NTENT="IR" />
کلارآباد دات کام |
عمر بن سعد نامه ای را از عبیدالله دریافت می دارد که مضمون آن چنین است: من از لشکر سواره و پیاده چیزی را از تو فروگذار نکردم، و توجه داشته باش که مأمورانی سپرده ام که هر روز و هر شب گزارش کار تو را برای من میفرستند.
گروه مذهبی، عمر بن سعد نامه ای را از عبیدالله دریافت می دارد که مضمون آن چنین است: من از لشکر سواره و پیاده چیزی را از تو فروگذار نکردم، و توجه داشته باش که مأمورانی سپرده ام که هر روز و هر شب گزارش کار تو را برای من میفرستند. حبیب بن مظاهر از حضرت اجازه می گیرد تا نزد طایفه ای از بنی سعد که در آن نزدیکی ها زندگی می کردند رفته و آنان را به یاری فرا خواند، حضرت اجازه دادند. حبیب نزد آنها رفت و گفت:« امروز از من فرمان برید و به یاری حسین(ع) بشتابید تا شرف دنیا و آخرت از آن شما باشد». به گزارش بولتن نیوز، تعداد 90 نفر به پا خاستند و حرکت کردند، اما در میان راه با لشکر عمر بن سعد برخورد کردند و چون تاب مقاومت نداشتند، پراکنده شده و برگشتند. حبیب به نزد حضرت رسید و جریان را تعریف نمود. امام حسین گفت:« لا حول و لا قوه الا بالله» امام باقر علیهالسلام فرمودند: امام حسین از کربلا نامهاى براى محمدبن حنفیه فرستاد که متن آن چنین بود : بسم الله الرحمن الرحیم من الحسین بن على الى محمدبن على و من قبله من بنىهاشم، اما بعد فکان الدنیا لم تکن و کان الاخرة لم تزل، والسلام. نامهاى است از حسین بن على به محمدبن على و دیگر بنىهاشم. اما بعد، مثل این که دنیا اصلا وجود نداشته و آخرت همیشگى و دائم بوده و هست. السلام علیک یا اباعبدالله [ شنبه 93/8/10 ] [ 12:21 صبح ] [ م.ص ]
[ نظر ]
|
|