NTENT="IR" />
کلارآباد دات کام |
موضوع پوشیدن لباس های سیاه که در ماه های محرم و صفر، حال و هوای خاصی به خود می گیرد، همواره مطرح بوده و همیشه از دو زاویه با آن برخورد شده است.
![]() به گزارش مشرق، دیدگاه اول، نظر کسانی است که با عشق و علاقه وصف ناپذیری در ایام محرم سوگواری اهل بیت(ع) خصوصاً در دو ماه محرم و صفر، لباس سیاه به تن کرده و بیرق های مشکی بر سر در منازل خود نصب می کنند و معتقدند که این لباس اظهار حزن و همدردی با عترت پیامبر(ص) است .دیدگاه دوم، نظر کسانی است که می گویند پوشیدن لباس سیاه، مفهوم چندانی ندارد و بی خاصیت است و به نوعی تحت تأثیر القائات و تفکرات روشنفکرمآبانه قرار گرفته و با ژست های به اصطلاح علمی و امروزی، به دیدگاه اول حمله می کنند و آنان را به دور از قافله تمدن معرفی می کنند. متأسفانه عده ای نیز به خاطر عدم آگاهی از حقیقت امر، دچار تحیر شده و در بلاتکلیفی اند، که واقعیت کدام است؟
نخست؛ از نظر فقهی، آنچه از روایات استفاده می شود، مکروه بودن پوشیدن لباس سیاه در نماز و غیرنماز است و از حد کراهت تجاوز ننموده است. نکته ای که قابل توجه می باشد اینکه عده ای از فقها قائلند که پوشیدن لباس سیاه در عزاداری امام حسین(ع) از این حکم کراهت مستثنی است و پوشیدن آن در عزاداری امام حسین(ع) کراهت ندارد، علت کراهت را این گونه بیان کرده اند که پوشیدن لباس سیاه در ایام وفات ائمه(ع)خصوصاً در ایام محرم و صفر، در حقیقت اظهار مودت و محبت به ساحت مقدس اهل بیت(ع) است. شیعیان و محبان آن بزرگواران با به تن کردن جامه سیاه، حزن و اندوه خود را ابراز کرده و به سفارش ائمه(ع) که فرموده اند: شیعیان در حزن ما محزونند، عمل می کنند. به علاوه این سیاه پوشی، خاصیت سازنده دیگر ی به نام احیای امر اهل بیت(ع) دارد که مطلوب و محبوب آن ذوات مقدس است که فرمودند: «رحم الله من احیا امرنا» یعنی مشمول رحمت حق باد، کسی که امر ما را احیا کند. بدون تردید وقتی پیر و جوان، بزرگ و خردسال، در این ایام لباس سیاه می پوشند، یادآور حزن و مصیبت جانکاهی است که به وجود مقدس حضرت سیدالشهدا(ع)، رسیده است و حقیقت این است که بقای اسلام مرهون دو ماه محرم و صفر است. دوم اینکه؛ از نظر تاریخ، چنانکه مورخان نوشته اند، بعد از واقعه جانسوز عاشورا، زنان خاندان رسول الله(ص) اولین کسانی بودند که تا یک سال لباس سیاه به تن داشتند و چنان مشغول عزاداری بودند که امام سجاد(ع) برای آنها غذا فراهم می ساختند. در طول تاریخ نیز پوشیدن لباس سیاه در عزاداری اهل بیت(ع) به صورت یک سنت ارزشمندی در بین شیعیان و محبان رایج بوده است. بعضی از فقهای بزرگ مقید بودند در ایام سوگواری امام حسین(ع) جامه سیاه می پوشیدند و به آن تبرک می جستند و با جدیت از آن نگهداری و مراقبت می کردند و وصیت می نمودند بعد از رحلتشان به عنوان تبرک با آنها دفن شود. بنابر این پوشیدن لباس سیاه در ایام سوگواری ائمه(ع) خصوصاً در دو ماه محرم و صفر نه تنها کراهت ندارد بلکه از آن جهت که اظهار همدردی با آن ذوات مقدس و احیای امر ایشان می باشد، دارای فضیلتی بس بزرگ است. قرآن و روایات، دوستی خاندان رسول اکرم (ص) را بر مسلمانان واجب کرده اند. دوستی لوازمی دارد و محب صادق کسی است که شرط دوستی را - چنان که باید و شاید - به جای آورد . یکی از مهم ترین لوازم دوستی، همراهی و همدلی با دوستان در غم ها و شادی ها است . از این رو، احادیث بر برپایی جشن و سرور در ایام شادی اهل بیت(ع) و ابراز حزن و اندوه در مواقع سوگ آنان تاکید ورزیده اند . حضرت علی(ع) می فرماید: شیعه و پیروان ما در شادی و حزن ما شرکت دارند؛ امام صادق(ع) نیز فرمود: «شیعتنا جزء منا خلقوا من فضل طینتنا، یسوؤهم ما یسوءنا ما یسرهم ما یسرنا...؛ شیعیان ما پاره ای از خود ما بوده و از زیادی گل ما خلق شده اند، آنچه ما را بدحال یا خوشحال می سازد، آنان را بدحال و خوشحال می گرداند .» این وظیفه عقلانی و شرعی ایجاب می کند که در ایام عزاداری اهل بیت(ع) حزن و اندوه خود را در گفتار (اشک و آه و ناله و زاری)، رفتار (کم خوردن و کم آشامیدن)، و حتی پوشاک (پوشیدن لباسی که از حیث جنس و رنگ و نحوه پوشش در عرف حکایتگر اندوه و ناراحتی است) آشکار سازیم. اما چرا لباس و پوشش سیاه؟
رنگ سیاه، از جهات گوناگون، آثار و خواص مختلف دارد و به اعتبار هر یک از این خواص، در مورد یا مواردی خاص، به کار می رود . رنگ سیاه از جهتی رنگ پوشش است; یعنی سبب استتار و اختفا می گردد و برای چنین هدفی به کار گرفته می شود؛ از جهت دیگر، رنگ هیبت و تشخص است . به همین سبب، لباس رسمی شخصیت ها سیاه یا سرمه ای سیر است . در نقل های تاریخی موارد فراوان می توان یافت که برای نشان دادن هیبت و تشخص فرد، گروه، حکومت یا مسأله ای از این رنگ استفاده شده است. یکی دیگر از خواص و آثار رنگ سیاه، آن است که این رنگ به صورت طبیعی، رنگی حزن آور و دلگیر و مناسب عزا و ماتم است . از همین رو، بسیاری از مردم جهان از این رنگ برای اظهار اندوه در مرگ دوستان و عزیزان خود سود می جویند . البته انتخاب رنگ سیاه در ایام سوگواری، علاوه بر نکته فوق، علتی منطقی - عاطفی نیز دارد. آن که در ماتم عزیزان خویش جامه سیاه می پوشد و در و دیوار را سیاهپوش می کند، بااین عمل می خواهد بگوید و بفهماند: عزیز از دست رفته، مایه روشنی چشم و فروغ دیدگانم بود و دفن پیکرش در دل خاک به سان افول ماه و خورشید در چاه مغرب، پهنه حیات و زندگی را در چشمم تیره و تار ساخته و زمین و زمان را در سیاهی و ظلمت فرو برده است. این مطلب شواهد گوناگون دارد. حضرت زهرا (س) هشت روز پس از رحلت حضرت رسول (ص)، بر مزار آن حضرت فریاد برآورد: «ای پدر، تو رفتی و با رفتن تو دنیا روشنی های خویش را از ما برگرفت و نعمت و خوشی اش را از ما دریغ کرد . جهان، به حسن و جمال تو، روشن و درخشان بود [ولی اکنون با رفتن تو] روز روشن آن سیاه گشته و تر و خشکش حکایت از شب های بس تاریک دارد . . . و حزن و اندوه، همواره، ملازم ماست...» فردوسی نیز، با اشاره به قتل سیامک توسط دیوان، می گوید: چو آگه شد از مرگ فرزند، شاه از اندوه گیتی بر او شد سیاه بنابراین، سیاه پوشی به دلیل رمز و رازی که در این رنگ نهفته است، رسمی طبیعی و سنتی منطقی برای نشان دادن حزن و اندوه بوده، ملل و اقوام گوناگون در ایام عزا از آن بهره جسته اند. سابقه سیاه پوشی
شواهد فراوانی در متون کهن ایرانی وجود دارد که سیاهپوشی را نشان ماتم و اندوه قلمداد کرده است. شاهنامه فردوسی که بیانگر فرهنگ و تمدن کهن ایران است، از مواردی که جامه سیاه را نمود عزا و غم تلقی کرده، آکنده می نماید. وقتی رستم به ست برادرش، شغاد، ناجوانمردانه کشته شد، با این بیت روبرو می شویم: به یک سال در سیستان سوگ بود همه جامه هاشان سیاه و کبود در عصر ساسانیان، هنگامی که بهرام گور در گذشت، ولی عهدش یزدگرد سیاه پوشید: چهل روز سوگ پدر داشت راه بپوشید لشگر کبود و سیاه وقتی فریدون در گذشت نیز بازماندگان و سپاهش جامه سیاه پوشیدند: منوچهر یک هفته با درد بود دو چشمش پر از آب و رخ زرد بود سپاهش همه کرده جامه سیاه توان گشته شاه و غریوان سپاه این سیاهپوشی تا اکنون در ایران رایج است. در اساطیر یونان باستان آمده است: زمانی که تیتس از قتل پاتروکلوس به دست هکتور شدیدا اندوهگین شد، به نشانه عزا سیاه ترین جامه هایش را پوشید . این امر نشان می دهدکه قدمت رسم سیاهپوشی در یونان به عصر هومر باز می گردد. در میان عبرانیان نیز رسم آن بود که در عزای بستگان سرها را می تراشیدند و بر آن خاکستر می پاشیدند و لباس تیره می پوشیدند. بستانی، در دائرة المعارف خود، رنگ سیاه را مناسب ترین رنگ عزا در تمدن اروپای قرن های اخیر گزارش کرده، می نویسد: «طول دوران عزاداری، بر حسب درجه نزدیکی به میت، از یک هفته تا یک سال طول می کشد و بیوه زنان دست کم تا یک سال عزا می گیرند و در این مدت لباس های آنان سیاه رنگ و خالی از هر گونه نقش و نگار و زیور آلات است.» در کتب تاریخی گزارش شده است که عرب، در مواقع مصیبت، جامه خویش به رنگ سیاه می کرد. در عصر پیامبر (ص) پس از پایان جنگ بدر که 70 تن از مشرکان و قریش به دست مسلمانان بر خاک هلاکت افتادند، زن های مکه در سوگ کشتگان خویش جامه سیاه پوشیدند. شعر لبید، درباره سیاهپوشی زنان نوحه گر، مورد استشهاد بسیار از کتب لغت است: یخشمن حر اوجه صحاح فی السلب السود و فی الامساح آن زنان در حالی که لباس های سیاه عزا و پلاس مویین بر تن کرده بودند، گونه های خویش را با ناخن می خراشیدند. پس شواهد تاریخی و ادبی نشان می دهد، رنگ سیاه از دیر باز در میان بسیاری از ملل و اقوام نشان عزا و اندوه بوده است . این امر به ایران یا دوران اسلام اختصاص ندارد و اعراب پیش از اسلام، ایرانیان و یونانیان باستان در عزا جامه سیاه یا کبود می پوشیدند . اما آیا واقعاً پوشیدن لباس سیاه در عزای اهل بیت(ع) مکروه است؟ فلسفه سیاه پوشی عباسیان به دلیل همین فریبندگی ظاهری بود که امام صادق(ع) و دیگر ائمه(ع) به رنگ و لباس سیاه خرده می گرفتند; یعنی مخالفت امام در این موارد، به سیاهپوشی رسمی و خاصی که از سوی بنی عباس تحمیل شده و نماد بستگی و اطاعت از حکومت ستمگران به شمار می آمد، ناظر است نه سیاهپوشی در عزا و ماتم; به ویژه مصائب اهل بیت(ع). کتاب هایی درباره استحباب پوشش سیاه در عزای عترت
1- ارشاد العباد الی الاستحباب لبس السواد علی سیدالشهداء و الأئمه الامجاد تالیف : سید جعفر طباطبایی نوه صاحب ریاض چاپ 1404ه قم.
2- عزاداری سید الشهداء(ع) تالیف: سبط حسین زیدی – معاصر – چاپ 1415ه 216صفحه 3- عزاداری از دیدگاه مرجعیّت شیعه، تالیف: علی ربانی خلخالی – معاصر – چاپ 1415ه 240صفحه قم 4- و اما جامع ترین کتابی که تا کنون در این خصوص نوشته شده، سیاه پوشی در سوگ ائمه نور تالیف "علی ابوالحسنی" (منذر) است که چاپ نخست آن از سوی انتشارات "معاصر" در سال 1375شمسی در 392 صفحه و در قم انتشار یافته است. کتاب «سیاه پوشی در سوگ ائمه نور(علیهم السلام) ـ ریشههای تاریخی، مبانی فقهی» نوشته علی ابوالحسنی(منذر) به همت پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی عرضه شده است. این کتاب در 15 فصل با عناوین «طرح مسئله»، «رنگ سیاه؛ رنگ پوشش، هیبت، اعتراض و عزا»، «رمز انتخاب رنگ سیاه در ایام عزا»، «سیاه پوشی در ملل و اقوام جهان»، «سیاه پوشی در عرب»، «سیاه پوشی در سوگ آل الله؛ رسم جاری اهل بیت(ع) و دوستان آنان در تاریخ»، «رنگ سیاه، در نخستین عزاداری آشکار و عمومی شیعیان (بغداد، عاشورای 352 هجری»، «سیاه پوشی بنی عباس؛ تمسک به شعار شیعه برای دستیابی به قدرت!»، «نتیجه مباحث گذشته»، «دلایل جواز و استحباب سیاه پوشی در سوگ ائمه اطهار(ع)»، «فتاوی علما در استحباب سیاه پوشی (در سوگ سالار شهیدان(ع)»، «سیاه پوشی عرشیان در عزای سالار شهیدان(ع)»، «سیاه پوشی جنیان در عزای سالار شهیدان(ع)»، «نهم ربیع و عید غدیر؛ روز کندن جامه های سیاه» و «پایان سخن (خلاصه و جمع بندی نظر اسلام در باب سیاه پوشی)» ارائه شده است. این کتاب، پنج ضمیمه به نامهای «سیاه پوشی پیامبر(ص) در آستانه رحلت (یک بحث علمی ـ انتقادی)»، «سیاه پوشی زنان پیامبر(ص) در سوگ آن حضرت»، «قصیده شیوا و سوزناک سیف بن عمیره (صحابی بزرگ امام صادق و کاظم(ع) در سوگ سالار شهیدان(ع) و ترغیب شیعیان به پوشیدن لباس سیاه در عزای آن حضرت»، «آل بویه؛ اعتقاد به تشیع اثنی عشری، ترویج شعائر شیعی و ارتباط قوی با فقهای امامیه» و «بنی عباس؛ تمسک به شعارها و شعائر شیعه برای دستیابی به حکومت» به نگارش درآمده است.
در مقدمه این کتاب چنین آمده است که «کتاب سیاه پوشی در سوگ ائمه نور(ع) به تبیین ریشههای تاریخی و اعتقادی یکی از همین سنتها ـ سنت سیاه پوشی در عزای ائمه نور(ع) بویژه سالار شهیدان(ع) ـ میپردازد، و شیوه تدوین و نگارش آن، چنان انتخاب شده که در عین بهرهمندی خواص، عوام را نیز سودمند افتد. همچنین، اگرچه موضوع آن بحث در باب سیاه پوشی است و نویسنده بر بحث حول این موضوع، ثاب و استوار مانده است؛ اما خواننده تیزبین با نکتههای بسیار دیگری نیز ـ در طول کتاب ـ آشنا خواهد گشت.» [ یکشنبه 94/8/3 ] [ 2:31 عصر ] [ م.ص ]
[ نظر ]
|
|