NTENT="IR" />
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

کلارآباد دات کام
قالب وبلاگ
همزمان با ایام عزاداری ماه محرم؛
«حسن اللهیاری» روحانی نمای معلوم الحالی که نام مقدس "اهل بیت" را بر شبکه ماهواره ای خود نهاده، در تازه‌ترین و عجیب‌ترین اظهاراتش "قیام" حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام را انکار کرد!
به گزارش پایگاه 598 به نقل از جام نیوز، قیام درس‌آموز حضرت سیدالشهداء (علیه السلام) از جمله تحولات مهم تاریخ اسلام است که به اذعان تمامی اندیشمندان، موجب احیاء و بقای دین اسلام شد.

 اما «حسن اللهیاری» روحانی نمای معلوم الحالی که نام مقدس "اهل بیت" را بر شبکه ماهواره ای خود نهاده، در تازه‌ترین و عجیب‌ترین اظهاراتش "قیام" حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام را انکار کرد!

 نامبرده که بسیاری از توده‌ها و همچنین مراجع معظم شیعه را به اتهام بی ارادتی به اهل بیت[!] آماج ناسزا و توهین قرار می دهد و همواره با ترویج شیوه‌های خشن و خرافی در عزاداری، موجبات وهن مذهب شیعه را فراهم می‌کند، "قیام" نامیدن حرکت سرور آزادگان جهان را عملی اشتباه می‌خواند و می‌گوید:

 «امام حسین علیه السلام قیام نکرد. اینکه می‌گویند امام حسین علیه السلام قیام کرده است، این حرف هم حرف اشتباهی است. امام حسین اگر از مدینه خارج شد خوفا للقتل؛ اگر از مکه خارج شد خوفا للقتل...» [یعنی از ترس مرگ!]

اللهیاری به این اکتفا نکرده، اهل بیت علیهم السلام را از جمله "رعیت"‌ها و زیردستان معاویه و یزید می‌داند و در ادامه می‌افزاید: «همانطور که امام حسن علیه السلام با معاویه صلح کرد، امام حسین هم با معاویه صلح کرد. امام حسین علیه السلام در کربلا هم تقاضای صلح کرد [ولی] جانب مقابل قبول نکردند.»

 

 

 

گفتنی است اظهارات سخیف این روحانی‌نمای لس انجلس نشین دقیقا در راستای مطامع کفار و دشمنان فرهنگ حسینی ایراد شده است؛ چرا که بنا بر ادعای او، شهادت امام حسین علیه السلام و اصحاب باوفای آن حضرت، مانند کشته شدن افرادی از یک کاروان غارت شده به‌وسیله راهزنان خواهد بود که خونشان بدون فایده هدر رفته است و نمی‌تواند الهام‌بخش باشد.

 خاطرنشان می‌کنیم "فوکویاما" نظریه پرداز مشهور امریکایی، تأکید کرده بود که یکی از مؤلفه های اصلی قدرت شیعیان فرهنگ "شهادت‌طلبی" است که در حماسه عظیم عاشورا ریشه دارد و آنان با وجود چنین الگویی هرگز تسلیم نخواهند شد.

 قدرتی معنوی که حتی شخصیت غیرمسلمانی چون "مهاتما گاندی" رهبر استقلال هند، بدان اذعان نموده و گفته است: «من مبارزه را از شهیدان عاشورا آموختم»[1]

بنابراین پیداست که حسن اللهیاری برای خدمت به استعمارگران و تأمین منافع دین‌ستیزان چنین ادعاهایی را مطرح می کند.

 در باطل بودن ادعاهای نامبرده همین بس که حضرت سیدالشهداء طی خطبه‌های متعددی هدف از حرکت خود در سال 61  هجری را مبارزه با بدعت‌ها و احیای دین جد خویش بیان داشتند و بارها و به صراحت از سازش امتناع فرمودند.

 در سطرهای زیرین بخشی از مستندات موجود را مرور می‌کنیم:

 * حضرت هنگام حرکت از مدینه به سوی مکه در آغاز نهضت خویش، درباره هدف از این حرکت در وصیت‌نامه‌ای مرقوم فرمودند: «أرید أن آمر بالمعروف و أنهی عن المنکر و أسیر بسیره جدی محمد و سیره أبی علی بن ابی‌طالب» من می‌خواهم امر به معروف و نهی از منکر کنم و به سیرة جدّم محمد(ص) و پدرم علی(ع) عمل نمایم.[2]

 * وقتی عبدالله بن جعفر پسرعموی حضرت، ایشان را از حرکت به سوی عراق نهی نمود و درخواست کرد که از این سفر منصرف گردند و بحث امکان دریافت امان نامه را پیش کشید، امام در جواب فرمودند: «اما بعد فإنه لم یشاقق الله و رسوله من دعا إلی الله و عمل صالحا و قال إننی من المسلمین و قد دعوت إلی الأمان و البر و الصله، فخیر الأمان، أمان الله...» «اما بعد، آنکه به سوی خدای عزوجل دعوت نماید و عمل صالح انجام دهد و گوید من از تسلیم‌شدگانم، با خدا و رسولش مخالفت نکرده است و اینکه به من وعدة امان و نیکی و پاداش داده‌ای، پس بدان که بهترین امان، امان خداست...»[3]

 * امام در بیانی دیگر در مورد علت حرکت خود می‌فرمایند: «ألا ترون أن الحق لایعمل به و أن الباطل لایتناهی عنه؟» آیا نمی‌بینید که به حق عمل نمی‌شود و از باطل دوری نمی‌شود؟[4]

 * و در نامه‌ای که برای شیعیان خود در بصره می‌نویسند، حرکت خود را قیامی بر محور حق معرفی می‌نمایند و در آغاز نامه چنین مرقوم می‌دارند: «فإنی أدعوکم الی إحیاء معالم الحق و إماته البدع» همانا من شما را به زنده‌کردن آثار و نشانه‌های حق و نابودکردن بدعت‌ها فرامی‌خوانم.[5]


* و همچنین فرمودند: «ألا و إن هؤلاء قد لزموا طاعت الشیطان و ترکوا الرحمان و أظهروا الفساد و عطلوا الحدود و استأثروا بالفیء و احلوا حرام الله و حرموا حلاله و أنا أحق من غیر» آگاه باشید که اینان [امویان] پیروی از شیطان را بر خود واجب نموده و اطاعت خدا را ترک کرده‌اند و فساد را ترویج نموده و حدود الهی را تعطیل کرده‌اند و اموال عمومی را به خود اختصاص داده‌اند و حرام خدا را حلال نموده و حلال را حرام ساخته‌اند؛ و من شایسته‌ترین کسی هستم که این وضع را تغییر دهم.»[6]

* امام حسین(ع) زمانی که تصمیم گرفتند از مکه به سوی عراق حرکت کنند، پیش ازحرکت خطبه‌ای در جمع خاندان و عده‌ای از شیعیان و اصحاب خود ایراد نمودند و در آن خطبه تصریح فرمودند: «من‌ کان‌ باذلا فینا مهجته‌ و موطنا علی‌ لقاءالله نفسه‌ فلیرحل‌ معنا»  اکنون هریک از شما که آماده است در راه ما از خون خویش بگذرد و جان خود را نثار لقای خدا کند، پس با ما همسفر شود.[7]

* زمانی که حر بن یزید ریاحی راه را بر امام بست و آن حضرت را از مرگ بیم داد، حضرت سیدالشهداء(ع) خطاب به او فرمودند: «لیس شأنی من یخاف الموت ما أهون الموت علی سبیل نیل العز و إحیاء الحق. لیس الموت فی سبیل العز إلا حیات خالده و لیست الحیات مع الذل إلا الموت الذی لا حیات معه. أفبالموت تخوفنی؟ هیهات طال سهمک و خاب ظنک! لَستُه أخاف الموت...» هراس از مرگ در شأن من نیست. چقدر مرگ در راه رسیدن به عزت و احیای حق سبک و راحت است. مرگ در راه عزت، جز زندگی جاوید نیست و زندگی با ذلت جز مرگی فاقد حیات نیست. آیا مرا از مرگ می‌ترسانی؟ تیرت به خطا رفته است و گمانت تباه است. من کسی نیستم که از مرگ بهراسم...[8]

 * حضرت اباعبدالله علیه السلام در برابر فشارهای حکومت یزید فریاد می‌زنند: «لا والله لا أعطیهم بیدی إعطاء الذلیل و لا أقر إقرار العبید» نه، به خدا سوگند که نه مانند ذلیلان تسلیم می‌شوم و نه به سان بردگان گردن می‌نهم.[9]

 * سرور آزادگان جهان، روز عاشورا در برابر صفوف دشمن خطبه‌ای حماسی ایراد فرمود و پرچم سازش‌ناپذیری و عزتمندی را در بلندترین قلة انسانیت به اهتزاز درآورد تا از آن پس برای همگان مشهود بماند و بدیشان تأسی کنند. در بخشی از خطبه حضرت آمده است: «ألا و إن الدعی ابن الدعی قد رکز بین اثنین: بین السله و الذله؛ و هیهات منا الذله...» آگاه باشید که این فرومایه (ابن زیاد) فرزند فرومایه،‌ مرا میان دوراهی شمشیر و خواری قرار داده است و هیهات که ما تن به خواری دهیم...[10]

منطق محکم سالار شهیدان، گویای این حقیقت بارز است که امام حسین(ع) در برابر مسخ دین و پایمالی حقوق مردم هرگز حاضر به سازش نبود و به هیچ قیمتی نپذیرفت در برابر جنایات و ظلم یزیدیان کوتاه آمده و سکوت اختیار نماید و دست از رسالت الهی خود بردارد.
  منابع و مآخذ:

[1]  مجله الغری، چاپ نجف، شماره ربیع‌الاول 1381 ق، به نقل از محمدرضا حکیمی، قیام جاودانه، چاپ اول، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، 1373ش، ص87.
[2] ابومحمد احمد بن أعثم الکوفی، الفتوح، دارالندوه الجدیده، بیروت، ج5 ص33/ ابوجعفرمحمد بن علی بن شهرآشوب، مناقب آل ابی‌طالب، دارالاضواء بیروت.
[3] ابوجعفر محمد بن جریر طبری، تاریخ طبری، چاپ چهارم، دارالمعارف قاهره، 1379م، ج5، ص38-389.
[4] سیدمحسن امین عاملی، اعیان الشیعه، ج2، دارالتعارف بیروت،‌ ص608.
[5] ابوحنیفه احمد بن داوود الدینوری، الاخبار الطوال، چاپ اول، دار احیاء الکتب العربیه قاهره، ص231.
[6] فتوح ابن اعثم، ج5، ص145 / ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج4، دار صادر بیروت، ص48.
[7] کشف الغمه، ج2، ص29 / قمی، عباس، نفس المهموم، مکتبه بصیرتی، قم1405 ق، ص163.
[8] قاضی نورالله شوشتری، احقاق الحق و ازهاق الباطل، مع التعلیقات السید شهاب‌الدین المرعشی النجفی، مکتبه المرعشی النجفی، قم، ج11،‌ ص601.
[9] تاریخ طبری، ج5، ص425 / ابن کثیر، البدایه و النهایه، ج8، چاپ اول،‌ دار احیاء اثرات العربی، بیروت، ص194.
[10] تحف العقول، ص171.


[ یکشنبه 93/8/11 ] [ 7:10 عصر ] [ م.ص ] [ نظر ]
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

موضوعات وب
لینک های مفید
لینک دوستان
لینک های مفید
امکانات وب
عمارنامه : نجوای دیجیتال بصیرت با دیدگان شما 		AmmarName.ir

بازدید امروز: 13271
بازدید دیروز: 45846
کل بازدیدها: 5165408