NTENT="IR" />
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

کلارآباد دات کام
قالب وبلاگ
نزدیکی دولت یازدهم به حزب کارگزاران سازندگی، حالا نعل وارونه بر تارک سیاست و فرهنگ اقتصادی ایران زده است. شناخته شده ترین مفسد اقتصادی دهه 70 حالا جا به جا، با استفاده از تریبون های اهدایی دولت و اصلاح طلبان به سخنرانی می پردازد. آن هم در مورد مسئله تخصصی و تجربه شده اش، یعنی فساد اداری!
عمو غلامحسین، انتخابات مجلس و چند نکته کوتاه!
به گزارش سرویس سیاسی عصر امروز «بین 177 کشور دنیا ما در ردیف 144 در خصوص فساد اداری هستیم و این موضوع برای کشوری که مذهبی است آمار وحشتناکی محسوب می‌شود.»

بنا بر این گزارش اشتباه نکنید، این حرف را نه غلامحسین اژه ای در نشست خبری خود با اصحاب رسانه گفته است، نه حسن روحانی در تبلیغات انتخاباتی ادامه دار و تمام نشدنی اش. 

این حرف را حتی اسحاق جهانگیری هم در همایش های ریز و درشت دولتی در زمینه مبارزه با فساد اداری نگفته است. فردی که این سخنان هشدارآمیز و گهربار را بر زبان رانده است، کسی جز یکی از شناخته شده ترین مفسدان اقتصادی کشور در دهه هفتاد نیست: «غلامحسین کرباسچی!».

به گزارش خبرنگار ما شهردار اسبق تهران زمانی رکورد فساد اقتصادی را به نام خود ثبت کرده بود که
 شهردار اسبق تهران زمانی رکورد فساد اقتصادی را به نام خود ثبت کرده بود که نه از بابک زنجانی خبری بود نه کسی شهرام جزایری، مهدی هاشمی و بیژن نامدار زنگنه را می شناخت. 
نه از بابک زنجانی خبری بود نه کسی شهرام جزایری، مهدی هاشمی و بیژن نامدار زنگنه را می شناخت. فی الواقع اگر بخواهیم بر حسب سن و سال هم حساب کنیم، بابک، مهدی و شهرام، فرزندان کوچک غلامحسین به حساب می آیند. غلامحسین کرباسچی را باید قدیمی و اصیل ترین نماد رانت، رابطه و فساد اقتصادی در تاریخ 37 ساله جمهوری اسلامی ایران نامید.  

نزدیکی دولت یازدهم به حزب کارگزاران سازندگی، حالا نعل وارونه بر تارک سیاست و فرهنگ اقتصادی ایران زده است. شناخته شده ترین مفسد اقتصادی دهه 70 حالا جا به جا، با استفاده از تریبون های اهدایی دولت و اصلاح طلبان به سخنرانی می پردازد. آن هم در مورد مسئله تخصصی و تجربه شده اش، یعنی فساد اداری!

کار به جایی رسیده است که تشکل های دانشجویی خلق الساعه و دولت ساخته نیز با لکه دار کردن نام جنبش دانشجویی، به این مفسد اقتصادی تریبون های یکطرفه اهدا می کنند تا در باب اینچنین مسائل تخصصی ای اظهار نظر نماید. 

گفتار حکیمانه ابتدای همین یادداشت نیز در جریان دعوت یک تشکل دانشجویی! برای شرکت جناب کرباسچی در مراسم روز دانشجو و در دانشگاه صنعتی امیرکبیر از ایشان صادر شده است! 
 نزدیکی دولت یازدهم به حزب کارگزاران سازندگی، حالا نعل وارونه بر تارک سیاست و فرهنگ اقتصادی ایران زده است. شناخته شده ترین مفسد اقتصادی دهه 70 حالا جا به جا، با استفاده از تریبون های اهدایی دولت و اصلاح طلبان به سخنرانی می پردازد. 
البته اینکه همکاران و همفکران یک مفسد اقتصادی پس از در اختیار گرفتن دولت، تریبون در اختیار دوست قدیمی خود قرار بدهند، چندان عجیب و سزاوار نکوهش نیست. 

فاجعه دقیقاً در جایی رقم می خورد که همین مفسد اقتصادی، به اظهار فضل در تریبون های یکطرفه و نشریات زنجیره ای اصلاح طلب بسنده نکرده، منابع مالی خود و دوستانش را برای ریل گذاری انتخابات مجلس شورای اسلامی به کار بیندازد. 

طرفه آنکه اصلاح طلبان مدعی مبارزه با فساد نیز با آغوش باز از ایشان استقبال کرده، حق سیاستگذاری وی در تعیین افراد حاضر در لیست انتخاباتی اصلاح طلبان را پذیرفته اند. به هر حال، پول و قدرت اقتصادی می تواند در همه جا کارساز باشد! البته ذکر این نکته خالی از لطف نیست که حمایت اصلاح طلبان از این مفسد اقتصادی، قصه دیروز و امروز نیست.

دولت اصلاحات از همان ابتدای 15 فروردین 77که خبر دستگیری وی رسانه ای شده بود، به حمایت تمام قد از این تکنوکرات فاسد پرداخته بود. 

روزنامه ایران در حالی که کرباسچی در بازداشت به سر می برد، تیتر زده بود که: «از نظر دولت کرباسچی هنوز شهردار تهران است!» همزمان، محسن مخملباف؛ کارگردان اصلاح طلب نیز به دفاع از کرباسچی می پرداخت و روزنامه ی تحت امر کرباسچی-همشهری- از مخملباف به عنوان “هنرمند متعهد” نام می برد! هنرمند 
 فاجعه دقیقاً در جایی رقم می خورد که همین مفسد اقتصادی، به اظهار فضل در تریبون های یکطرفه و نشریات زنجیره ای اصلاح طلب بسنده نکرده، منابع مالی خود و دوستانش را برای ریل گذاری انتخابات مجلس شورای اسلامی به کار بیندازد. 
متعهدی که از قضا، در حال حاضر در اسرائیل مشغول فیلم سازی بر علیه انقلاب اسلامی است! 

کرباسچی سرانجام علیرغم فشارهای متعدد سیاسی-رسانه ای بر ضد قوه قضائیه، به 3 سال زندان و 10 سال انفصال از خدمات دولتی و بازگرداندن اموال محکوم شد. 

حجم فسادهای انجام شده توسط کرباسچی به حدی بود که در همان مقطع، عبدالصمد خرمشاهی از حقوقدانان مطرح ایرانی در خصوص فرجام پرونده کرباسچی اظهار داشت:« بعد از کرباسچی، مردم به نقش و تاثیر وکلا در جامعه واقف شدند و فهمیدند وکیل یعنی چه!»

آیت الله یزدی رئیس وقت قوه قضائیه در همین زمینه در کتاب «ناگفته هایی از پرونده غلامحسین کرباسچی» می نویسد:« فقط همین یک پرونده بود که بیش از همه بر دوش قوه قضائیه فشار آوردند و از همه ابزارها برای منحرف کردن دستگاه قضاء کشور گفتند و نوشتند و عمل کردند و افکار عمومی را درگیر نمودند.» افرادی که برای دفاع از این مفسد اقتصادی بر دوش قوه قضائیه فشار سیاسی-رسانه ای وارد می کردند، کسی جز دوستان اصلاح طلب و کارگزارانی کرباسچی نبودند.

کرباسچی آنچنان که عبدالصمد خرمشاهی می گوید از اعدام حتمی نجات یافت و بده و بستان های سیاسی-اقتصادی خود با اصلاح طلبان را ادامه داد. سال 1382 در زمان دولت دوم اصلاحات، بار دیگر نام کرباسچی 
 حجم فسادهای انجام شده توسط کرباسچی به حدی بود که در همان مقطع، عبدالصمد خرمشاهی از حقوقدانان مطرح ایرانی در خصوص فرجام پرونده کرباسچی اظهار داشت:« بعد از کرباسچی، مردم به نقش و تاثیر وکلا در جامعه واقف شدند و فهمیدند وکیل یعنی چه!» 
و خانواده اش در پرونده ای با پوشش خصوصی سازی برجسته می شود. 

کارخانه «رشت الکتریک» طی یک بده و بستان سیاسی به نام همسر غلامحسین سند می خورد! بررسی تاریخچه فعالیت این کارخانه که تولید کننده کلید و پریز برق بوده و 4 کارخانه در رشت، شهرک صنعتی، جاده سنگر و کنف باف داشته است، نشان می دهد که واحد مذکور، پس از واگذاری به بخش خصوصی در همان سال 82، تعطیل شده است. 

کارخانه الکتریک ایران در رشت متعلق به سازمان بازنشستگی کشوری بود که توسط سازمان صنایع ملی ایران به وکالت از آن سازمان در 7 مهر ماه 1382 به 4 خانم به نام‌های «ج» فرزند غلامحسین، «ع» فرزند غلامعلی، «ش» فرزند هادی و «ص» فرزند مهدی به مبلغ 18?6 میلیارد ریال با اقساط 5 ساله و با احتساب سود آن 21 میلیارد و 501 میلیون و 600 هزار ریال فروخته شد. این 4 خانم، همسران خانه دار سران و اعضای ارشد حزب کارگزاران سازندگی و از وابستگان مسئولان دولتی در دولتهای گذشته بودند و به دلیل آنکه جز در خانه داری، تخصص دیگری نداشتند، به فاصله کوتاهی کارخانه مذکور با 450 کارگر را به تعطیلی می کشانند. دولت اصلاحات؛کارخانه را به مبلغی معادل 18?6 میلیارد ریال با اقساط 5 ساله به صاحبان جدید می فروشد تا گامی باشد درجهت کاهش تصدی گری دولت در اقتصاد! 

فریاد کارگران 
 کرباسچی آنچنان که عبدالصمد خرمشاهی می گوید از اعدام حتمی نجات یافت و بده و بستان های سیاسی-اقتصادی خود با اصلاح طلبان را ادامه داد.
معترض این کارخانه از تاریخ مذکور تا کنون بلند است! یکی از کارگران معترض در سال 85 در گفتگو با ایلنا می گوید:«فقط ارزش زمین کارگاه و سیلوی کارخانه در خیابان رودبار رشت اکنون با تغییر کاربری از صنعتی به مسکونی به مبلغ 5.40 میلیارد ریال ارزش دارد.» حالا همان پول های تلمبار شده در جیب های غلامحسین، بار دیگر به کار افتاده است، این بار برای راهیابی وی و دوستان اصلاح طلبش به مجلس دهم!

باید منتظر ماند و دید آیا مردم باز هم گول شعارهای ظاهری این باند مخوف را خواهند خورد یا بار دیگر سکان قدرت و قانونگذاری کشور را به این افراد و همپالگی های دولتی شان نخواهند بخشید.

هر چه هست، سرنوشت آری یا نه گفتن مردم به این باند قدرتمند و پرپول!، در گرو روزهای باقیمانده تا هفتم اسفند است. جالب آنکه اصلاح طلبان با وجود چنین حامیان پاک و تلاشگری!، هنوز هم مدعی هستند می خواهند برای کمک به معیشت مردم وارد مجلس دهم شوند! 

البته انتشار لیست اصلی آنها در تهران، تا حد زیادی نمایشی بودن شعارهای معیشتی آنان را نشان داده است. لیستی که قرار است برای رفع مشکلات اقتصادی تلاش کند، حتی نام یک اقتصاددان را هم در خود جای نداده است!

[ دوشنبه 94/12/3 ] [ 11:6 عصر ] [ م.ص ] [ نظر ]
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

موضوعات وب
لینک های مفید
لینک دوستان
لینک های مفید
امکانات وب
عمارنامه : نجوای دیجیتال بصیرت با دیدگان شما 		AmmarName.ir

بازدید امروز: 58270
بازدید دیروز: 11455
کل بازدیدها: 5289392