی جامعه و تسهیل در چرخه اقتصاد کشور با وارد نمودن بخشی از امکانات واعتبارات و شکستن مقداری از زنجیره تحریم ها ب) بخشی از مضرات این توافقنامه نیز عبارتند از: 1. شفاف نبودن و قابل تفسیر بودن مفاد این توافقنامه که با توجه به بهانهجویی آمریکا و متحدانش زمینه شیطنت آنها را فراهم خواهد کرد. 2. بحث پیرامون توانمندیهای ما در حوزه هستهای و کمتوجهی به ضرورت نگهداری برگهای برنده دیگر برای مراحل بعدی مذاکرات 3. پذیرش نظارتهای بیش از حد ضرورت شفافسازی بهصورتی که با تجربه اندوخته شده از بازرسیهای سال 1382 زمینه مداخله یا تهدید مجدد عناصر انسانی مرتبط و دانشمندان عزیز و زنجیره تامین اقلام مورد نیاز را فراهم آورد. 4. همجنس نبودن و هموزن نبودن و همزمان نبودن اقدامات دو طرف که منجر به سنگینی موفقیت کفه طرف مقابل گشته است. 5. بیتوجهی یا کمدقتی در امور فنی مربوط به غنیسازی یا سایر حوزههای فناوری هستهای و امور حقوقی مربوط به آنکه امکان آسیبپذیری ما را در آینده فراهم خواهد کرد. از اینرو پیامهای دوگانه اسرائیل و عربستان در قالب خوشحالی و ناراحتی واقعی از این توافقنامه نیز قابل تحلیل است زیرا آنان با تقسیم کار با آمریکا و کشورهای همسو جهت بالا بردن قدرت چانهزنی آنها در مذاکرات ظاهرا اظهار نارضایتی میکنند و از طرفی بهخاطر بههمخوردن فضای ایرانهراسی و زمینه اجماع بینالمللی قلبا ناراحت هستند. ج) بهنظر برای تبدیل نمودن تهدیدات کنونی به فرصت، توجه به الزامات آینده ضروری است. 1-ج) الزامات ایجابی: 1. حقوق و تکالیف ما در قالب معاهده NPT پیگیری شود و هر تصمیم ناقض آن مورد نفی قرار گیرد. 2. تقویت جوهره و ساخت حقیقی نظام اسلامی و دفاع از عزت و استقلال کشور در عرصه بینالمللی بهطور جدی مدنظر قرار گیرد. 3. تاکید و پیگیری اقتصاد مقاومتی در جهت ایجاد مصونیت داخلی و درونزا مدنظر قرار گیرد. 4. انسجام داخلی بین مسئولان و مردم و ضرورت همدلی و همنوایی آحاد مردم و مسئولان در راستای مطالبه حق مسلم هستهای صورت پذیرد. 5. توسعه زیرساختها برابر نیازهای ایدهآل در عرصه بهرهمندی از فناوری هستهای انجام پذیرد. 6. کاهش آسیبپذیری داخلی با عملیاتی کردن اقتصاد مقاومتی و ایجاد مصونیت درونزا مورد دقت قرار گیرد. 7. با تقویت تیم مذاکرهکننده هستهای و تدوین استراتژی کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت مذاکرات و حمایت بیرونی از آن زمینه توفیق بیشتر در مذاکرات آتی فراهم شود. 8. دفاع از عرصه علمی کشور و دستاوردهای بزرگ انجام پذیرفته و توسعه آن صورت گیرد. 9. توجیه درست آحاد مردم در خصوص نسبت فناوری هستهای با اقتصاد خرد و کلان جامعه بهویژه زندگی مردم در امروز و فردای کشور انجام پذیرد تا اسباب وحدت نظر و انسجام ملی در دفاع از حق مسلم هستهای فراهم شود. 10. تعریف درست نیازهای عملی کشور در عرصههای فنی و مهندسی، کشاورزی، پزشکی، انرژی، هوا فضا و... در سقف مورد نظر برای تامین منافع ملی معین شده و با قانونی کردن و مطالبه آن در فضای تخصصی و عمومی صورت گیرد تا بتواند ایران اسلامی را بهعنوان کشور تولیدکننده صنعتی تحت نظر آژانس انرژی اتمی تبدیل نماید. 11. مطالبهگری جهت خلع سلاح عمومی هستهای در جهان بهویژه رژیم جعلی و غاصب صهیونیستی بهطور جدی دنبال شود. 12. رایزنی با سایر کشورهای جهان برای ایجاد شفافیت و بالا بردن زمینه همکاری بیشتر و کاهش آسیبپذیری آینده صورت پذیرد. 2-ج) الزامات سلبی: 1. با پرهیز از افراط و تفریط و دوری از درک غلط و هیجانزدگی یا بیتفاوتی و سستی در ادامه مسیر و از دوقطبی شدن کشور و نگاه جناحی به موضوع هستهای اجتناب شود. 2. پرهیز از تفسیر متن از زبان بیگانگان و دشمنان این کشور و عدم تفسیر بدبینانه و غیرمنطقی از بیانیه و یأسافکنی در جامعه یا خوشبینی کاذب و بیدلیل و القای پیامهای مثبت ولی کاذب به افکار عمومی مدنظر قرار گیرد. 3. از بیانات تزلزلآور مثل خزانه خالی وضع اقتصادی خراب یا القای خیانت تیم مذاکرهکننده که مورد سوءاستفاده دشمنان ما و اسباب تزلزل و دلهره مردم شریف ایران را فراهم میکند پرهیز شود. 4. روزمرگی و غفلت نسبت به فرصت پیش آمده در ایجاد مقدمات ادامه عزتمدارانه مسیر پیش رو صورت نپذیرد. 5. از دخالت افراد غیرمطمئن که سابقه خطا و ارتباط آنها با دشمنان ما وجود دارد، جلوگیری شود. در خاتمه نیز با توجه به اتفاقات تلخ رخ داده ماههای اخیر در سازمان انرژی اتمی که به بهانه دروغین تصمیم نظام در منجمدسازی صنعت غنیسازی جهت رفع شر دشمنان انقلاب اسلامی صورت پذیرفته و با فلجسازی حرفهای داخلی و آرام، مسیر مورد نظر بیگانگان با کمترین هزینه در داخل این سازمان با محدودسازی یا حذف افراد کارآمد و کلیدی صنعت غنیسازی که غنیسازی اورانیوم 5/3 درصد و 20 درصد مرهون آنها بوده یا در مهار ویروس استاکسنت نقش کلیدی داشتهاند و برخی انتصاباتی که تجربه تلخ مدیریت گذشته آنان و ناکارآمدی ایشان در توانمندی علمی و دانش کافی سبب سقوط صنعت در گذشته بوده، رقم خورده که آینده بسیار تاریکی را فراروی صنعت غنیسازی قرار داده است تا جایی که بهنظر قبل از عملی شدن توافقنامه ژنو در بدترین صورت بساط این فناوری در داخل کشور ضربه مهلکی خواهد خورد. بیشک بر همه دلسوزان نظام اسلامی بهویژه ریاست محترم جمهوری که مسئولیت مستقیم این موضوع را برعهده دارند فرض و واجب است جلوی این اقدامات نسنجیده را بگیرند تا با دستان عناصر داخلی خواست دشمنان محقق نگردد چراکه بخشی از اقدامات صورت گرفته بیشتر در راستای عملی ساختن آرزوها و اظهارات سران رژیم جعلی اسرائیل است تا منافع ملی ما؛ آنجا که شیمونپرز میگوید«مشکل ما سانتریفیوژهای نطنز نیست بلکه آدمهای آنجا برای ما مسئله اند». این در حالی است که در ماههای اخیر برخی از دوستان توانمند شهید احمدیروشن از سازمان اخراج شدهاند. امکانات و محافظت از برخی از دانشمندان هستهای موثر نیز برداشته شده یا اساسا به آنها بیتوجهی میشود تا جایی که بعضا این عزیزان امروز بیمحافظ و با وسایل عمومی در سطح شهر رفتوآمد نموده و به وظیفه خویش عمل میکنند. آیا صدمات گذشته و ترور شهدای هستهای برای ما درس عبرت نشده است تا دشمن کمین گرفته و عوامل استکبار را فراموش نکنیم و با دستان خویش سرمایههای ملی و دانشمندان این کشور را در معرض تهدید قرار ندهیم. به هرحال مسئولیت این همه خطا برعهده رئیس محترم سازمان انرژی اتمی و پس از آن برعهده وزرای محترم کشور و اطلاعات است که کوتاهی آنان توسط ملت ایران بیپاسخ نخواهد ماند [ یکشنبه 92/10/29 ] [ 5:30 عصر ] [ م.ص ]
[ نظر ]
|
|