به گزارش «قاصدنیوز»، مراسم بزرگداشت پنجاه و نهمین سالگرد شهادت شهید نواب صفوی شب گذشته در مهدیه مشهد با سخنرانی حجت الاسلام نبویان عضو کمیسیون آموزش مجلس و جواد کریمی قدوسی نماینده مردم مشهد و عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس برگزار شد.

 اهم سخنان طرح شده توسط جواد کریمی قدوسی در این نشست بدین شرح است:

 اگر می‌خواهیم پنجاه و نه سال مجاهدت ها و ممارست‌های مخلصانه نواب صفوی و حرکت مجاهدانه امام که منجر به انقلاب شد، حفظ شود و احکام و اهداف نورانی اسلام تحقق یابد نباید اصل مبارزه در راه تحقق اسلام ناب را فراموش کنیم. البته این مبارزه نباید مبارزه حزبی و باندی و گروهی باشد. مصادیق این مبارزه هم در دوران های مختلف متفاوت است. بزرگترین مصداق مبارزه از زبان امام این است که هرچه فریاد دارید بر سر آمریکا بکشید.

• امروز ضربات شما نه در اینجا بلکه در کرانه مدیترانه به گوش استکبار زده می شود. سربازان امام زمان(عج) در آنجا با خیمه استکبار در حال مبارزه اند. اینجا خیمه ولایت است و ما به دنبال ردگیری اشعث ها - یعنی آن‌هایی که می خواهند دور خیمه ولایت را بگیرند و به مالک اشترهای زمانه بگویند که به عقب برگردید، باشیم.

 مقام معظم رهبری در دیدار با یکی از مورخان تاریخ اسلام گفته اند:«باید تاریخ صدساله ابتدایی اسلام را برای مردم بازگو کنید چرا که خدعه ها و نیرنگ های این بازه زمانی به مسائل روز شباهت دارد و اگر این کار انجام گردد تا صد سال آینده مشکلی نخواهیم داشت.»

 اولین خدعه ای که بعد از رحلت پیامبر گریبان اسلام را گرفت کلید واژه اش «سقیفه» است که جایگاه امامت و رهبری را مورد هجوم قرار داد. حال شواهد امروزی آن این است که در جلسه‌ای، آقای خاتمی و هاشمی به توافق رسیده اند که خبرگان آینده باید جوری انتخاب شوند که «رهبرساز» باشند. خاتمی بیان می‌کند که توافق کردیم تا شورای رهبری با عضویت سه نفر که عبارتند از سیدحسن خمینی، هاشمی رفسنجانی و آیت الله شاهرودی به وجود بیاید. البته آیت الله هاشمی شاهرودی در این قضایا نیستند و تنها آن ها نام ایشان را برده اند.

 اخیرا آقای هاشمی در جمعی گفته اند باید ویژگی های رهبری را از هم تفکیک کنیم. یعنی اینکه اولا رهبری باید مدت دار باشد و خبرگان رهبری برای آن باید زمان بگذارد، دوم اینکه شورای فقاهتی باید کنار دست رهبری به وجود بیاید که ایشان برای حکم حکومتی با این شورا مشورت کند و سوم اینکه رهبری ملزم شود جهت اعمال اختیاراتی که در اصل 110 قانون اساسی دارد با مجمع تشخیص مصلحت نظام مشورت کند.

• در صدر اسلام خدعه درباره رهبری جامعه اسلامی توسط کسانی به وجود آمد که بدون سابقه و کارنامه نبودند بلکه افراد شاخصی بودند. عبرت آن زمان این بود که مردم مدینه ماجرای سقیفه را تنها تماشا کردند و دست به عملی نزدند و اعتراضی نکردند. نقل می‌کنند که: رضاخان می خواست یک قبرستان در شهر قم را خراب کند. هرشب به نیروی نظامی که در آن شهر بود تلگراف می زد که برو و یک سنگ قبر را خراب کن! درواقع میخواست عکس العمل مردم را ببیند. اما وقتی می بیند مردم اعتراضی نمی کنند می‌گوید برو و همه قبرستان را خراب کن و به جای آن درخت بکار. در واقع ما باید حواسمان را جمع کنیم چرا که این جریان سنگر به سنگر جلو می آید. اگر همان روز اول یک فریاد بلند زده می شد امروز این اتفاق ها نمی افتاد.

 خدعه دیگری که امروز مطرح است این است که مردم را خانه نشین کرده تا در برابر وقایع موضع گیری نکنند و به نوعی مبارزه خاموش شود. چرا که در این صورت تمامی حیثیت کشور متوجه خطرات بزرگی خواهد شد. اما اگر به همین سبکی که امروز هست اعتراضات ادامه پیدا کند و اگر حرف مسئولی در صراط مستقیم است باید حمایت شده و اگر هم اشتباه است باید مورد سوال و مواخذه مردم قرار بگیرد چرا که در نظام اسلامی اصل بر تجسس در رفتار حکومتی افراد است و مردم حق این تجسس و سوال را دارند.

 خدعه و نیرنگ بعدی که در زمان حضرت علی(علیه السلام) اتفاق افتاد کشته شدن و ماجرای پیراهن عثمان بود که پس از آغاز حکومت حضرت به وقوع پیوست. کسانی‌که این پیراهن را عَلَم کردند خودشان نقش اول را در کشته شدن عثمان داشتند.

 کسانی که خودشان باعث ایجاد فتنه شدند و خروجی این فتنه باعث حصر چند نفر شد امروز حصر را مانند آن پیراهن بر دستشان بلند کرده اند. معلوم نیست اگر سران فتنه آن زمان کشته می شدند چه اتفاقاتی می افتاد و این افراد چه فریادهای مظلومانه ای سر می دادند. سران فتنه هیچ وقت اعدام نخواهند شد.

 امروز آقای مطهری، هاشمی و روحانی این پیراهن را در دست گرفته اند. در صدر اسلام هم عده ای عوام و بی اطلاع راه افتادند و جنگ جمل را به راه انداختند اما عبرتی که مردم ایران  گرفتند این بود که با اینکه فتنه هشتاد و هشت، هشت ماه طول کشید اما ملت بیداری خود را حفظ کرد. این افراد می‌خواهند با استفاده از این پیراهن و با استفاده از این بهانه به سمت خیمه ولایت، تیراندازی کنند.

 اتفاقی که اخیرا توسط آقای مطهری در مجلس افتاد غیر قابل پیش بینی و غیر مترقبه بود. یک هفته پیش از این اتفاق آقای مطهری با آقای خاتمی جلسه ای داشتند. خاتمی به مطهری گفته است که تو امروز مُدرس زمان هستی و مانند پدرت آزاده  ای و نطق هایی که می‌کنی خیلی باتاثیر است. با احسنت ها و تعریف های خاتمی و شخصیت مطهری که فردی تحریک پذیر و لجوج است این اتفاق افتاد. درست است که مطهری از صلب پدر است اما از فکر پدر نیست و به نوعی ابزار دست این جریانات شده است.

• مقام معظم رهبری اولین کسی هستند که در برابر جریانات موضع گیری می کنند و بزرگترین منتقد مذاکرات خود ایشان بوده اند و نقدهای صریح و روشنی دارند. این اواخر تیم مذ اکره کننده از خط قرمزها هم می خواست عبور کرد. به عنوان مثال قرار بود 8 تن اورانیوم از ایران خارج شود که اگر این اتفاق می افتاد نقض حاکمیت ملی بود و شبیه کاری بود که قذافی تمام تاسیسات هسته ای اش را با کشتی به خارج فرستاد و هیچ نتیجه ای هم ندید.

 مقام معظم رهبری فرموده اند دولت مردان(برعکس)مردم اختلاف نکنند وحاشیه سازی نکنند . دولت پول و نیرو و اختیار دارد و حوزه عملکردش مشخص است و در حوزه اختیارات خود عمل کند. روحانی ادعا می کند سیاست خارجی امروز ما منقبض است، ولله و بالله نمی شود این‌گونه کار کرد و نمی شود این‌گونه پیش رفت. تاکنون اقتصاد به سیاست خارجی یارانه داده است و امروز باید برعکس آن عمل شود.

 ما در این بیست وشش سال حداکثرگرا بودیم یعنی هم می خواستیم رشد کنیم هم جمهوری اسلامی را حفظ کنیم و هم با آمریکا مبارزه کنیم. امروز منظور آقای روحانی این است که اکنون بیاییم درهایمان را به روی کشورهایی مانند فلسطین و غزه ببندیم و دروازه های غرب را به روی کشورمان باز کنیم. همیشه جان کری به ظریف می گوید شما با ما به توافق برسید، ما شرکت های بزرگ آمریکایی را می فرستیم که شما نگران هیچ موضوعی نباشید. راهبرد سیاست برد- برد که روحانی می گوید یعنی تسلیم برابر نظام سلطه و آمریکا.

 روحانی جامعه جهانی را فقط غرب می بیند اما اینگونه نیست و ما می توانیم با کشورهای شرقی مثل چین و روسیه هم ارتباط برقرار کنیم و خودمان را تامین کنیم. هنگامی که روسیه تحریم شد با چین و هند قراردادهایی بست و توانست خود را تامین کند اما آقای روحانی علیرغم توصیه برخی از مسوولین این کار را نمی کند و می گوید ما به غرب اعتماد داریم. غرب می گوید که در بحث مذاکرات دو مشکل هست، یکی موشکی ایران و دیگری مقاومت یعنی فلسطین. اوباما اخیرا اعلام کرد که اگر با ایران به توافق هم برسیم دست از مخالفت برنمی داریم چرا که ایران حامی تروریسم است؛ یعنی حزب الله و فلسطین.

 روحانی می‌گوید مشکل من سپاه و مقاومت است. اول بنا را روی تحریم سپاه و موشک گذاشتند و به سپاه بودجه ندادند. او می گوید مذاکرات به خاطر مساله موشکی به بن بست خورده است و راهش هم این است که شما مقداری از مواضع خود تنزل کند تا مذاکرات ما به نتیجه برسد.

 شاید جوان‌ها باور نکنند  که هیچ نگرانی نداریم، نه این که خوش خیال باشیم، ولی مطمئن باشید که این کارها به نتیجه ای نمی‌رسد.

 آقای روحانی به رهبری از امام جمعه ها گلایه می کند و می گوید این ها ما را نقد می کنند. فرمانداری و استانداری استان جزوه‌ای از مواضع امام جمعه مشهد را به دولت مخابره کرده است. آقای رئیس جمهور جزوه مذکور را زیر بغل گرفته و دائما برای شکایت از امام جمعه و نمایندگان مجلس به دیدار رهبری می‌رود. رهبر انقلاب هم فرموده اند که چندبرابر این مقدار نقد نسبت به دولت های گذشته بوده است.                                                                                                    

 امروز کسانی‌که صلاحیت ندارند در جایگاه‌ها قرار گرفته اند و اکنون باخبر شدیم که آقای میلی منفرد که به خاطر نقشش در فتنه مجلس به او رای نداد، به عنوان رییس دانشگاه تهران به شورای عالی انقلاب فرهنگی معرفی شد. وقتی از آقای فرهادی دلیل این امر را جویا شدیم گفت که ازجانب آقای روحانی به من فشار وارد شده است که یا باید آقای فرجی دانا یا میلی منفرد رییس دانشگاه شوند.

• این حوادث یک جمله اش نباید باعث ناامیدی شود. این مسائل بدان معنا نیست که انقلاب، امت حزب الله یا رهبری ضعیف است. چون انقلاب به اوج خودش نزدیک می شود حوادث بیشتری اتفاق می افتد.

 فتح بسیار بزرگی عنقریب متوجه امت اسلام خواهد شد که اوباما خبر این فتح را در دیدار با حیدر العبادی می دهد و آن سونامی عربستان است. در طی دوسال گذشته شاهزاده های‌سعودی در حال خارج کردن ثروتشان از عربستان هستند. ماجرای مرگ ملک عبدالله و رفتن داعش به سمت عربستان باعث شده هیچ سرمایه گذاری به سمت این کشور نرود. نقشه آمریکا این است که ائتلاف کرده و حمله زمینی را شروع کند، هم اکنون هم در حال آموزش نیرو است. درگیری ها هم اخیرا در مرز عربستان گسترش پیدا کرده است. داعش هم با یکی از قبایل بزرگ عربستان به توافق رسیده و حتی خلافت را در مکه به آنها سپرده اند . نود درصد مردم عربستان طرفدار خلافتند و حکومت فعلی را سکولار می دانند. آمریکا به دنبال نابودکردن ششمین ارتش بزرگ مسلمانان برای از بین بردن سلاح های اوست تا انقلابیون آینده امکان استفاده از این تجهیزات را نداشته باشند. آمریکایی ها و اروپایی ها سالانه صدمیلیارد اسلحه به عربستان فروخته اند.