NTENT="IR" />
کلارآباد دات کام |
محمد خاتمی که عموما در مقاطع انتخابات بعنوان رهبر اصلاحات از او یاد می شود این روزها به دیدن تئاتر و هنرمندان میرود، علاقه مندان را به حضور میپذیرد، پیام تبریک و تسلیت صادر میکند و گاهی نیز در مورد شرایط کشور سخن میگوید.
آخرین مورد از این شکل بروز اجتماعی او سخنانش در هفتاد و پنجمین نشست ماهانه بنیاد باران است. سخنانی که پوشش گسترده آنها در رسانه های اصلاح طلب، اینگونه به ذهن متبادر می کند که نه خود خاتمی و نه سوت و کف زنندگان برای اظهاراتش سید یزدی در حالی از لوازم جمهوریت می گوید که خود، پس از انتخابات ریاست جمهوری دهم و بعد از مشخص شدن نتیجه آراء مردم، پیشنهاد رفراندوم را مطرح ساخت.
به جرأت می توان گفت مهمترین محورمطرح شده در این بین، اصرار خاتمی بر «اصل» بودن «جمهوریت» نظام بود. مسئله ای که با یادآوری خاطرات سال های گذشته، لبخندی طنز آمیز را بر لب می نشاند. خاتمی تأکید می کند «ما به عنوان کسانی که دلبسته به این انقلاب و اسلام هستیم با همه وجود از جمهوریت نظام دفاع میکنیم؛ با همه لوازمی که جمهوریت دارد.» او البته ترجیح می دهد اشاره ای به کودتای همقطارانش بر علیه رای مردم در سال 88 نداشته باشد و با عبور از آن از تاکتیک فرار به جلو بهره گیرد. سید یزدی در حالی از لوازم جمهوریت می گوید که خود، پس از انتخابات ریاست جمهوری دهم و بعد از مشخص شدن نتیجه آراء مردم، پیشنهاد رفراندوم را مطرح ساخت. وی در بخشی دیگر از صحبت های خود اضافه کرده «در عین حالیکه رهبر انقلاب میگوید رای مردم حقالناس است و حتی مخالفین را دعوت میکنند که بیایید و به موازین دموکراسی تن بدهید و در انتخابات شرکت کنید برخی با رای مردم، با جمهوریت، با حقوق مردم و با تعیین کننده بودن نقش مردم مخالفت میکند؛ آشکارا هم مخالفت میکند! این جریان، جریان خطرناکی است که وجود دارد.» او البته درمورد این جریان خطرناک که با رأی مردم مخالفت می کند توضیح دقیقی نمی دهد و مشخص نمی کند آنهایی که در سال 88 به خاطر نارضایتی از نتیجه او که تصریح می کند اصلاحات درصدد گرفتن قدرت نیست به تناقض میان این مسئله و تئوری هایی چون «فتح سنگر به سنگر»، «براندازی نرم»، «رحم اجاره ای» و مواردی از این دست که دست رنج یارانش هستند اشاره ای نمی کند و ترجیح می دهد این موضوع را نیز مانند موارد قبلی مسکوت گذارد.
سید خندان اصلاحات، در ادامه دو عنصر دشمن بیرونی و جریان تحجر در درون کشور را تهدیداتی جدی بر سر راه انقلاب دانسته و تصریح کرده که «عامل دوم بر خواستهای اصیل و تاریخی ملت از جمله آزادی، استقلال و پیشرفت خط بطلان میکشد». او البته به عامل جریان سازش و انفعال یا به تعبیر دقیقتر جریان خواهان تنش زدایی که در ماه های گذشته، مانند دوره 8ساله اصلاحات خسارت های جبران ناپذیری را به کشور تحمیل ساخته اشاره ای نکرده و از عقب نشینی های بی سابقه و نیز اعطای امتیازات سخاوتمندانه به دشمن توسط همین جریان حرفی به میان نیاورده. انفعالی که حداقل هزینه اش در مقطع کنونی زیر سوال رفتن استقلال کشور و کنش سیاسی داخلی و خارجی دولت در دایره تنگ اراده چند کشور غربی بوده است. او که خود را یک انقلابی می خواند، رسالت اصلاحات را ساختن الگو و ارائه آن به دنیای اسلام و جاهای دیگر میداند. این در حالی است که تئوریسین ها اصلاحات همواره خود، الگوگیری از غرب را یگانه راهبرد حرکت به سمت توسعه دانسته، و درخصوص مدل حکومتی نیز روزی از لزوم الگوگیری از مدل ترکیه می گویند و دیگر روز از طرح الگوی ژاپن اسلامی سخن به میان می آورند. این اما همه تناقضات صحبت های خاتمی نیست. او که تصریح می کند اصلاحات درصدد گرفتن قدرت نیست به تناقض میان این مسئله و تئوری هایی چون «فتح سنگر به سنگر»، «براندازی نرم»، «رحم اجاره ای» و مواردی از این دست که دست رنج یارانش هستند اشاره ای نمی کند و ترجیح می دهد این موضوع را نیز مانند موارد قبلی مسکوت گذارد. اینها تنها بخشی از اظهارات پر از تناقض مرد عباشکلاتی اصلاحات بود و به نظر می رسد همانگونه که در سطور فوق یاد شد اگر رسانه های اصلاح طلب، قدری بر روی آنها تأمل می کردند، صحبتهای وی تا این حد با اقبال مواجه نمی شد. [ یکشنبه 93/1/31 ] [ 10:30 عصر ] [ م.ص ]
[ نظر ]
|
|