NTENT="IR" />
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

کلارآباد دات کام
قالب وبلاگ

دستگاه جاسوسی آلمان اخیرا تعدادی از منافقین را استخدام کرده است تا در ایران به جاسوسی بپردازند.
این افراد چندی پیش با هدف مشخص و برنامه ریزی شده از سوی دستگاه جاسوسی المان به ایران آمدند که پس از مدتی دستگیر شدند.
وظیفه این افراد در داخل خاک کشور، جمع آوری اطلاعات در ارتباط با تأثیر تحریم های اقتصادی بر کشور و تحت پوشش مؤسسه نظرسنجی "تی.ان.اس" آلمان بوده است.
جاسوسی تلفنی از محیط های کارگری، دانشجویی و فرهنگی با پوشش جعلی خبرنگار کارگری، دانشجویی و انجمن حمایت از معلمان و ... که جزو کارهای برنامه ریزی شده این گروهک بوده در این مدت بوده است.


[ سه شنبه 89/9/16 ] [ 8:14 صبح ] [ م.ص ] [ نظر ]

امکانی که زیارت عاشورا به انسان عطا می کنداین است که من با تو در سفر کربلایم، ای زیارت عاشورا، ای حاجت دل، ای همیشه آشنا، ای هم سفر، ای لسان سخن گفتن با محبوب  تو راه را بلدی و من به پشتوانه و کمک تو خود را به مولا در زیارت عاشورا خواهم رساند و زیارت خواهم نمود ...
ای زیارت عاشورا آنچه را خواستم به مولایم بگویم و نمی توانستم و نمی دانستم تو همه را به من گفتی و یاد دادی ..
ای زیارت عاشورا، ای گام بلند من تا مولا چقدر دوستت دارم، قلب را از تو بافته اند و آدمیان را از تو ساخته اند ای تار و پود همه ی وجود، ای زیارت عاشورا، ای صدای بلند من تا مولا، ای سرنخ من تا مولا متحیر بودم از کدام راه باید به سوی مولا بروم ولی وقتی تو را یافتم توانستم از این حیرت خارج شوم و با تو مسیر به شناخت و معرفت طی خواهد شد ..
ای رفیق کهن، دیربازی است عمر را با تو طی کرده ایم ای همسفر دیرینه، خدای مرا با تو زنده بدارد با تو بمیراند با تو محشور بدارد ..
مردم نفس شان تنگ بود ونمی دانستند چون در تو وارد شوند آسایش یابند و من این را به آنان اعلام خواهم نمود ..
ای عالمیان کجایید نفس اینجاست در زیارت عاشورا ..
عاشورا هر سال میاید و می رود و با سپری شدن آن دو چیز به جا می ماند: نخست پاداش عظیم و رحمت واسعه الهی و سعادت دنیا و آخرت و از سوی دیگر عذاب و غضب شدید الهی و شقاوت دو جهان ..
عاشورای 61 هجری نیز چنین بود و هنگامی که فصل نخست عاشورا با شهادت سالار شهیدان حضرت أباعبدالله الحسین علیه السلام به پایان رسید، دو گروه خیر و شر کاملا از هم جدا شدند و اصحاب امام حسین علیه السلام مستحق ثواب و رحمت عظیم خدا، و دشمنان ایشان مستوجب خشم و کیفر الهی شدند ..
خدای متعال درباره روز قیامت فرموده است: "یومئذ یتفرقون" در آن روز مردم متفرق و گروه گروه می شوند ..
این آیه شریفه هر چند مربوط به قیامت است باید دانست که قیامت ما درهمین جا و ازاعمال ما دراین دنیا نشأت می گیرد و نحوه عملکرد مردم در عاشورا آنان را به دسته های اهل سعادت و اهل شقاوت تقسیم می کند ..
در تاریخ آورده اند که "حبیب بن مظاهر اسدی" و "شمر بن ذی الجوشن" همشهری بودند و سال های سال همدیگر را می شناختند. اما سرانجام آنها فرسنگ ها با هم فاصله داشت و ماجرای عاشورا راهشان را از هم جدا کرد..
سرنوشت "حبیب" این بود که در شمار یاران سیدالشهدا علیه السلام جانفشانی کند و به فیض شهادت در جوار مولایش برسد در حالی که پایان کار "شمر" این بود که در صف دشمنان و قاتلان امام حسین علیه السلام درآمد ..
و در آخرباید گفت  خدایا در دل حسین علیه السلام چه گذشت که از همه چیز بگذشت ..

شیعه آنلاین


[ سه شنبه 89/9/16 ] [ 8:12 صبح ] [ م.ص ] [ نظر ]
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ وَ عَلَی الملائِکَةِ المُضاجِعین.
 
سلام بر تو و بر فرشتگان سر بر آستان نهاده ات (زیارت ناحیه مقدسه)
 اگر به تأخیر انداخته مرا روزگاران، و بازداشت مرا از یاری تو تقدیر الهی و نبودم تا بجنگم با کسانی که با تو جنگیدند و با آنان که با تو به دشمنی برخاستند، به دشمنی بر خیزم، [در عوض] بر تو زاری می کنم صبح و شام، و از دیده روان می سازم برای تو خون به جای اشک روان به عنوان حسرت بر تو و به عنوان تأسف بر آنچه که بر تو وارد شد و به عنوان سوز دل تا اینکه بمیرم به مصیبت جانفرسا و غصه جانکاه تو [یا ابا عبدالله]
 (حضرت ولی عصر (عج) – زیارت ناحیه مقدسه)



سقاخانه ای در بازار بزرگ تهران به تاریخ 1307 شمسی متعلق به خانواده جان نثار
[از سمت راست ایستاده ردیف جلو مأمور نظمیه حسن جوانشیر ? اسدالله جان نثار، نشسته بر روی نیمکت اصغر جان نثار ?
نفر وسط حاج رضا جان نثار (مؤسس سقاخانه)? اکبر جان نثار ? عبدالله جان نثار] [ عکاس: ماشاءالله خان عکاس]
[ سه شنبه 89/9/16 ] [ 8:8 صبح ] [ م.ص ] [ نظر ]
علی انسانی از مداحان پیشکسوت اهل‌بیت (ع) و از شعرای آئینی کشور است که اشعارش را به تقلید از صائب تبریزی به شکل سهل و ممتنع می‌سراید؛‌ از این شاعر آئینی تاکنون آثاری به نام «چراغ صاعقه»، «دل سنگ آب شد» و «یک دم» منتشر شده است.
اشعار زیر در رثای فداکاری‌ها و جانثاری‌های حضرت مسلم (ع) در راه حضرت ابا عبدالله الحسین (ع) با نام «عاقبت عشق» سروده شده است.
* «عاقبت عشق»
گر بر سر دارم، خبر از یار بیارید
بر کشته‌ من، جان دگر بار بیارید
آرید اگر مژده از آن نرگس بیمار
بهر دل بیمار، پرستار بیارید
با آنکه گل باغ وفا، بوی نکردید
بر من خبر از آن گل بی‌خار بیارید
زان فوج سپاهی که مرا بود به همراه
یک یار به غیر از "در و دیوار " بیارید
بیهوده مرا سنگ زنید از در و از بام
من عاشق جان باخته‌ام، "دار " بیارید
خواهید اگر عاقبت عشق ببینید
فردا چو شود، روی به بازار بیارید

[ سه شنبه 89/9/16 ] [ 8:2 صبح ] [ م.ص ] [ نظر ]

بی‌تردید، بنا بر علم معصوم (ع)، اخبار وارده از پیامبر اکرم (ص) و ...، حتی اگر این اخبار به امام حسین (ع) نمی‌رسید، ایشان می‌دانستند که چه خبر است و نتیجه چه می‌شود. پس سؤال مطروحه، سؤالی بسیار قابل تأمل و تفکر و نیز راه گشا و روشنی بخش است، چرا به رغم همه اینها امام (ع) به مکه برنگشتند. ذیلاً به صورت اجمال به محورهایی اشاره می‌‌گردد:الف - اساساً یکی از علل وارد نشدن حضرت امام (ع) به شهر مکه و انجام مناسک این بود که مطلع شدند دستگاه‌ حکومتی مأمورینی برای ترور ایشان در حین مناسک حج اعزام کرده است و افراد بسیاری در حالی که شمشیر زیر احرام بسته‌اند، در آنجا منتظر ورود امام هستند. و امام نمی‌خواستند در حرم خدا خون ریخته شود. البته نباید گمان شود که امتناع امام (ع) از ریخته شدن خود در مکه‌ی معظمه، فقط همین مسئله‌ی نجس و پاکی و طهارت ظاهری ماست. بلکه ضمن حرمت حرم، تمامی احکام الهی که از جمله «امن بودن حرم» است برای همیشه شکسته می‌شد و از اسلامی که امامش در کعبه به دست مسلمین کشته شود نیز اثری نمی‌ماند و جو دفاع از مظلوم توسط ظالم نیز سبب می‌‌گردید که حقایق حکومت ظلم آشکار نشود و بگویند:‌ یک تروریست ناشناسی او را ترور کرد.

ادامه مطلب...

[ سه شنبه 89/9/16 ] [ 8:1 صبح ] [ م.ص ] [ نظر ]

منافقین در سایت خود به نقل از خانواده "آیت‌الله منتظری" مدعی شده است که "هیچ امنیتی برای برگزاری مراسم سالگرد وجود ندارد از این‌رو مراسم برگزار نمی‌شود."گروهک تروریستی مجاهدین خلق همچنین از قول خانواده آقای منتظری "دوران شاه" را بهتر از "وضعیت کنونی" دانسته است. ادامه مطلب...

[ سه شنبه 89/9/16 ] [ 7:59 صبح ] [ م.ص ] [ نظر ]
 

[ سه شنبه 89/9/16 ] [ 7:55 صبح ] [ م.ص ] [ نظر ]

دور دوم مذاکرات ایران و گروه 5+1 در حالی آغازشده است که در مذاکرات امروز علاوه بر سعید جلیلی دبیر شورای عالی امنیت ملی کشورمان، «علی باقری» معاون سیاست خارجی و امنیت بین‌الملل دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی، «ابوالفضل ظهره‌وند» معاون رسانه‌ای دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی، «حمیدرضا عسگری» مشاور حقوقی رئیس سازمان انرژی اتمی و وزارت خارجه و «علی آهنی» معاون اروپای وزارت خارجه در هیئت ایرانی حضور دارند.
اما در طرف مقابل تنها ویلیام برنز و سرگئی ریابکوف افراد قدیمی شرکت کننده در این مذاکرات هستند.
ادامه مطلب...

[ سه شنبه 89/9/16 ] [ 7:48 صبح ] [ م.ص ] [ نظر ]
یک فرض مغفول در میان فرضهای معقول دیگری که مطرح شده است، این است که نظام یا باید مهدی هاشمی را بپذیرد یا هزینه دوری او از خاندانش را بپردازد.
ألیوم یئس الذین کفروا من دینکم فلاتخشوهم واخشونی؛ ما بر آنیم که با وجود ولیّ امر مشروع در رأس حاکمیت، دشمنان خارجی هیچ غلطی نمی توانند بکنند. و هر آسیب نظام مندی که به کشور برسد، ناشی از همکاری تفاله های منافق داخلی است.
آیت الله هاشمی در پیامی به مناسبت عملیات تروریستی بر ضد دانشمندان هسته ای مطلبی را مطرح کردند که به دلم نچسبید. عبارت پردازی خاص و تاکیدهای پیام ایشان، برایم جالب بود؛ به ویژه اینکه گفته اند: " از نیروهای امنیتی و نظامی انتظار می‌رود با جدّیت و هوشیاری کامل نسبت به شناسایی و برخورد قاطع و قانونی با عوامل مزدور تروریست اقدام کرده ..."

آقای هاشمی! عجیب است که شما نگران جان دانشمندان هسته ای در تهران هستید ولی نگران جان فرزند خود در لندن نیستید! چرا شهریاری را در تهران می کشند و مهدی پسر شما را در لندن، بر روی دست نگه می دارند؟ آقای هاشمی! به نظر شما نیروهای امنیتی نباید مراقب فرزند رئیس خبرگان و مجمع تشخیص باشند؟ دشمن دچار پارادکس است یا شما؟ آیا مردم بصیر حق ندارند به نقش پسر شما در ترور شهریاری مشکوک باشند؟
یک فرض مغفول در میان فرضهای معقول دیگری که مطرح شده است، این است که نظام یا باید مهدی هاشمی را بپذیرد یا هزینه دوری او از خاندانش را بپردازد.
هیچ کس فراموش نکرده است که دختر هاشمی این نظام و نائب امام زمان را دیکتاتور خواند. هیچ کس فراموش نکرده است که نقشه براندازی نظام از دفتر کار کدام مزدور فراری ذلیل و آواره درآمد.
چرا کسانی که ظلم بزرگ به نظام و نائب امام زمان را طراحی کردند، حاضر نباشند دست به چنین عمل خائنانه ای بزنند؟ مگر رهبری خودشان نگفتند که من جان ناقابلی دارم؟ آیا فکر می کنید رهبرمان در برابر خطر انگلیس چنین روضه خوان مظلومیت خود شد یا در برابر امثال پسر و دختر بی تربیت آیت الله هاشمی؟ و حالا جان دانشمندان هسته ای ما فدای اسلام شده است.

  با تشکر از وبلاگ باز باران


[ سه شنبه 89/9/16 ] [ 7:46 صبح ] [ م.ص ] [ نظر ]

امشب شب اول محرم است و فردا آغاز اولین روز از دهه ای است که به شهادت خون خدا ختم می شود...
حسین (ع) اسوه عشق و بندگی
به دنبال کدام سرمشق و نمونه می‌گردی؟ چه کسی برای تو آرزوی رسیدن است و منتهای ‌هدف؟
 در قاب نگاهت کدام تصویر، شب و روز تکرار می‌شود و حتی در خواب و رؤیا همواره با توست؟ فکر می‌کنی مثل چه کسی باید باشی، مثل چه کسی باید زندگی‌کنی، حرف بزنی، حتی‌کارهای‌ روزمره‌ات را انجام دهی؟
با همه‌ جستجوهایت به کسی نمی‌رسی که در هر حال و برای همیشه انگشت اشارت به سویش نشان کنی و شک نداشته باشی که او راه‌شناس است و با او به بیراهه نمی‌روی.
سرمشق‌ها و نمونه‌های دور و برت همه تمام شدنی‌اند و گذر زمان بهتر و بالاتر از آن‌ها را معرفی می‌کند.
تو باید در پی کسی باشی ‌که هرگز تمام نشود، کهنه نگردد، بلکه تری و تازگی و حقیقی بودنش هر روز، روشن‌تر از دیروز نمایان شود و کربلا بهترین نمونه برای همیشه‌ انسان و همه‌ انسان‌هاست و حسین برترین اسوه و سرمشق.
او خود فرمود: «من برای شما بهترین سرمشق و نمونه‌ام» و مگر نه این‌که حسین(ع) آیینه‌‌ تمام‌نمای پیامبر است و پیامبر بالاترین اسوه‌ حسنه؟!
حسین(ع)، همه را به خویش می‌خواند آن‌گاه که می‌فرماید: «هل من ناصر ینصرنی؛ آیا کسی هست یاری و همراهی‌ام کند؟»
بیایید همه‌ ما لبیک‌گوی آن حنجره خون فشان باشیم که لبیک به حسین، لبیک به قرآن است.
در گذر زمان و در گردش مدام ماه، دوباره به ایستگاه محرم رسیده‌ایم. محرم فصل رویش‌ها و ریزش‌هاست.
فصل صف‌آرایی تمام خوبی‌ها در مقابل همه‌ی زشتی‌ها و پلیدی‌ها.
باز هم محرم و یک دنیا اشک و عشق و عبرت. باز هم کربلا و سرزمینی که تمام هستی به گردش طواف می‌کنند و باز هم عاشورا و یک روز به وسعت تمام روزهای خدا.
به محرم که می‌رسی عاشورا را به یاد می‌آوری و حسین را، عباس را، اکبر را، اصغر را، قاسم را و... زینب را.
به محرم که می‌رسی عطش را به یاد می‌آوری و رشادت را و شجاعت را و حمیت را و ولایت‌مداری را و ایثار را و شهادت را و ... اسارت را.
به محرم که می‌رسی روزهایت را همسایه‌ شیرمردان میدان کربلا و شب‌هایت را در کنار خیمه‌های ذکر و مناجات و دعا باش تا همیشه کربلایی باشی.
به محرم که می‌رسی، سوگوار عزیز فاطمه می‌شوی و سینه‌زن و زنجیرزن ثارالله، و اشک برگونه‌هایت پرپر می‌شود.
 به خود ببال که خدا خیرخواه توست، که صادق آل محمد می‌فرماید:
"من اراد الله به الخیر فقذف فی قلبه حب الحسین وحب زیارته"                     
«هر کس خدا برایش خیر بخواهد محبت حسین و شوق زیارت او را در دلش می‌گذارد.»
به خود ببال که عاشق و شیفته‌ حسینی و عشق به حسین خیمه‌ همیشه افراشته در جان توست، خیمه ای به وسعت همه‌ هستی، خیمه‌ای به بلندای همه‌ آسمان‌ها و کهکشان‌ها، با خوانی گسترده از عطش که تشنگی بشریت را خاتمه خواهد داد. هرگز مباد بی این عشق زندگی کنیم و بی این محبت بمیریم.

عبدالکریم خاضعی نیا


[ دوشنبه 89/9/15 ] [ 12:2 عصر ] [ م.ص ] [ نظر ]
<   <<   11   12   13   14   15   >>   >
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

موضوعات وب
لینک های مفید
لینک دوستان
لینک های مفید
امکانات وب
عمارنامه : نجوای دیجیتال بصیرت با دیدگان شما 		AmmarName.ir

بازدید امروز: 158
بازدید دیروز: 588
کل بازدیدها: 4450233