NTENT="IR" />
کلارآباد دات کام |
سید حسن مصطفوی، مشهور به خمینی، امروز بر سر یک دوراهی سرنوشت ساز قرار کرفته است. سال هاست او در زیر سایه نام امام خمینی(ره)، آبرویی کسب کرده و با نام خمینی(ره) به شهرت رسیده است. همه، به اعتبار جدش، خمینی کبیر، برای او حرمتی قائل اند و بسیاری او را یادگار امام می نامند. البته سید حسن نیز تاکنون حرمت این نام را حفظ کرده و اجازه نداده است از این نام کسی برای خود نانی دست و پا کند. یک سوی دیگر، جبهه ای از سیاسیون که بعد از رحلت حضرت امام(ره)، خود را رهرو راه امام می نامیدند و دو کلمه «راه امام» همیشه تیتر یک آنها بود، رویکرد خود را در انتخابات خبرگان تغییر داده اند. در این انتخابات تصمیم گرفتند به جای «راه امام»، «نام امام» را به تیتر یک مطبوعات وابسته به خود تبدیل کنند. اما باید پرسید این تغییر رویکرد حاصل چیست؟ چرا راه خمینی نه؟ کسانی که سالها راه امام را ملعبه دست خود قرارداده بودند، به تدریج دریافتند که حتی استفاده شعاری از راه امام نیز برای آنها هزینه بر است و دست و پای آنها را برای رسیدن به اهدافشان بسته است. حتی با موسع ترین تفسیرها نیز نمی توانستند استکبار ستیزی، مستضعف پروری، ساده زیستی و ولایت فقیه را از منظومه فکری امام حذف کنند. خاطره های دونفره با امام نیز در ستیز با متون و نصوص قطعی الصدور از امام(ره) کم آوردند و نتوانستند امام دیگری را بازتولید کنند. آنها در نهایت دریافتند که: نمی توان هم راه امام(ره) را فریاد زد و هم با شاهان مرتجع عرب معاملات پنهانی داشت و بر سرسفره آنها نشست. نمی شود دراقتصاد و سیاست و فرهنگ قایل به لیبرالیسم بود و به ولایت فقیه به عنوان نقطه کانونی نظریات امام، گردن نهاد. نمی توانستند بر سرسفره یهود و انگلیس بنشینند و دم از آرمان های امام هم بزنند . آنها دریافتند که راه امام خمینی(ره) یعنی ولایت فقیه، یعنی جمهوریت، همنشنینی با مستضعفین و پابرهنگان، مبارزه پایان ناپذیر با مستکبران جهانی و... قابل پذیرش نیست که خود را رهرو امام خمینی بدانند و روسای جمهور اسرائیل و آمریکا و انگلیس برای آنها ابراز همدردی کنند. آنها می بایست یا راه جماران را انتخاب می کردند و یا سفارت های کشورهای غربی و عربی؛ بنابراین تصمیم به کنار نهادن شعار «راه امام» و جایگزین کردن« نام امام» گرفتند. چرا نام خمینی؟ آنها دریافتند که: می توان نام خمینی را برزبان راند و آن را تیتر یک کرد ولی با دشمنانش دست داد و مثل دو دوست قدیمی کنار رودخانه با آنها قدم زد. می توان نام خمینی را درشت نوشت و راه خمینی را به موزه تاریخ سپرد. می توان نوستالوژی خمینی را با تکریم و تجلیل از نوادگانش زنده کرد، ولی کشتار فرزندان خمینی در نیجریه رافراموش کرد. می توان نام خمینی را بر زبان جاری کرد و در خیابان ثارالله و نیاوران، مانور تجمل و اشرافیت داد. نام خمینی هیچ مغایرتی با اشرافیگری، فاصله گرفتن از مردم متوسط و عادی، ترویج لاابالی گری و آزادی بی قید و بند، چال کردن هزاران تن سیب زمینی برای حفظ منافع بازاریان، زانو زدن در کنار دست حاکمان مرتجع عرب ندارد. نام خمینی هیچ منافاتی با لگدمال کردن عزت و شرافت نماینده ایران پشت درهای نیویورک ندارد. می توان پشت نام خمینی پنهان شد و با دروغ تلقب، علیه جمهوریت نظام کودتای مخملین راه انداخت. بنابراین، نام خمینی، که لزوماً معادل راه خمینی نیست و بر مصادیق متعدد صدق می کند، به عنوان تابلوی جدید، بر سر در رسانه های جریان سیاسی مذکور، بالا رفت. در انتخابات با کدام سید حسن مواجه هستیم؟ اینجاست که سوالات بسیار مهم و کلیدی در ذهن نقش می بندد. آیا سید حسن مصطفوی بازهم مانند گذشته قداست نام خمینی را حفظ خواهد کرد و یا اینکه اجازه مصادره آن را صادر خواهد نمود؟ آیا سید حسن، استفاده از نام خمینی را به عنوان یک حق مسلم خود خواهد پنداشت و یا اینکه این نام را همچون بار و تکلیف مهم بر شانه خود احساس خواهد نمود؟ آیا ایشان نام خمینی را دستمایه اعتبار خود قرار خواهد داد و یا اینکه بر اعتبار این نام خواهد افزود. آیا او به سبب رابطه نسبی، خود را تنها یادگار امام می داند و یا اینکه خود را تنها یکی از میلیون ها فرزند خمینی کبیر(ره) تلقی می نماید. و سوال آخر اینکه در انتخابات با کدامین انتخاب از سوی سید حسن مواجه خواهیم شد؟ در هر حال آنچه مهم است این است که نام خمینی (ره) تاقیام قیامت می بایست یادآور روح الله(ره) باشد و هر نامی که در عرض خمینی کبیر مطرح شود، ننگی خواهد بود برای صاحبش. والعاقبه للمتقین [ سه شنبه 94/10/8 ] [ 11:19 عصر ] [ م.ص ]
[ نظر ]
|
|