NTENT="IR" />
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

کلارآباد دات کام
قالب وبلاگ
رئیس دولت نهم ودهم در واکنش به سوالی مبنی براینکه نظر شما در خصوص فرمایشات رهبری در خصوص پرهیز از تخریب دولت، سکوت کرد و خطاب به این خبرنگار گفت بیشتر به سوال خود فکر کن. احمدی نژاد در پاسخ به این سوال که با گذشت یکسال آیا صحبتی نخواهید کرد گفت: زمانش که برسد حتما صحبت خواهم کرد.
به گزارش عماریون از ایلنا، بعدازظهر امروز مراسم ختم عبدالرسول مصلحی پدر حجت الاسلام حیدر مصلحی وزیر سابق اطلاعات در حالی در مسجد النبی نارمک برگزار شد که در این مراسم شخصیت‌هایی از وزرای دولت دهم تا بعضی از افراد منتسب به جبهه پایداری در آن حاضر شدند. ادامه مطلب...
[ جمعه 93/6/21 ] [ 6:13 عصر ] [ م.ص ] [ نظر ]
بعد از چند ماه از هم جدا شدن و سالِ بعدش خانومش با یکی دیگه ازدواج کرد...
پست ترین انسان کسی است که...
به گزارش جهان، محمود قربانی در شبکه های اجتماعی نوشت:
یکی از دوستام و خانمش میخواستن از هم جدا بشن 
ی روز تو یه مهمونی بودیم ازش پرسیدم خانومت چه مشکلی داره که میخوای طلاقش بدی؟ 
گفت : یه مرد هیچ وقت عیب زنشو به کسی نمی گه.... 
بعد از چند ماه از هم جدا شدن و سالِ بعدش خانومش با یکی دیگه ازدواج کرد 
یه روز ازش پرسیدم خب حالا بگو چرا طلاقش دادی ؟ 
گفت: یه مرد هیچوقت پشت سر زنِ مردم حرف نمی زنه... 
 
بخاطر داشته باشید پست ترین انسان کسی است که راز دوران دوستی را به وقت دشمنی فاش سازد...

[ جمعه 93/6/21 ] [ 5:53 عصر ] [ م.ص ] [ نظر ]

 

اقاجانم

 

تو هفته ای دوبار گریه میکنی برام
تو هفته ای دوبار توبه میکنی بجام

تو منتظرتر از منی تموم شه غیبتم
دروغ میگم عاشقم، ولی بزار بیام

خدا کنه بهم نگی تمومه فرصتت
دعا بکن که خوب بشم آقا به حرمتت

یه کاری کن که من نشم دلیل گریه هات
یه کاری کن نشم دلیل طول غیبتت........

 

** اللهم عجل لولیک الفرج ** اللهم عجل لولیک الفرج ** اللهم عجل لولیک الفرج ** اللهم عجل لولیک الفرج **


[ جمعه 93/6/21 ] [ 5:42 عصر ] [ م.ص ] [ نظر ]

نماز اول وقت


[ جمعه 93/6/21 ] [ 5:40 عصر ] [ م.ص ] [ نظر ]

عرض ارادت سینماگران انقلاب و دفاع مقدس به پیشگاه ولی امر مسلمین جهان

 آنان که معنای «ولایت» را نمی‌دانند، در کارِ ما سخت درمانده‌اند...

عزیزِ ما، ای وصی امام عشق! آنان که معنای «ولایت» را نمی‌دانند، در کارِ ما سخت درمانده‌اند؛ اما شما خوب می‌دانید که سرچشمه‌ این تسلیم و اطاعت در کجاست. ما طلعتِ آن عنایتِ ازلی را در نگاهِ شما بازیافتیم. سرِ ما و قدمتان که وصی امام عشق هستید و نایبِ امام زمان(عج)... ادامه مطلب...

[ جمعه 93/6/21 ] [ 5:31 عصر ] [ م.ص ] [ نظر ]
خواننده آلبوم «دلت با منه» در جدیدترین اجرای برنامه‌اش، با یک غافلگیری جالب به دیدار دوستدارانش آمد تا اجرای زنده این خواننده علاوه بر جذابیت‌های کنسرتی، حاوی لحظاتی باشد که همه حاضرین در سالن با چشم‌هایی گریان اتفاقات سالن را شاهد باشند.
به گزارش صبحانه، این خواننده با قطعه «برگرد» روی صحنه آمد و در ادامه قطعاتی چون «دلت با منه»، «جز تو» و... را اجرا کرد و پیش از اجرای قطعه «جز تو» رو به حاضرین گفت: «می خواهم قطعه‌ای را برای شما بخوانم که باعث شد صدای من حقیر به خلوت شما راه پیدا کند و در همان تنهایی‌های شما، این حس خوب آشنایی بین من و مخاطبانم شکل گرفت. افتخار بزرگ من این است که در لحظات عاشقانه دوستدارانم سهم اندکی دارم و از این بابت به خودم و احساس ناب شما افتخار می کنم.» ادامه مطلب...
[ جمعه 93/6/21 ] [ 5:29 عصر ] [ م.ص ] [ نظر ]

تسنیم: علی مطهری نماینده تهران در مجلس شورای اسلامی د با اشاره به سخنان حجت‌الاسلام روحانی رئیس جمهور کشورمان درباره برخورد با مظاهر بدحجابی اظهار داشت: سخنان اخیر آقای روحانی مرا به یاد صحبت‌های آقای احمدی‌نژاد درباره مسائل فرهنگی انداخت. رئیس جمهور سابق می‌گفت که مبارزه با ناهنجاری‌های فرهنگی مثل بدحجابی وظیفه روحانیت، حوزه‌های علمیه، صدا و سیما و نهادهای فرهنگی است و دولت وظیفه‌ای در این خصوص ندارد و فقط باید کار فرهنگی کرد.

 وی ادامه داد: به همین دلیل یکی از سؤالات ماجرای سؤال از رئیس جمهور همین اظهار نظرها و رویکرد عملی وی در سامان دادن به امور فرهنگی بود که سبب انحطاط در این حوزه شده بود.


[ جمعه 93/6/21 ] [ 5:18 عصر ] [ م.ص ] [ نظر ]


[ پنج شنبه 93/6/20 ] [ 10:5 عصر ] [ م.ص ] [ نظر ]

 

داستان,داستانهای خواندنی,سرگرمی

خانم جوانی که در کودکستان برای بچه های 4 ساله کار میکرد میخواست چکمه های یه بچه ای رو پاش کنه ولی چکمه ها به پای بچه نمیرفت بعد از کلی فشار…و خم و راست شدن،بچه رو بغل میکنه و میذاره روی میز، بعد روی زمین بلاخره باهزار جابجایی و فشار چکمه ها رو پای بچه میکنه و یه نفس راحت میکشه که …
هنوز آخیش گفتن تموم نشده که بچه میگه این چکمه ها لنگه به لنگه است .

خانم ناچار با هزار بار فشار و اینور و اونور شدن و مواظب باشه که بچه نیفته هرچه تونست کشید تا بلاخره بوتهای تنگ رو یکی یکی از پای بچه درآورد .
گفت ای بابا و باز با همان زحمت زیاد پوتین ها رو این بار دقیق و درست پای بچه کرد که لنگه به لنگه نباشه ولی با چه زحمتی که بوت ها به پای بچه نمیرفتن و با فشار زیاد بلاخره موفق شد که بوت ها رو پای این کوچولو بکنه که بچه میگه این بوتها مال من نیست.

خانم جوان با یه بازدم طولانی و کله تکان دادن که انگار یک مصیبتی گریبانگیرش شده. با خستگی تمام نگاهی به بچه انداخت و گفت آخه چی بهت بگم. دوباره با زحمت بیشتر این بوت های بسیار تنگ رو در آورد.

وقتی تمام شد پرسید خب حالا بوت های تو کدومه؟ بچه گفت همین ها بوت های برادرمه ولی مامانم گفت اشکالی نداره میتونم پام کنم….
مربی که دیگه خون خونشو میخورد سعی کرد خونسردی خودش رو حفظ کنه و دوباره این بوتهایی رو که به پای این بچه نمیرفت به پای اون کرد یک آه طولانی کشید وبعد گفت:خب حالا دستکشهات کجان؟
توی جیبت که نیستن. بچه گفت توی بوتهام بودن دیگه!!!!!

 

منبع:naghola.com


[ پنج شنبه 93/6/20 ] [ 10:4 عصر ] [ م.ص ] [ نظر ]


[ پنج شنبه 93/6/20 ] [ 9:56 عصر ] [ م.ص ] [ نظر ]
<   <<   11   12   13   14   15   >>   >
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

موضوعات وب
لینک های مفید
لینک دوستان
لینک های مفید
امکانات وب
عمارنامه : نجوای دیجیتال بصیرت با دیدگان شما 		AmmarName.ir

بازدید امروز: 1509
بازدید دیروز: 6904
کل بازدیدها: 4422617