NTENT="IR" />
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

کلارآباد دات کام
قالب وبلاگ

 

با رجوع به سیره‌ی حضرت امام خمینی(ره) علاوه بر اینکه شاهد قاطعیت ایشان در رابطه با ابرقدرت‌ها هستیم، این نکته را هم می‌بینیم که وی تا چه حد بر روی مقوله‌ی امربه معروف و نهی از منکر افراد حاضر در مناصب حکومتی تأکید داشته و خصوصا نظارت قوا بر یکدیگر که در قانون اساسی نیز مندرج است، برآمده از همین نگاه بلند است.

گروه فرهنگی - یکی از آفت‌های موجود در خانواده‌هایی که منتسب به چهره‌های برجسته هستند این است که برخی از اعضای این خانواده‌ها، از باب "من آنم که رستم بود پهلوان" خود را بدون کمترین زحمت و تناسب فکری و رفتاری در ردیف چهره‌ی معروف خانواده‌ی‌شان دانسته و با "این‌همانی" کردن‌های بی‌منطق سعی می‌کنند تا تنها به دلیل قرابت ژنتیکی، خود را از نظر شخصیتی، همان کسی وانمود کنند که جامعه از آن فرد به نیکی یاد می‌کند.

به گزارش بولتن نیوز، البته این مسئله پدیده‌ی جدیدی نیست. آنچه که در این خصوص در تاریخ ثبت شده، حداقل به فرزند حضرت نوح برمی‌گردد و در تاریخ معاصر، بویژه تاریخ جمهوری اسلامی ایران، نمونه‌های مشخصی در اینباره وجود داشته است. کسانی که نان اسم پدران خود را خورده و با رفتارهای متعارض با آنها، باعث مخدوش شدن شخصیت عظیم آن افراد در بین جامعه و حتی در طول تاریخ شده‌اند.

اما در کنار آنها، بوده‌اند افرادی که به این درک رسیده‌اند، قرابت ژنتیکی با یک شخصیت بزرگ، باعث نمی‌شود که او هم عین آن باشد. در نتیجه تلاش کرده‌اند با هماهنگی فکری و عملی خود با بزرگ خاندان‌شان، در عرصه‌ی عمل راه او را طی کرده و بین خود، قرابت اعتقادی ایجاد کنند. یکی از نمونه‌های معاصر با ما، حجت‌الاسلام سیدعلی خمینی است. او که آخرین پسر یادگار امام(ره) حاج احمدآقا محسوب می‌شود، سعی کرده تا برخلاف بعضی از اعضای خانواده‌ی امام که تنها نان قرابت ژنتیکی با امام(ره) را می‌خورند، در موضع‌گیری‌ها و کلامش در مسیر معمار کبیر انقلاب گام بردارد و ثابت کند که او، بیشتر از آنکه نوه‌ی ژنتیکی امام باشد، نوه‌ی اعتقادی اوست. در ادامه به برخی از سخنان و موضع‌گیری‌ها وی اشاره کرده و این نسبت را بررسی می‌کنیم.

1. یکی از نمونه‌های اخیر و شاید جدیدترین نمونه‌ای که از تناسب گفتار سیدعلی خمینی با بنیان‌گذار انقلاب اسلامی می‌توان مشاهده کرد، جملاتی‌ست که وی در تاریخ 29/10/93 و در مسجد جامع فسا بیان کرد. گذشته از اینکه وی بر روی موضوع کیفیت رابطه و مذاکره با کشورهای غربی دست گذاشته و بیان کرده که نباید برای برقراری این مذاکره، پا بر روی همه‌ی اصول و ارزش‌ها و داشته‌های‌مان بگذاریم، بر مسئله‌ی امربه معروف و نهی از منکر هم تأکید کرده و آنرا در بین قوای سه‌گانه اینگونه می‌بیند:

«نباید تصور شود هر کس نقدی از مسوولی کرد، توهین کرده است. نقد قوا از یکدیگر اگر به حق و به جا باشد باعث پیشرفت بهتر امور می شود. اگر در نظامی از صبح تا شب فقط به به کردن امور جاری باشد و نقدی در آن اتفاق نیفتد مطمئن باشید آن نظام پویایی ندارد و مردم و مسوولین آن دغدغه ای برای بهتر کردن امور ندارند. اما در حکومتی که فرهنگ نقد در آن جاری است و مردم نسبت به عملکرد حاکمان حساسیت دارند و رفتارهای آنان را زیر نظر دارند، پیشرفت محسوس تر است.»

با رجوع به سیره‌ی حضرت امام خمینی(ره) علاوه بر اینکه شاهد قاطعیت ایشان در رابطه با ابرقدرت‌ها هستیم، این نکته را هم می‌بینیم که وی تا چه حد بر روی مقوله‌ی امربه معروف و نهی از منکر افراد حاضر در مناصب حکومتی تأکید داشته و خصوصا نظارت قوا بر یکدیگر که در قانون اساسی نیز مندرج است، برآمده از همین نگاه بلند است. اما متأسفانه در همین روزها، شاهد موضع‌گیری‌های برخی از دولت‌یان در خصوص نظارت بر برخی از عملکردهای‌شان توسط مجلس شورای اسلامی هستیم که اینگونه بیانات، یادآور، هشدار و مسیر راهی‌ست برای همه‌ی آنهایی که خود را در مسیر امام (ره) می‌دانند.

2. یکی از تأکیدات مکرر امام خمینی‌(ره) این بود که تا حد امکان هیچ چیزی نباید از مدرم مخفی بماند، بجز مسائل امنیتی و جنگی. زیرا در غیر این صورت، با رواج پنهان‌کاری در بین مسئولین این خصوصه در بین مردم رواج می‌یابد و حال می‌بینیم که سیدعلی خمینی هم در تاریخ 20/10/92 و در جمع مردم گلستان به آن اشاره‌ی دقیقی می‌کند:

«انسان نباید دروغ بگوید، چه در عرصه‌ی فردی و چه در عرصه‌ی اجتماعی. سخن باید حقیقت و راست باشد. بسیاری از مشکلات امروز جامعه‌ی ما نشات گرفته از دروغ و دروغ‌پردازی است و متاسفانه دروغگویی به فرهنگی زشت تبدیل شده است. ریشه‌ی تمام این فسادها دروغ گویی است. اگر هیچ وقت دروغ نگوییم ،فساد رخ نمی‌دهد. این موضوع همیشه به عنوان یک اصل در حکومت داری امام(س) قرار داشت و همیشه به مسوولین ارشد کشور نصیحت داشتند که به مردم دروغ نگویید. اگر هم مصلحت در این بود که حقیقتی بازگو نشود و بصورت راز باقی بماند، باید طوری عمل کنید که اگر روزی در مقام بازگویی آن قرار گرفتید شرمنده مردم نشوید. صدق در گفتار باعث عزت و عدم انجام آن از عوامل مهم خفت است.»

جالب این است که این نکته برای دولت‌مردان امروز ما بسیار ضروری به نظر می‌رسد. تصورش را بکنید در حالی که از مجلس این صدا به گوش می‌رسد که در مسائل مهمی مثل مذاکرات هسته‌ای در ژنو، مجلس در اطلاع کامل قرار ندارد، چه ابعادی از آن از مردم پنهان مانده؟ پس بهتر است بنابه رهنمود امام(ره) مردم را در جریان بیشتر مسائل قرار دهیم و اعتماد آنها جلب کنیم.

3. جایگاه شهدا، موضوعی کاملا بدیهی و مشخص در نزد امام خمینی(ره) بود. هرچند این اواخر برخی از منصوبین به ایشان در شبکه‌های اجتماعی در این خصوص حرف‌هایی زدند که دل خانواده‌های شهدا را رنجاند امام سیدعلی خمینی در تاریخ 9/8/93 و در جمع مردم بابلسر در این رابطه گفت:

«اگر می‌خواهیم بدانیم شهدای گرانقدر برای چه چیزی به شهادت رسیده‌اند بی‌شک باید دلیل اصلی و عامل مهم را که همان آرمان شهدا است بشناسیم. شناخت، بیان و تلاش در جهت تحقق علمی آرمان‌های شهدا را بسیار با اهمیت است. باید دغدغه همه ما این باشد که آرمان‌های شهدا را بشناسیم و به خوبی آن را به نسل جوان منتقل کرده و در جهت تحقق عملی آن آرمان تلاش شود وگرنه این آرمان‌ها با گذشت زمان به فراموشی سپرده خواهد شد.»

البته خوشحالیم که دولت و شخص رئیس‌جمهور در دیدارهای هفتگی‌شان به خانواده‌های‌ شهدا سر زده و از آنها دلجویی می‌کنند. اما همه می‌دانیم که باید این کار به عرصه‌ی عمل وارد شود و با درس گرفتن از روحیه‌ی جهادی ایشان، امور کشور را بهتر از پیش جلو ببریم.

4. هنر ارزشی و غیر ارزشی نداریم! این سخن عجیب رئیس‌جمهور بود که چندی پیش گفته شد و واکنش‌های مختلفی را به همراه داشت. در حالی که می‌دانیم در نزد امام خمینی(ره) هنری مورد توجه است که پیگیر دغدغه‌های مستضعفین و پابرهنگان باشد. سیدعلی خمینی در تاریخ 3/8/92 در خصوص هنرمند مولف در شهر خمین می‌گوید:

«بدون شک هنر و شعر بهتر از زبان عقلی می‌تواند پرده از برخی از اسرار بردارد، لذا ما باید سرمایه‌گذاری‌مان را به جای آنکه روی هنرمند مقلد بگذاریم به هنرمند مولف بپردازیم. هنرمند مقلد مفاهیم را از چند نفر می‌گیرد و آنها را تبدیل به هنر می‌کند که این فایده‌ای ندارد و نمونه اش برخی کارهایی است که وقتی جنبه سفارشی می گیرد از حیّز کار هنری پایین می‌آید. نوه امام خمینی تأکید کرد: ما باید روی هنرمند مولف سرمایه گذاری کنیم؛ هنرمندی که مولف است خودش را دنیا را می‌بینید و حقایق آن را به قالب هنر در می‌آورد. اولین راه تربیت این هنرمند این است که به او مجال دهیم تا اگر به حقیقتی رسید با او مخالفت نمی‌کنیم. زیرا گاهی اوقات ما در نگاه سنتی خود آنها را نمی‌پذیریم و ذوق آنها را کور می کنیم. ما باید ارزش کار هنری را بدانیم زیرا به بیان هنری محتاج هستیم و برای درک روح به این معنای نیازمندیم و اگر بگوییم هنر فقط برای نمایشگاه، ‌جشنواره و مسابقه خوب است افسار آن در دست ما خواهد بود؛ در حالی که اگر اختیار هنر را دست خودش ببینیم به دنبال آن می‌رویم که دست هنرمند مولف را ببوسیم و او را روی تاج سر بنشانیم و دنبال او برویم.»

5. همان‌طور که در بالا هم گفتیم، برخی در روزگار ما نان نسبت ژنتیکی با هم‌نشینی با امام خمینی(ره) را می‌خورند. در حالی که عملا از ایشان جدا افتاده‌اند و در برخی گفتارشان شاهد برداشت اشتباه آنها از بنیان‌گذار جمهوری اسلامی هستیم. نمونه‌ی اخیر آن، بعضی نسبت‌ها به امام(ره) در خصوص رابطه با امریکا بود که برخی مدعی‌ شدند ایشان در اواخر عمرشان خواهان و مایل به رابطه با امریکا بودند. سیدعلی خمینی در گفتاری که در تاریخ 22/7/92 و در دیدار با اعضای جشنواره‌ی هنری "یاد و یادگار" داشت به این موضوع اشاره کرده و به خوبی آنرا شکافته است:

«یکبار دیگر هم گفته‌ام که ما با امام در دو حیطه رو به رو هستیم؛ یکی «شخص» امام است و دیگری «شخصیت» امام که کار کردن در هر دو حیطه ضروری است. شخص امام از دوران کودکی تا زمان مبارزه، تأسیس نظام، جنگ و... یک هویت مستقل دارد و معمولا نسبت به آن تأکید داشته ایم. به عنوان مثال در نمایشگاه عکس امام هم همین حیطه مورد توجه قرار گرفته بود؛ البته همه ما باید به شخص امام توجه کنیم، زیرا هر شخصیتی نمادی دارد و نماد امام هم شخص ایشان است که باید به عنوان الگوی فردی مورد توجه قرار گیرد که از یک روستا برخاست و سپس درس خواند و در نهایت به بزرگترین مقام معنوی در کشورش و بالاترین مقام معنوی که تنها در توان عده ای از انسان های جهان است، رسید. حتی اگر کسی افکار امام را قبول نداشته باشد، نمی تواند از کنار ایشان بگذرد. اما انسان نباید در نمادها بماند باید به شخصیت افراد هم توجه کرد؛ در واقع، ماندن در یک شخص دردسرهایی هم دارد. تا کی بگوییم امام فقیه بود؟ تا کی بگوییم از امام این عکس ها باقی مانده است؟ تا کی بگوییم امام در 12 بهمن 57 به ایران آمد و در سال 68 از دنیا رفت؟ یادگار امام گفت: اما در کنار این شخص، شخصیت امام است و شخصیت امام یعنی آرمانهای امام؛ تمامی آرمانهای امام هم تبلور آرمانهای ملت مسلمان ایران بود. لذا هر جشنواره ای که مثلا در خصوص «استقلال» برگزار می شود، متعلق به امام هم هست و ما هم در کارها خودمان را محدود نمی کنیم که هر چیزی لزوما در مورد «شخص» امام باشد؛ هرچه که در مورد استقلال، آزادی، عدالت، اسلامیت و حضور اسلام در عرصه اجتماع باشد، در مورد شخصیت امام هم هست.»

به عبارت دیگر، وقتی ما شخصیت امام(ره) را نشناسیم، دچار شرایطی می‌شویم که در آن دست به برداشت اشتباه از ایشان می‌زنیم و «آیا نمی‌بینید و نمی‌بینیم کسانی را که با تمسک به جایگاه مجلس و مردم در اندیشه‌های امام(س) در تبیین ولایت مطلقه حیران شده‌اند؟ و یا کسانی را که با چنگ زدن به حبل ولایت مطلقه جمله میزان رای ملت است و همه باید به قانون برگردیم را نمی‌فهمند؟» 16/8/91 گفتاری از سیدعلی خمینی در باب روش بررسی گزاره های امام(س)

6. در روزگاری که برخی فکر می‌کنند با تغییر دولت‌ها در ایران، جای ارزش‌ها و خط قرمزهای نظام باید تغییر کند، سیدعلی خیمنی به پیروی از پدربزرگ گرامی‌اش و در راهپیمایی روز قدس، صریحا این ادعا را نقض می‌کند:

«مسئله فلسطین دغدغه مشترک همه ملت‌هاست و با تغییر دولتمردان سیاست‌های کلی نظام در این زمینه تغییری نخواهد کرد.» (11/5/92)

7. از دیگر موضوعاتی که در آن شاهد اضهار نظر سیدعلی خمینی بودیم، بحث اصول جمهوری اسلامی در سیاست‌ خارجی بودیم. بحثی که این روزها مبتلابه ماست و چه خوب است تا از زبان وابسته‌ی فامیلی و فکری حضرت امام(ره) به آنها وقوف پیدا کنیم:

«سیاست خارجی امام بر یک فلسفه‌ای استوار بود؛ فلسفه‌ای که برآمده از درون اسلام با یک دید اعتدالی بود. دیدگاه جمهوری اسلامی ایران هم امروز بر همین فلسفه استوار است؛ ارتباط با همه جهان بر این پایه که ظلم نکنیم و ظلم را نپذیریم. هرجا که قرار است به ما ظلم شود می‌ایستیم و هرجا که رابطه قرار است دوستانه و انسان مدارانه یا حتی منفعت طلبانه باشد، آن را برقرار می‌کنیم، اما ظلم را نمی‌پذیریم و ظلم نباید بکنیم. ما امروز شدیدا با این نگاه به دنیا نگاه می‌کنیم که تمام مناسبات دنیا، از جمله روابط نظامی بین کشورها و مسئله صلح و جنگ در دنیا منوط به همگرایی جهانی و همکاری همه کشورهاست.

این‌که می‌بینید هر گروهی که دم از آرمان‌های اصیل انقلاب می‌زند در میان مردم محبوب‌تر است، بدون علت نیست. به این نکته تأمل کنید که امروز اختلافات شدید و طبیعی در حوزه سیاست کشور ما وجود دارد؛ گروه‌هایی داریم که در حدی طبیعی، از حیث سیاسی اختلاف دارند. اما اکثریت گروه‌هایی که در ایران یا حتی خارج از ایران فعالیت می‌کنند، ادعا می کنند که آن‌ها پیرو آرمان‌های انقلاب هستند و طرف مقابل از آن آرمان‌ها فاصله می‌گیرد. این امر نشان دهنده آن است که آن آرمان‌های اصیل انقلاب در میان مردم مورد قبول همه است. به همین جهت من گفتم امروز هر کس از آرمان‌های اصیل انقلاب دفاع کند، در میان مردم محبوب‌تر است.» (21/3/92 در جمع وابستگان نظامی کشورهای خارجی)

و این درحالی‌ست که برخی خصوصا آنهایی که خود را با دولت یازدهم هم‌گفتمان فرض می‌کنند، در رسانه‌های‌شان اینگونه القا می‌کنند که اگر قرار است با دنیا ارتباط برقرار کنیم، باید برخی از خط قرمزهای جمهوری اسلامی را پاک کنیم و بحث گفتمان مقاومت را که از ایشان به ما ارث رسیده کنار بگذاریم. با این اشارات سیدعلی خمینی معلوم است که این‌ها در مسیری طی طریق می‌کنند که راه امام(ره) نیست.

8. و به عنوان آخرین نمونه از اضهارنظرهای اصولی و انقلابی سیدعلی خمینی باید به گفته‌های او در خصوص حضور همیشگی در صحنه‌ی انقلاب و نظام اشاره کرد. امری که متأسفانه برخی‌ها آنرا تنها در صورتی رعایت می‌کنند که نفع حزبی و قبیلگی‌شان در آن باشد:

«امروز خوب یا بد، در جامعه با مشکلاتی مواجه هستیم و نمی توان آنها را نادیده گرفت. من از 5-6 سال قبل گفته ام که راه دفاع از نظام تشکر کورکورانه از همه چیز نیست و کسانی که فکر می کنند اگر کسی از اوضاع انتقاد کند از نظام دفاع نکرده است، معنی دفاع را بدرستی نمی دانند. البته امام هم تأکید داشتند که نقد باید منصفانه باشد و مخاطبان یک نقد هم به خوبی این را می فهمند که یک نقد آیا منصفانه است یا مغرضانه؛ خیلی اوقات، چه کسانی که اصل نظام را نقد می کنند و چه آنهایی که دولت را نقد می کنند، انصاف را رعایت نمی کنند. همانطور که 4 سال پیش گفتم انصاف را در نقد دولت های پیشین نادیده نگیریم، امروز هم می گویم ای کسانی که قرار است سر کار بیایید، دستاوردها و کارهای دولت فعلی را هم منصفانه ببینید، زیرا در غیر این صورت مردم بدبین خواهند شد.من نمی گویم مشکلات و اشتباهات زیاد نیست، اما نباید طوری نقد کنیم که انگار هیچ خدمتی انجام نشده است؛ نباید گفت هرچه انجام شده خیانت بوده است، همانطور که چنین حرفی در مورد دولتهای قبلی هم زده شد.

کسی که معتقد به نظام است نمی تواند قهر کند و لذا باید حرف زد. کسی که دغدغه دارد در این شرایط نمی تواند حرف از تحریم انتخابات بزند. البته این بدان معنا نیست که همه به یک نفر رأی دهند، اما قهر سیاسی و اجتماعی اشکال دارد و بر طرف کننده مشکلی نیست. گوشه گیری و قهر کردن مشکلات را حل نمی کند، بلکه مشکلات را بیشتر می کند.» (13/2/92)

این‌ها نمونه‌هایی از موضع‌گیری‌ها و سخنرانی‌ها حجت‌الاسلام سیدعلی خمینی نوه‌ی بنیان‌گذار جمهوری اسلامی بود که در آنها ثابت کرده قرابت نسبی برای بزرگ بودن کافی و منطقی نیست و باید در عرصه‌ی عمل، هم‌پای بزرگان انقلاب بود. کاری که دیگران هم بالقوه می‌توانند انجام دهند و از این طریق، چه بسیارند آنها که پیوند اعتقادی و فکری با امام(ره) دارند و فرزندان معنوی وی محسوب می‌شوند.


[ چهارشنبه 92/11/2 ] [ 7:28 عصر ] [ م.ص ] [ نظر ]
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

موضوعات وب
لینک های مفید
لینک دوستان
لینک های مفید
امکانات وب
عمارنامه : نجوای دیجیتال بصیرت با دیدگان شما 		AmmarName.ir

بازدید امروز: 23772
بازدید دیروز: 1809
کل بازدیدها: 4958438