NTENT="IR" />
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

کلارآباد دات کام
قالب وبلاگ
متاسفم بگویم که امروز جامعه انقلابی کشور جامعه حزب الهی و بسیجی کشور مرجعیت اجتماعی شان دیگر جامعه روحانیت مبارز نیست، همان جامعه ای که روزی شهیدان بهشتی و مطهری و رهبری انقلاب در صدرشان بودند.
جامعه روحانیت تمایل دارد در حد حزب کوچکی که ادامه دهنده خط هاشمی است باشند
به گزارش سرویس سیاسی عصر امروز اعلام حمایت از کاندیداتوری هاشمی رفسنجانی توسط جامعه روحانیت مبارز باعث بوجود آمدن نا امیدی در قشر متدینین انقلاب نسبت به مواضع این تشکل روحانی شده است و این روزها در همه جا از این اقدام جامعه روحانیت سخن به میان می باشد.

بنا بر این گزارش دکتر حسن عباسی روز گذشته ضمن بازدید از سایت خبری تحلیلی عصر امروز در نمایشگاه رسانه های دیجیتال انقلاب اسلامی در بوستان گفتگو به سئوالات عصر امروز در خصوص این رویکرد جامعه روحانیت پاسخ داد که نظر شما را به دیدگاه ایشان جلب می نماییم:

*عصر امروز: لطفا نظر خود را در خصوص حمایت جامعه روحانیت مبارز از هاشمی رفسنجانی بفرمایید؟

جامعه روحانیت مبارز از روز اول یک سیستم یکدست نبود و در یک مرجله ای ده سال بعد از انقلاب انشقاق درونش صورت می گیرد و جمعی به نام مجمع روحانیون مبارز شکل می گیرد ، مجمع روحانیون مبارز از جامعه روحانیت مبارز که جدا می شود به عنوان جریانی که خودش را انقلابی تر و اصولگرا تر می دانست در ادامه کار کلا از مدار نظام خارج می شود. 

جامعه روحانیت مبارز متاسفانه مشکل 
 اگر در طول 25 سال گذشته جامعه روحانیت مبارز همان موضع انقلابی سالهای اولیه انقلاب را داشت قطعا امروز به عنوان موثرترین نهادی که می تواند مردم را در صحنه بیاورد مطرح بود 
اصلی که داشت این بود در برابر لیبرالیسم شکل گرفته در دوران سازندگی سکوت می کند و وقتی به دوره اصلاحات می رسد موضع متعادل تر و انقلابی تر می گیرد و آنهم به دلیل حضور شخصیت هایی مانند مرحوم مهدوی کنی و بعضی افراد انقلابی که در آن بود و الا حضور افرادی مانند هاشمی و روحانی در آن مجموعه و کسانی که بودند در جامعه روحانیت مبارز و سمپاتی با آقای هاشمی داشتند همواره موجب شدند که جامعه روحانیت مبارز از نیروهای حزب الهی و بسیجی کیلومترها عقب باشند. 

مهمترین فاجعه در فتنه سال 88 رخ داد که جامعه روحانیت مبارز در برابر فتنه به اجماع نرسیدند و مرحوم آیت الله مهدوی کنی خودشان مستقلا موضع گرفتند و بقیه نتوانستد به یک وفاق برسند و جامعه را مدیریت کنند. طبیعی بود که امروز هم جامعه روحانیت مبارز در تشخیص خودش از جامعه عقب بماند و مرجعیت خودش را از دست بدهد .
 
علت تنزل جایگاه جامعه روحانیت در بیت متدینین


قاطعانه می گویم امروز مجمع روحانیون مبارز و جامعه روحانیت مبارز اندازه یک وب سایت عادی تحلیلی خبری، مرجعیت اجتماعی ندارند. اگر در این دو دقت کنید، میزان بیانیه هایی که می دهند، دعوتهایی که می کنند و تاثیرگذاری هایی که در جامعه دارند برسی کنید می بینید که نسبت به معمولی ترین افراد تریبون دار غیر روحانی تاثیری ندارند! چرا؟ 

چون جامعه روحانیت مبارز از یک نهاد انقلابی که بانیان آن امثال شهید بهشتی و مطهری و رهبر معظم انقلاب بودند که جریان ساز بود و انقلاب را ساماندهی و 
 پیشنهاد جدی دارم حالا که جامعه رو حانیت مبارز جا مانده است از جامعه انقلابی و مجمع روحانیون مبارز از خط امام فاصله گرفته است سریعا یک جریان انقلابی از فضلا شکل بگیرد که ما در کشور بدانیم به کدام مجموعه روحانی اقتدا کنیم. 
پشتیبانی می کردند تبدیل شدند به یک نهادی که نتوانند از مدار آقای هاشمی خارج شود و این ظلمی است که اعضای شورای مرکزی جامعه روحانیت انجام دادند و جامعه روجانیت مبارز را به خاطر آقای هاشمی متوقف کردند و ضربه شدیدی که به این مجموعه وارد کردند این بود که از خاصیت انداختند. 

اگر در طول 25 سال گذشته جامعه روحانیت مبارز همان موضع انقلابی سالهای اولیه انقلاب را داشت قطعا امروز به عنوان موثرترین نهادی که می تواند مردم را در صحنه بیاورد مطرح بود، اما همان بلایی که سر مجمع روحانیوم مبارز آمد و تبدیل شد به یک شبه حزب، یعنی شان مجموعه های روحانی که فراتر از کارکردهای حزبی است و کارکرد امام جماعتی است به این معنا که ما جماعت را قالب حزب اگر دیدیم آنوقت برای هر قطعه جماعت یک امام جماعت حزبی بگذاریم! وقتی موضوع عبادی نمازجماعت را می بینیم که جمعیت می آید و تبدیل به جماعت می شوند و با یک امام به سجده می رود به رکوع می رود، قنوت می گیرد و تشهد می دهد خودش را تعریف می کند. 

انحراف مجمع روحانیون از کجا شکل گرفت


متاسفانه مجمع روحانیون مبارز آمد خودش را به عنوان خط امام(ره) جا انداخت و خط امام(ره) را بعدها می برد و ذیل برخی انگاره های سخیفی که برخی افراد مانند اکبر گنجی میدان دار حرکت آنها بود. به این معنی که اکبر گنجی غیر روحانی خطی را می داد که مجمع روحانیون مبارز در زدن زیرآب اسلام و نظام و ولایت فقیه دنبال آن می رفتند و بیانیه های خاص را دنبال می کردند. 

جامعه روحانیت مبارز از آنطرف بام افتاد و متاسفانه خط جلو رفتن و عقب رفتن خود را با ولایت انجام نداد و به جای آنکه خودشان را 
 ما یک جریان روحانی روشن ضمیر نیاز داریم که هم خط قرمزش انقلاب و ولایت فقیه باشد و خط قرمزش آقای هاشمی نباشد، این جریان باید بیاید خط انقلاب که برگرفته از اندیشه های امام و مقام معظم رهبری که جدایی ناپذیرند را تبیین کنند. 
با رهبر انقلاب تعریف کنند با آقای هاشمی تعریف کردند نتیجه آن شده است همان مقدار که هاشمی در جامعه متدینین و مذهبی ها و دلسوزان انقلاب دیگر هیچ جایگاهی ندارد همان بلا سر جامعه روحانیت مبارز می آید. 

پیشنهاد جدی دارم حالا که جامعه رو حانیت مبارز جا مانده است از جامعه انقلابی و مجمع روحانیون مبارز از خط امام فاصله گرفته است سریعا یک جریان انقلابی از فضلا شکل بگیرد که ما در کشور بدانیم به کدام مجموعه روحانی اقتدا کنیم. 

*عصر اروز: آیا جامعه مدرسین این وظیفه را می تواند انجام بدهد؟ 

جامعه مدرسین در حیطه سطح علمی جلو می رود و اقتدای علمی به جامعه مدرسین است، در مقابل آنها هم مجمع مدرسین است که کاری با آنها نداریم اما جریان انقلابی امروز می داند در حیطه مسائل فکری و نظری مرجعیت فکری و نظری خودش را در دین جامعه مدرسین قرار بدهد و در مسیری که امام(ره) جامعه یعنی مقام معظم رهبری تعریف کرده اند. 

اما ما یک جریان روحانی روشن ضمیر نیاز داریم که هم خط قرمزش انقلاب و ولایت فقیه باشد و خط قرمزش آقای هاشمی نباشد، این جریان باید بیاید خط انقلاب که برگرفته از اندیشه های امام و مقام معظم رهبری که جدایی ناپذیرند را تبیین کنند. مثال این موضوع مجمع روحانیون مبارز است که خود را انقلابی پیرو خط امام(ره) معرفی می کرد و از خط رهبری انقلاب فاصله گرفتند در صورتی که هر قدر جلوتر رفتند بیشتر دچار مشکل شدند و خود را در دامن جریان روشنفکری سکولار انداختند. 

باید به فکر بوجود آوردن یک تشکل روحانی انقلابی بود

امروز هم جامعه روحانیت مبارز همین بلا سرش آمده است و دیگر خاصیت ندارد، ما اگر 
 جامعه روحانیت مبارز نمی خواهد خودش را بازسازی کند و طلاب و فضلای جوان را وارد کنند، وعملا تمایل دارند در حد حزب کوچکی که ادامه دهنده خط هاشمی است باشند 
جریان پر قدرت از فضلای انقلابی نداشته باشیم که مرجعیت فکری جریانات سیاسی فرهنکی و اجتماعی را شکل بدهند این خلا را نمی توان انتظار داشت مراجع عظام تقلید پرکنند، این خلا را نمی توان انتظار داشت جامعه مدرسین پر کند و حتی نمی توان انتظار داشت خلا بین مردم تا رهبری را خود مقام معظم رهبری پر کنند، بلکه به اتکای جریانی روحانی و پر قدرت باید پر بشود. 

مانند خیلی از فضلایی که هستند و هرگاه مشکلی پیش می آید در تبیین آن به عرصه وارد می شوند و از لحاظ علمی شخصیت های ممتازی هستند و از نظر روحیات انقلاب و ولایی امتحان پس داده اند.

به نظر می رسد ما نیاز به یک چامعه روحانیت مبارز جدید داریم، نیاز به بک مجمع روحانیون مبارز جدید داریم با یک اسم دیگر که خط امام و رهبری انقلاب برایشان اهمیت داشته باشد و جریانات غیر روحانی را و حوزوی را مدیرت کند. متاسفم بگویم که امروز جامعه انقلابی کشور جامعه حزب الهی و بسیجی کشور مرجعیت اجتماعی شان دیگر جامعه روحانیت مبارز نیست، همان جامعه ای که روزی شهیدان بهشتی و مطهری و رهبری انقلاب در صدرشان بودند. 

جامعه روحانیت مبارز نمی خواهد خودش را بازسازی کند و طلاب و فضلای جوان را وارد کنند، وعملا تمایل دارند در حد حزب کوچکی که ادامه دهنده خط هاشمی است باشند و در طول 15 سال گذشته در بزنگاههای مختلف انتخاباتی و موارد دیگر کاملا منفعل عمل کرده است، طبیعتا این خلا را اگر حوزه علمیه و جریانات روحانی ما نخواهند پرکنند برای آینده نسبت به این خلا احساس خطر می کنم و مساله ای بسیار جدی است.

[ چهارشنبه 94/11/28 ] [ 5:30 عصر ] [ م.ص ] [ نظر ]
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

موضوعات وب
لینک های مفید
لینک دوستان
لینک های مفید
امکانات وب
عمارنامه : نجوای دیجیتال بصیرت با دیدگان شما 		AmmarName.ir

بازدید امروز: 252
بازدید دیروز: 1639
کل بازدیدها: 4979206