NTENT="IR" />
کلارآباد دات کام |
برگزاری پرشور مراسم تشییع جنازه مرحوم «مرتضی پاشایی»، خواننده جوان کشورمان که روز گذشته پس از حدود یک سال مبارزه با سرطان درگذشت، از زوایای مختلفی قابل بررسی است اما یکی از ویژگیهای جالب توجه این مراسم، نمایش متعدد دوربینهای تلفن همراه و تبلتهایی بود که توسط مردم حاضر در مراسم برای ثبت لحظات تشییع پیکر آن مرحوم مورد استفاده قرار گرفت.
گروه فرهنگی بولتن نیوز
وقتی روشنفکرها، توی چشم نظام نگاه کرده و به آن فحش میدهند! شاهنویسنده روشنفکرها قدم رنجه کرده و بعنوان یکنویسنده پرفروش به مراسم در «بنیاد شعر و ادبیات داستانی ایرانیان» آمدهاند تا «17 دقیقه حرف حساب» بزنند. وی گفت: «بهترین حکومتها حکومتی است که هیچکسی با آنها بیگانه نباشد و من 30 سال است که بیگانه زندگی میکنم و کار میکنم. مسئله من مهمتر از حکومتهایی است که نهایتا 50 سال حکومت میکنند، من اهل این سرزمینم و وطنم را دوست دارم.» و «در تمام مدتی که جمهوری اسلامی من را به خانهام تبعید کرد با سه نفر گفتوگو کردم...» و «30 سال است حقوق مدنی من زیر پا له شده است. حق کار، حق بازنشستگی، حق پیگیری سرقت آثارم و بسیاری از حقوقم له شده و این درحالی است که در طول این 30 سال از 3 کشور دعوت شدهام تا برای زندگی به همراه خانواده به آن کشورها بروم.» و «در زمان جنگ برای دریافت مجوز اثرم به ارشاد رفتم و آقایی که آنجا بود من را تهدید کرد و گفتم که فکر میکنی من میدان را خالی میکنم و به پاریس میروم و به شما فحش میدهم، من تا آخر ماندم و زیر موشکهای صدام زندگی کردم اما نمیدانم آن آقا ماند یا خیر. در همان زمان دبیر نویسندگان کشور سوئد گفت کجا میروی ایران جنگ است و جنگ جهنم است و من به شوخی گفتم ما اهل جهنمایم.» و «اگر گفتم میخواهم با مدیران ارشاد دیدار کنم به این خاطر بود که میخواستم بگویم چرا جلوی تقلب و جعل کتاب مرا نمیگیرید و وزارت ارشاد قیمومیت این موضوع را مگر برعهده ندارد؟» و... ذرهبین فرهنگی: آقای نویسنده در اینجا سخنانش را تمام میکند، شاید به این دلیل که فرصت 17 دقیقهایاش برای حرف حساب زدن تمام شده بود؛ که اگر این فرصت تمام هم نشده بود باید سخن کوتاه میکرد چون جایی دیگر وعده داشت. او بعد از این سخنان درباره حکومتی که 30 سال است حقوقش را له کرده و او را در خانهاش تبعید کرده است، باید میرفت چند خیابان آنطرفتر و از دستان سفیر معظم حکومت آزادیخواه و هنر دوست فرانسه نشان شوالیه میگرفت! اصلاً شاید این سخنان برای این بوده است که پیش پیش شوالیهای که قرار بود ساعتی دیگر بگیرد را تلافی کند و از خجالت میزبان فرانسویاش در بیاید. هیچجا مثل جمهوری اسلامی نیست که نهاد حکومتیاش تریبون بدهد به نویسندهای تا او عمر حکومت و زمان سقوطش را تخمین بزند. هیچجا مثل جمهوری اسلامی نیست تا نویسندهای که با افتخار اثرش را در اسرائیل منتشر کرده است، حالا بیاید و از حکومتش بخواهد که در راه حفظ آثار و حقوق آثارش بکوشد! و هیچ جا مثل جمهوری اسلامی نیست تا نویسندهای با آن سوابق ننگین در ضدیت با نظام، حالا که نگذاشتهاند رمان موهنش چاپ شود، در جایگاه مدعی بنشیند و لیچار بار نظام کند که چرا به شاهکارش که خیلی هنرمندانه نظام و انقلاب را به باد ناسزا گرفته، مجوز نمیدهد. مردم غربی با فرهنگترند یا شرقی؟ چندی پیش ویدئویی منتشر شد که در آن دختر جوانی به مدت ده ساعت در خیابان های نیویورک اقدام به قدم زدن کرد و در این مدت زمان بیش از صد نفر به او متلک پراکنی کردند. اکنون دختری هندی دست به انجام این تجربه در بمبئی زد تا واکنش مردم و میزان متلک پراکنی مردم را به تصویر کشد. "پوجا سینگ" دختر هندی با پوشیدن لباس های زننده ساعتها در خیابان های بمبئی پیاده روی کرد؛ شهری که دومین شهر شلوغ در هند با بیش از سیزده میلیون جمعیت است. او به کمک شخصی از این پیاده روی طولانی مدت خود نیز فیلمبرداری کرد. نتیجه اما بسیار شگفت انگیز بود. حتی یک مورد هم متلک پراکنی نیز اتفاق نیفتاد. در حالی که باور عمومی این است که فرهنگ هندوستان نسبت به کشورهای توسعه یافته بشدت پایین تر است اما این مساله خلاف آن را نشان داد. حتی یک نفر هم متلک های جنسی و غیر جنسی به او نگفت. ذرهبین فرهنگی: این مساله نشان دهنده احترام یک زن در فرهنگ های شرقی است که بسیار متفاوت با فرهنگ غربی است. در فرهنگ شرقی، زن احترام بیشتر و ویژه ای دارد و مردان همواره سعی می کنند که حرمت یک زن را نگاه دارند. مقایسه این ویدئو با فیلمی که در نیویورک اتفاق می افتد نشان دهنده تفاوت فرهنگی عمیق بین شرق و غرب است. در آنجا یک زن با پوشش کاملا معمولی در عرض چند ساعت پیاده روی بیش از صد متلک مختلف از افراد گوناگون می شنود و در اینجا دختری که پوشش زننده ای نیز دارد حتی یک مورد متلک از مردان نمی شنود. ما برای دفن پاشایی نیامدیم، برای پر کردن پیج اینستاگراممان آمدیم برگزاری پرشور مراسم تشییع جنازه مرحوم «مرتضی پاشایی»، خواننده جوان کشورمان که روز گذشته پس از حدود یک سال مبارزه با سرطان درگذشت، از زوایای مختلفی قابل بررسی است اما یکی از ویژگیهای جالب توجه این مراسم، نمایش متعدد دوربینهای تلفن همراه و تبلتهایی بود که توسط مردم حاضر در مراسم برای ثبت لحظات تشییع پیکر آن مرحوم مورد استفاده قرار گرفت. ذرهبین فرهنگی: دربارهی چنین اتفاقاتی باید گفت این مردم ایران نیستند که برای شبکههای اجتماعی و نوع فعالیت کاربران در آن فرهنگ میسازند؛ بلکه این خود شبکههای اجتماعی هستند که فرهنگ مدنظر خود را به کاربران ایرانی تحمیل کرده و آنان را به انجام یکسری اقدامات مشترک که نهایتا منجر به شکلگیری سبک زندگی میشود، وادار میکند. اینکه «اینستاگرام» اکنون به یک عامل تعیین کننده در زندگی برخی از جوانان ایرانی تبدیل شده است، در واقع سوق دادن افراد به سوی یک ارزش واحد و مشترک بزرگ و گسترده است که تا جایی ارج و قرب پیدا میکند که حتی سبب میشود ارزشهای پیشین جامعه – نظیر حضور در مراسم تشییع متوفی – تحتالشعاع آن قرار بگیرد. از سوی دیگر، باید به این مساله اشاره کرد که «فخرفروشی مجازی» اکنون به یکی از ابزارهای تحلیل شخصیت افراد تبدیل شده است. اگر تا همین چند سال پیش، پوشیدن فلان لباس برند خاص و غذا خوردن در فلان رستوران مشهور، یکی از ابزارهای متفاوتنمایی ارضای شهوت خودنمایی برخی جوانان بود، اکنون اعلام حضور در برخی اماکن و مراسمات خاص است که باعث ارضای حس برتریجویی افراد جامعه ایرانی میشود. [ سه شنبه 93/8/27 ] [ 10:50 عصر ] [ م.ص ]
[ نظر ]
|
|